در
مشارکت کنید
برای ارسال مقاله کلیک کنید
نوشته : روحانی، سید سعید
نوشته : علیزاده، بیوك
نوشته : ربانی گلپایگانی، علی
نوشته : حسینی خراسانی، سید احمد
نوشته : حسینی خراسانی، سید احمد

منابع مقاله: ماهنامه پاسدار اسلام 197، گلی زواره، غلامرضا ؛


نهال ناب

متفکر شهید آیت الله شیخ مرتضی مطهری از دانشوران و اندیشمندان جهان تشیّع در عصر حاضر است که آثار و نوشته های ارزنده اش در موضوعات متنوع اسلامی همچون جویبار با طراوتی که از چشمه حکمتش سرازیر گشته تشن گان معرفت را سیراب نموده و قلوب مشتاقان را صفا می بخشد.در وصف این فقیه شهید و حکیم خبیر همین بس که امام خمینی- قدس سره-در پیامی که به مناسبت شهادتش صادر فرمودند وی را چنین معرفی نمودند:«من فرزندی را از دست داده ام و در سوگ او نشستم که از شخصیت هایی بود که حاصل عمرم محسوب می شد.در اسلام عزیز با شهادت این فرزند برومند و عالم جاودان ثلمه ای وارد شد که هیچ چیز جایگزین آن نیست و تبریک از داشتن چنین شخصیت های فداکار که در زندگی و پس از آن با جلوه خود نورافشانی کرده و می کنند...» «1» آن روح قدسی دربارهء نگاشته های نورانی این عالم ربّانی چنین نوشته اند:«...او با قلمی روان و فکری توانا در تحلیل مسائل اسلامی و توضیح حقایق فلسفی با زبان مردم و بی قلق و اضطراب به تعلیم و تربیت جامعه پرداخت،آثار قلم و زبان او بی استثنا آموزنده و روانبخش است و مواعظ و نصایح او که از قلبی سرشار از ایمان و عقیدت نشأت می گرفت برای عارف و عامی سودمند و فرحزاست...». «2»

کمتر متفکری را می توان یافت که فرآورده های فروزانی چون آثار این شهید داشته باشد،آن باور اسلامی و رشد ارزش های مذهبی و بالندگی دینی که امت مسلمان ایران را به آتشفشانی از خشم مقدس تبدیل نمود و به صحنه مبارزه کشانید افرادی چون شهید مطهری که از بازوان توان مند رهبر کبیر انقلاب(امام خمینیبودند،پدید آوردند و در مورد پاسداری از مرزهای عقیدتی،حفظ حصار استوار اسلام و التقاطزدایی از اندیشه های مذهبی و مبارزه فکری با تحریفات و سنّت های موهوم و مغایر با قرآن و عترت این فیلسوف فرزانه نقش تعیین کننده ای داشت.

استاد شهید مرتضی مطهری در دوازدهم جمادی الاول سال 1338(ه.ق مطابق با 13 بهمن 1298(ه.شدر شهرستان«فریمان»دیده به جهان گشود و تحت تربیت پدری فاضل و باتقوا رشد نمود و والد ماجدش آیت الله حاج شیخ محمد حسین مطهری،در پرورش معنوی وی بسیار سازنده بود.آن مرحوم رسائل و مکاسب را نزد آقا میرزا علی آقا شیرازی، فرزند آیت الله سید حسن شیرازی،در سامرّا فراگرفت «3» و این شخصیت را نباید با آیت الله حاج میرزا علی آقای شیرازی که استاد اخلاق شهید مطهری است، اشتباه نمود.

شیخ محمد حسین پس از به پایان رسانیدن تحصیلات در عتبات به زادگاه خویش در فریمان بازگشت و عمر بابرکت خویش را در ترویج و نشر دین مبین اسلام صرف نمود. «4»

وی در پرهیزگاری و عمل به آداب اسلامی،انسانی نمونه و در دوری از معاصی و تزکیه نفس به درجاتی نائل شده بود و مطهری از دوران کودکی،تقوا و تطهیر باطن را از وی آموخت.

