1. این جهان مجموعه ای از اضداد است؛ هستی و نیستی، حیات
و مرگ، بقا و فنا، لذت و رنج، سلامت و بیماری، پیری و جوانی،
خوشبختی و بدبختی در آن توأم است. به قول سعدی: گنج و مار و گل
و خار و غم و شادی بهم اند.
این جهت سبب پیدایش بدبینی به هستی و لااقل دوگانه پرستی
شده است.
2. درباره شیطان بالخصوص سؤال و اشكال هست.
3. اگر فلان چیز نمی بود، اگر فلان چیز دیگر نمی بود، خلاصه
«اگر نمی بود» یعنی تمنای نبودِ بسیاری از چیزها از برای بشر هست،
پس عالم نظام اكمل ندارد.
4. رجوع شود به ورقه های «جهان بینی علی» و ورقه های
«بدبینی و خوشبینی» .
5. اشعار بهمنی و اشعار خیام و اشعار ناصرخسرو و اشعار ایرج
6. شاعری گفت:
تركیب پیاله ای كه در هم پیوست
بشكستن آن روا نمی دارد مست
چندین قد سرو نازنین و سر و دست
از بهرچه ساخت وز برای چه شكست
بابا افضل جواب داد:
تا گوهر جان در صدف تن پیوست
از آب حیات صورت آدم بست
گوهر چو تمام شد، صدف چون بشكست
بر طرف كله گوشه سلطان بنشست
7. ما لیس موزوناً كبعض من نقم
ففی نظام الكل كل منتظم
8. اگر شر نبود خیر نبود، اگر مرگ نبود حیات نبود، اگر وسوسه
و شیطان نبود مؤمن نبود.
جلد سوم . ج3، ص: 427
9. فواید مرگ، فواید پیری