1. سفینة البحار ماده «حبب» عن ابی عبداللّه علیه السلام:
ان من اوثق عُری الایمان ان تحب فی اللّه و تبغض فی اللّه و تعطی
فی اللّه و تمنع فی اللّه.
ایضاً الصادقی قال:
و هل الایمان الاّ الحب و البغض، ثم تلا هذه
الایة:
حبب الیكم الایمان. . . جلد سوم . ج3، ص: 111
ایضاً عن ابی جعفر علیه السلام:
اذا اردت ان تعلم ان فیك خیراً فانظر الی قلبك فان كان یحب
اهل طاعة اللّه عزوجل و یبغض اهل معصیته ففیك خیر واللّه
یحبك و اذا كان یبغض اهل طاعة اللّه و یحب اهل معصیته لیس
فیك خیر واللّه یبغضك والمرء مع من احب.
ایضاً:
روی ان اللّه تعالی قال لموسی: هل عملت لی عملاً قط؟ قال:
صلیت لك و صمت و تصدقت و ذكرت لك. قال اللّه تبارك و
تعالی: و اما الصلوة فلك برهان و الصوم جنة و الصدقة ظل و
الزكوة (والذكر خ ل) نور، فای عمل عملت لی؟ قال موسی:
دلّنی علی العمل الذی هولك. قال: یا موسی، هل والیت لی ولیاً
و هل عادیت لی عدواً قط؟ فعلم موسی ان افضل الاعمال الحب
فی اللّه والبغض فی اللّه.
ایضاً:
عن بُرَید بن معاویة العجلی قال: كنت عند ابی جعفر علیه السلام اذ
دخل علیه قادم من خراسان ماشیاً فاخرج رجلیه و قد تفلّقتا.
قال: اما واللّه ماجاء بی من حیث جئت الاّ حبكم اهل البیت.
فقال ابو جعفر: واللّه لو احبنا حجر حشره اللّه معنا و هل الدین
الا الحب؟
ایضاً الرضوی علیه السلام:
جلد سوم . ج3، ص: 112
لا تدعوا العمل الصالح و الاجتهاد فی العبادة اتكالاً علی حب آل
محمد علیهم السلام، لاتدعوا حب آل محمد والتسلیم لامرهم
اتكالاً علی العبادة، فانه لایقبل احدهما دون الآخر.
2. در ورقه های «سخن بزرگان درباره عشق» گفتیم كه روسو
گفته است: عشق قهرمانها خلق می كند.
حافظ می گوید:
از صدای سخن عشق ندیدم خوشتر
یادگاری كه در این گنبد دوّار بماند
3. رجوع شود به ورقه های «علی- محبت اولیاء» .
4. رجوع شود به ورقه های «یادداشتها درباره زن» و ورقه های
«زن در اسلام» راجع به اینكه جامعه همان طور كه نیازمند است به
اصل عدالت كه نگهدار مرزهای حقوقی است، احتیاج دارد به
عواطف اجتماعی. بسیاری از مشكلات اجتماعی است كه قانون و
عدالت قادر به حل آنها نیست، تنها عواطف می تواند آنها را حل كند.
5. رجوع شود به ورقه های «امام حسین و عیسی علیه السلام» و
ورقه های «تعلیمات اجتماعی اسلام» و ورقه های «جهان از دیده
علی علیه السلام» راجع به اینكه برخلاف ادعا و اعتراض مسیحیان لازمه
مذهب، محبت مطلق و عدم بغض نسبت به هیچ كس نیست. حب و
بغض اگر عاطفی محض باشد چندان فضیلت نیست، نه حب و نه
بغض، ولی حب و بغض منطقی از ضروریات یك اجتماع سالم و
متكامل است.
6. تفسیر المیزان، جلد 12، صفحه 80:
و فی تفسیر العیاشی عن ابی عبیدة عن ابی عبداللّه علیه السلام قال: من
احبنا فهو منا اهل البیت. فقلت: جعلت فداك، منكم؟ قال: منا
واللّه. اما سمعت قول اللّه و هو قول ابراهیم علیه السلام: فمن
جلد سوم . ج3، ص: 113
تبعنی فإنه منی.
پس معلوم می شود محبت، انسان را از گروهی به گروه دیگر
ملحق می كند.
وفیه عن محمدالحلبی عن ابی عبداللّه علیه السلام قال: من اتقی اللّه
منكم و اصلح فهو منا اهل البیت. قال: منكم اهل البیت؟ قال:
منا اهل البیت. قال فیها ابراهیم: فمن تبعنی فانه منی. قال عمربن
یزید: قلت له من آل محمد؟ قال: ای واللّه من آل محمدای واللّه
من انفسهم. اما تسمع قول اللّه تعالی: «ان اولی الناس بابراهیم
للذین اتبعوه» و قول ابراهیم: فمن تبعنی فانه منی.
البته مقصود این نیست كه اعتباراً از ما می شود، بلكه مقصود این
است كه نیروی شگرف و عظیم و كیمیا صفت محبت، او را تخلیص و
سپس مشاكل ما می كند و تحت ولایت تكوینی و معنوی و نوری ما
قرار می دهد.