شهید مطهری در طفولیت به مکتب رفت و در دوازده سالگی به حوزه علمیه مشهد رهسپار گردید و در جوار بارگاه حضرت امام رضا(عبا جدّیت و شور و شوفی وافر به تحصیل علوم دینی پرداخت. در سال 1316(ه.شبه هجرتی دیگر دست زد و فراگیری دانش اهل بیت را در شهر مقدّس قم پی گرفت.

صفحه 2

 

استادانش در قم حضرت امام خمینی، آیت الله شیخ محمد صدوقی(شهید محراب،آیت الله العظمی سید شهاب الدین مرعشی نجفی،آیت الله سید صدر الدین صدر،آیت الله العظمی سید محمد رضا گلپایگانی،آیت الله العظمی سید احمد خوانساری،آیت الله سید محمد حجّت، میرزا مهدی آشتیانی،علامه طباطبایی، آیت الله حاج سید محمد محقق یزدی (محقق داماد،آیت الله العظمی بروجردی و...می باشند.

یکی از افتخاراتی که نصیب شهید مطهری شد،بهره گیری از محضر اساتیدی است که علاوه بر تبحّر در علوم مورد تدریس،قله های اخلاق و تزکیه را درنوردیده و اسوه وارستگی محسوب می شدند.وی به تعبیر خود مدّت دوازده سال از محضر مقدس رهبر کبیر انقلاب امام خمینی و هشت سال شاگرد علامهء طباطبایی بود و چه بسیار ایامی که با این متفکر به سر برد و مضامین پیچیده فلسفی را به اهم حل می کردند.وی به محفل بابرکت حاج میرزا علی آقا شیرازی راه یافت و در واقع می توان گفت مطهری در تمامی دوران زندگی از این سه استاد که سمبل تمامی اساتیدش بودند بهره های وافری در زمینه های گوناگون علمی ون اخلاقی،شجاعت و شهامت معنوی نصیب خویش نمود و در زمینه سلوک فردی و زندگی عملی که از ابتدای جوانی و باانگیزه الهی حرکت کرده بود از این سه فروغ فروزان تأثیر پذیرفته و به اهمیت فیض بخشی آن بزرگواران به مناسبت های مقتضی در مقالات و سخنرانی ها اشاراتی روشن دارد.به برکت پرتوافشانی این اساتید بود که مطهری با آن گستردگی در تلاش های علمی و غور و تفحص در اندیشه های حکیمان و کاوش در آثار  فیلسوفان سلف به طور مستمر نماز شب می خواند و قبل از خوابیدن قرآن تلاوت می نمود و با این عظمت علمی چنان بر نفس خویش مسلط بود که وقتی عالم ناصحی چون میرزا علی آقا را می یابد به مثابه کودکی که خود را در اختیار مادرش قرار دهد با این معلم اخلاق و مربّی تزکیه مأنوس می گردد.

