این شعر حافظ بنا بر نقل سودی و دیگران از شعر یزید اقتباس
شده است:
الا یا ایها الساقی ادر كأساً و ناولها
كه عشق آسان نمود اول ولی افتاد مشكلها
شعر یزید این بوده است:
انا المسموم ما عندی بتریاق و لا راق
ادر كأساً و ناولها الا یا ایها الساقی
شعرای دیگر بعضی این را بر حافظ عیب گرفته و بعضی عذر
خواسته اند. بنا به نقل سودی. . . (رجوع شود به ورقه «حافظ و شعر
یزید» ) .
به هر حال یزید شاعری باده ستا بوده است و از نوع
روشنفكری ای كه امثال دشتی به حافظ نسبت می دهند بهره مند بوده
جلد سوم . ج3، ص: 31
است و به قول دستغیب درباره حافظ: ارزشش در عصیان اوست.
یزید می گوید:
معشر الندمان قوموا و اسمعوا صوت الاغانی
واشربوا كأس مدام واتركوا ذكر المعانی
شغلتنی نغمة العیدان عن صوت الاذان
و تعوّضت عن الحور عجوزاً فی الدّنان
البته به این مضمون شعرای دیگر نیز در اسلام گفته اند و شاید
ابونواس از اینها بوده باشد، ولی پیشرو این گونه شاعران بدون شك
یزیدبن معاویه است. اشعار دیگر یزید نیز حكایت از دم غنیمت
شمردن، لذت پرستی و بی اعتنایی و بی دردی نسبت به اجتماع می كند
مثل:
ما ان ابالی بما لاقت جموعهم
بالقذقذوته من حمی و من موم. . .
و ایضا:
شمیسة كرم برجها قعر دنّها
و مشرقها الساقی و مغربها فمی
اذا نزلت من دنّها فی زجاجة
حكت نفراً بین الحطیم و زمزم
فان حرمت یوماً علی دین احمد
فخذها علی دین المسیح بن مریم
یا می گوید: دع المساجد للعباد یسكنها. . .
حالا درباره حافظ چه باید گفت؟ آیا باید او را پیرو این مكتب
یعنی یزیدیسم بدانیم؟ بنا بر نظر امثال دشتی راهی جز این نیست.
در این صورت حافظ از شعرای به اصطلاح امروز غیرمسؤول
است كه جزء عمّال و كارگردانان شهوت و خلوت سردمداران
اشرافیت است. به قول دكتر علی شریعتی در جزوه مسؤولیت شیعه
بودن. .