 *از نجف تا اصفهان

حاج میرزا علی آقا شیرازی،در یکی از روزهای شعبان 1294(ه.قدر شهر مقدّس نجف دیده به جهان گشود. «5» کودکی وی در محیطی مشحون از صفا و صمیمیت که آکنده به محبت نسبت به خاندان عصمت و طهارت(عبود سپری گردید.اولین مدرّس وی پدرش حاج میرزا علی اکبر شیرازی بود که ضمن انجام امور بازرگانی و تلاش از طریق تجارت از محضر شخصیت هایی چون آیت الله شیخ محمد حسین کاظمی و فاضل اردکانی بهره علمی گرفته بود. «6» درحالی که حاج میرزا علی آقا،ده بهار را پشت سر نهاده بود پدرش دار فانی را وداع گفت،امّا این غم جان سوز،وی را از ادامه تحصیل علوم دینی بازنداشت،و فراگیری دروس مقدماتی را در جوار بارگاه مطهر حضرت علی(عپی گرفت.به عللی که هنوز معلوم نیست و منابع تاریخی آن را روشن نکرده است،این جوان تشنهء معارف به سال 1316(ه.قنجف را به قصد اصفهان ترکه نمود و در حوزهء علمیه عظیم و معتبر اصفهان که مرکز فقیهان و حکیمان طراز اول بود تحصیلات علوم عقلی و نقلی را پی گرفت و از محضر فقیه زاهد آیت الله سید محمد باقر درچه ای فقه و اصول را آموخت.حکمت و فلسفه را نزد آخوند ملا محمد کاشی و جهانگیر خان قشقایی فرا گرفت و برای دانش افزایی در طب محفل محمد باقر حکیم باشی را مغتنم شمرد.و بار دیگر راهی نجف گردید و در این شهر به حوزه درسی آیات بزرگ شیخ الشریعه اصفهانی،سید محمد کاظم یزدی و آخوند خراسانی راه یافت و پس از تکمیل اندیشه های فقهی و احراز درجاتی عالی در این رشته به اصفهان بازگشت.برخوردی اتفاقی و غیر منتظره با شهید مدرس به هنگام اقامت در اصفهان او را مشتاق تحقیق و پژوهش در نهج البلاغه تدریس این کتاب شریف نمود.

صفحه 3

آغاز یک آشنایی

آیت الله میرزا اسد الله جوادی می گوید: مرحوم آیت الله سید محمد رضا خراسانی رئیس حوزه علمیه وقت اصفهان از حاج میرزا علی آقا درخواست نمود برای طلبه ها در مدرسه امام صادق(ع-مدرسه صدر چهارباغ-مباحثی اخلاقی را مطرح کند. حاجی به خاطر این که تقاضای آن روحانی پرهیزگار را عملی سازد برای عده ای از طلبه های این مدرسه و مدارس دیگر اصفهان نهج البلاغه را شروع به تفسیر نمود.در همین اوقات عده ای از طلاّب مقیم قم به اصفهان می آمدند و از پرتو این بحث پرمایه و جانبخش استفاده می کردند و به آیت الله مطهری پیشنهاد نمودند تا ایشان هم به درس مزبور شرکت کند. «7»

شهید مطهری می نویسد:«در تابستان سال بیست و بیست و یک،من از قم به اصفهان رفتم و برای اولین بار در اصفهان با آن مرد بزرگوار آشنا شدم و از محضرش استفاده کردم،البته این آشنایی بعد تبدیل به ارادت شدید از طرف من و محبت و لطف استادانه و پدرانه از طرف آن مرد بزرگ شد به طوری که بعدها ایشان به قم آمدند و در حجره ما بودند و آقایان علماء بزرگ حوزه علمیه که همه به ایشان ارادت می ورزیدند در آنجا از ایشان دیدن می کردند.در سال بیست[1320 ه.ش] که برای اولین بار به اصفهان رفتم هم مباحثه گرامیم به من پیشنهاد کرد که در مدرسه صدر عالم بزرگی است[که]نهج البلاغه تدریس می کند،بیا برویم به درس او،این پیشنهاد برای من سنگین بود طلبه ای که کفایة الاصول می خواند چه حاجت دارد که به پای تدریس نهج البلاغه برود.نهج البلاغه را خودش مطالعه می کند و با نیروی اصل برائت و استصحاب مشکلاتش را حل می نماید.چون ایام تعطیل بود و کاری نداشتم...رفتم امّا زود به اشتباه بزرگ خود پی بردم دانستم که نهج البلاغه را من نمی شناخته ام و نه تنها نیازمند به فراگرفتن از استاد بلکه باید اعتراف کنم که نهج البلاغه استاد درست و حسابی ندارد به علاوه دیدم با مردی از اهل تقوا و معنویت روبرو هستم که به قول ما طلاّب-فمن ینبغی أن یشدّ الیه الرحال از کسانی است که شایسته است از راه های دور بار سفر بندیم و فیض محضرش را دریابیم. «8» آن متفکر والامقام در جای دیگر به این ماجرا اشاره ای به شرح ذیل دارد «...تصادف کوچکی مرا با فردی آشنا با نهج البلاغه آشنا کرد،او دست مرا گرفت و اندکی وارد دنیای نهج البلاغه کرد آن وقت بود که عمیقا احساس کردم این کتاب را نمی شناختم و بعدها مکرر آرزو کردم که ای کاش کسی پیدا شود و مرا با دنیای قرآن نیز آشنا کند.از آن پس چهره نهج البلاغه در نظرم عوض شد مورد علاقه ام قرار گرفت و محبوبم شد گویی کتابی دیگر است غیر آن کتابی که از دوران کودکی آن را می شناختم احساس کردم که دنیای جدیدی کشف کرده ام...درک محضر او را همواره یکی از ذخایر گران بهای عمر خودم -که حاضر نیستم با هیچ چیز معاوضه کنم -می شمارم و شب و روزی نیست که خاطره اش در نظرم مجسم نگردد،یادی نکنم و نامی نبرم و ذکر خیر ننمایم.به خود جرئت می دهم و می گویم او به حقیقت یک عالم ربانی بود امّا چنین جرأتی ندارم که بگویم من متعلم علی سبیل نجاة «9» بودم،یادم هست که در برخورد با او همواره این بیت سعدی در ذهنم جامی گرفت:

عابد و زاهد و صوفی همه طفلان رهند

مرد اگر هست بجز عالم ربانی نیست «10»

 *مروارید معانی

وقتی مرحوم حاج میرزا علی آقا نهج البلاغه تدریس می نمود مدام می گریست و از لحاظ علمی در تبیین و تفسیر مضامین تبحر و تسلط زیادی داشت.امکان نداشت لب به سخن بازکند و اشاره ای به سخنان حضرت علی(عنکند.وقتی در سال 1324 (ه.شدر مدرسه شفیعیه«دردشت» اصفهان تدریس می نمود بر فراز منبر سخنان خود را با عبارات نهج البلاغه مزیّن می ساخت خطبه ها را از بر بود و بدون مراجعه به کتاب،می خواند و به حالتی توضیح می داد که مستمعین را منقلب می ساخت و آنان را از خواب غفلت بیدار می کرد.آیة الله سید اسماعیل هاشمی که در بیاناتی ادعاهای مزبور را مورد تأکید و تأیید قرار داده است،می گوید:از محضر این بزرگ مرد گاه گاهی استفاده می کردم خصوص این که ایشان در خطّب و بیان نهج البلاغه تخصصی خاص داشت و قطع نظر از تبحر در ادبیات و کلام شریفه نهج البلاغه معنویتی که در خطبه ها نهفته بود از سیمای این انسان وارسته مشهود بود همان گونه که شهید مطهری فرموده اند. «11»

استاد مهدی خلف زاده اظهار داشته است:حاج میرزا علی آقا مردم را با عمل و به مصداق «کونوا دعاة الناس باعمالکم به غیر ألسنتکم» مردم را به سوی دیانت دعوت می نمود.از سال 1324(ه.شدر درس نهج البلاغه وی در مدرسه صدر بازار شرکت می نمودم و در همین سال هم حجره بودیم تدریس ایشان قبل از این که «قال»باشد«حال»بود به یاد دارم وقتی خطبه یا فرازهایی از نامه حضرت علی(ع خطاب به عثمان بن حنیف-فرماندار بصره را می خواندند و مسأله تقوا و ساده زیستی مطرح می شد اشک می ریختند و مطلب را بیان می کردند.آیت الله حاج شیخ محمد جواد جبل عاملی می گوید:خدمت حاج

صفحه 4

میرزا علی آقا شیرازی که بسیار مرد پاک و مهذّبی بودند درس تفسیر و نهج البلاغه می رفتم،واقعا کم نظیر بود. «12» هم چنین آیة الله سید روح الله خاتمی نیز به درس تفسیر و نهج البلاغه این عارف متعبد شرکت نموده و حالات روحانی چنین جلساتی در خلق و خوی این فقیه زاهد اثر بارزی داشته است. «13»

*اسوهء وارستگی

شهید مطهری بنا به همان بینش خاص اسلام در خصوص نحوه برخورد معلم و متعلّم که اهمیت آن را می توان با تأمل و دقت در سخن معروف حضرت علی(عدریافت که می فرمایند:«من علّمنی حرفا فقد صیرنی عبدا»احترام خاصی برای استادش قائل می گردید و به این موضوع توجه داشت که کسی فرموده است:«هر کس مرا سخنی بیاموزد بنده خویش ساخته است»که در کلام گهربار دیگرش می فرماید:«سلونی قبلان تفقدونی؛آن چه را نمی دانید قبل از آن که از بیتتان بروم از من بپرسید»و مطهری در پیروی از مسیر فکری و عملی ائمه(عدر عمل به این نگرش عقیده داشت و با وجود آن که با علوم مختلف به مدارج عالی ارتقاء یافته و در برخی رشته ها از بعضی استادانش بالاتر بود،امّا چنان به حاج میرزا علی آقا احترام می نمود که به یقین اگر نگویم بی نظیر،کم نظیر بودنش قطعی است «14» ویژگی های روحی این عارف نوعی جاذبه ای روحی و عطوفت توأم با معنویت در میان عموم مردم و اهل علم نسبت به وی پدید آورده بود،چنان که شهید مطهری نوشته است: تا آن جا که من اطلاع دارم مردم اصفهان او را می شناختند و به او ارادت می ورزیدند، هم چنان که حوزه علمیه قم به او ارادت می ورزید.هنگام ورودش به قم علما با اشتیاق به زیارتش می شتافتند،ولی او از قید مریدی و مرادی مانند قیود دیگر آزاد بود. «15» آری استاد مطهری شیفته و دلباخته چنین انسان وارسته ای بود و کوشید بسیاری از خصوصیات اخلاقی و فضائل روحی آن بزرگمرد را در وجود خویش تجسّم بخشد.اگر به مضامینی که آن شهید در وصف حاج میرزا علی آقا گفته است دقت نماییم بسیاری از عبارت های مورد اشاره درباره خودش صادق است.او هم چون استادش به نهج البلاغه و حضرت عل(ععلاقه خاصی داشت و به چند بعدی بودن این کتاب پی برده و خوانندگان را از تک جانبه و یک بعدی نگریستن به آن برحذر می نمود.در میان اساتیدش آنچنان ارادتی به حاج میرزا علی آقا پیدا کرده بود که تصویر این عارف متشرع را در کتابخانه اش نهاده بود.مقام عظمای ولایت حضرت آیة الله خامنه ای فرموده اند: «تربیت رجال معنوی که روی ایشان [مطهری]اثر داشته به رایشان خیلی جالب بود،مثل مرحوم حاج میرزا علی آقا شیرازی که عکس این مرحوم را در اتاقش زده بود و با یک حالی هم از حاج میرزا علی آقا یاد می کرد من به حال آقای مطهری غبطه می خورم،چرا که واقعا این لطفی که خداوند در حق ایشان کرده یک چیز عجیبی است...خوب کم تر کسانی بوده اند که توانسته باشند در آن برهه از زمان از این سرچشمه موّاج صفا و معنویت و عرفان و حکمت آن طور استفاده بکنند که مرحوم شهید مطهری رضوان الله تعالی علیه کرد که شرحش را خود ایشان بیان کردند؛یعنی خدای متعال به ایشان لطف کرده بود و آن طور اساتید،شخصیت ها و بزرگانی را که انسان خیلی کم اتفاق می افتاد که مثلا در مدت عمرش یکی دو تا از این ها را ببیند،ایشان همه را دیده بود و الحمد الله توفیقات الهی نصیب این بزرگوار بود.» «16»

 بس نکته غیر حسن بیاید که تا کسی

مقبول طبع مردم صاحب نظر شود

توشه تهذیب

نقش روح باغبان پیداست از گلزار او

می نماید هرکسی را آنچه هست آثار او

 روح را صورت دهد افعال و گفتار بشر

می توان بشناخت هرکس را هم از اظهار او

حاج میرزا علی آقا شیرازی با تأثیرپذیری از تعالیم قرآن و عترت و از طریق عبادت و تزکیه به درجه ای از کمالات معنوی نائل گردید که با وجود شهرت اجتماعی و علمی به عنوان طبیبی شایسته و درمان کننده دردهای انسان ها و مدرّس طب و علوم دیگر به دلیل احساس مسؤولیت و این که تشخیص داد بیماری های جامعه بیشتر منشاء فکری و اخلاقی دارد،از این موقعیت علمی صرف نظر نمود و به موعظه و خطابه روی آورد و تصمیم گرفت زمینه های تربیت و شکوفایی ذهن های مستعد را با حرکتی تبلیغی و بیانات نافذ پدید آورد.توصیه های وی که صبغهء قرآنی و روایی داشت و ذیل حکمت عملی می گنجید در جان خودش نشسته بود و از این جهت به تعبیر قرآن خیر کثیر نصیبش شد که هم معانی و معارف را می دانست و هم بدان عمل می کرد.نوع منبرش بیشتر متکی بر خطبه ها،حکمت ها و نامه های نهج البلاغه بود.استاد شهید مرتضی مطهری می نویسد:«عالم ربانی حاج میرزا علی آقا شیرازی(قدس سرهراستی مرد حق و حقیقت بود از خود و خودی رسته و به حق پیوسته بود با همه مقامات علمی و شخصیت اجتماعی احساسا وظیفه نسبت به ارشاد و هدایت جامعه و عشق سوزان به حضرت ابا عبد الله الحسین(عموجب شده بود که منبر برود و موعظه کند.مواعظ و اندرزهایش چو از جان برود می آمد لا جرم بر دل می نشست.هروقت به قم می آمد

صفحه 5

علمای طراز اوّل با اصرار از او می خواستند که منبر رود و موعظه نماید.» «17»

مرجع وقت عالیقدر جهان تشیّع حضرت آیة الله العظمی بروجردی(قدس سرهبر این باور بود نخستین برنامه ای که برای فراگیری علوم دینی ضرورت دارد پالایش درون و تطهیر روان می باشد.به اعتقاد آن زعیم بزرگوار کسی که می خواهد جامعه را اصلاح کند باید خود مهذّب باشد لذا آن فقیه نستوه تصمیم گرفت درس اخلاقی در حوزه عملیه قم برگزار شود و طی این برنامه استادی وارسته و واعظی متعظ از بیانات مؤثر خود طلاب را بهره مند نماید. در آن زمان شخصیت های برجسته ای در قم مشغول تدریس بودند اما آیت الله بروجردی که در اصفهان با مراتب فضل و زهد و تقوای حاج میرزا علی آقا شیرازی آشنا شده بود وی را به عنوان استاد اخلاق حوزه علمیه قم برگزید و او را از اصفهان به قم فراخواند،در مدرسه فیضیه جلسه ای برقرار شد و اکثر اهل علم و چهره های درخشان حوزه در آن درس شرکت می نمودند و از فرمایشات وی استفاده می نمودند.شهید مطهری می نویسد:یک سال حضرت آیت الله بروجردی از ایشان برای منبر در منزل خودشان در دهه عاشورا دعوت کردند،منبر خاصی داشت. غالبا از نهج البلاغه تجاوز نمی کرد،ایشان در منزل آیت الله منبرمی رفت و مجلسی را که افراد آن اکثرا از اهل علم و طلاب بودند سخت منقلب می کرد به طوری که از آغاز تا پایان منبر ایشان جز ریزش اشک ها و حرکت شانه ها چیزی مشهود نبود. «18»

در آن زمانی که وی در قم به سر می برد با وجود آن می توانست در این شهر منزلی تهیه کند در مدارس به حجره طلبه ها می رفت و یکی از مراکزی که در آن اقامت داشت حجره مطهری بود.آن فیلسوف گران قدر ضمن تفسیر سوره فجر می گوید:مرحوم حاج میرزا علی آقا شیرازی یکی از بزرگان عصر ما بود که در اصفهان و قم خیلی خدمتشان می رسیدم و پیش ایشان درس می خواندم.در ایام زمستان یک هفته ای در قم حجره ما بودند که این یک هفته برای من هفته بسیار پرارزش [بود]و جزء ذخائر من هم است.سحرها دو،سه ساعت به طلوع صبح مانده بیدار می شد.چه نماز و چه حالی داشت!این پیرمرد با حالی عجیب سوره و الفجر را می خواند وقتی به این آیه می رسید: «و جی ء یومئذ به جهنم» دیگر منقلب می شد و اشک های او می ریخت درست مثل مرغی که پرپر بزند. «19»

آری شهید مطهری عظمت و درجه معرفت این استاد را دریافت و حاجی میرزا علی آقا هم این شاگرد مستعد و پاک خویش را یافت و میراث معنوی و عطر لحظات روحانی خویش را به وی انتقال داد.

یادآور می شود گرچه مرحوم حاج میرزا علی آقا شیرازی اثر مستقلی به رشتهء تحریر درنیاورده ولی تفسیر شریف «تبیان»شیخ طوسی به اهتمام وی و با تصحیح و تعلیقات نامبرده به طبع رسیده است،آثاری چون«من لا یحضره الطبیب»، «برء الساعة»از دانشمندان معروف ایرانی محمد زکریای رازی و نیز کتاب«زاد المعاد» علامه مجلسی با تلاش و پژوهش های این عالم عامل به حلیهء طبع آراسته شده و در واقع به شکل منقّحی از حالت نسخه های خطی مخطوط بیرون آمده و در اختیار مشتاقان معرفت قرار گرفته اند.

سرانجام آیة الله حاج میرزا علی آقا شیرازی که پرتو انوارش و بینش و برکت انفاس قدسیش هنوز در سینّ اهل ایمان ساطع و باقی است و شاگردان برجسته ای چون شهید مطهری،آیة الله سید روح الله خاتمی،جلال الدین همایی و حاج آقا رحیم ارباب را تحویل جامعهء اسلامی داد در بین الطلوعین روز یکشنبه هفدهم دی ماه سال 1334 ه ش مطابق با 24 جمادی الاول سال 1375 ه ق به سرای سرور شتافت و برحسب وصیتی که کرده بود در قبرستان شیخان قم دفن گردید. «20»

پی نوشتها:

1-جرعه های جانبخش،غلامرضا گلی زواره،ص 128.»

2-بخش هایی از متن پیام حضرت امام خمینی-قدس سره-در ظهر جلد کتاب های شهید مطهری که از سوی انتشارات صدرا،نشر می یابد درج شده است.»

3-مجله حوزه،شماره مسلسل 50-51 ص 26.»

4-ویژه نامهء استاد شهید مرتضی مطهری،مقالهء مجتبی مطهری(فرزند شهیدص 14.»

5-تذکرة القبور،سید مصلح الدین مهدوی،ص 435.»

6-الذریعة الی تصانیف الشیعة،شیخ آقا بزرگ تهرانی،ج 13. ص 70،تذکرة القبور،ص 436؛بیست مقاله،آیة الله رضا استادی،ص 205.»

7-طبیب جسم و جان گروهی از نویسندگان،ص 60.»

8-عدل الهی،شهید مطهری،ص 250-251.»

9-اشاره به فرمایش حضرت علی(عخطاب به کمیل است که فرموده اند:الناس ثلثة فعالم ربّانی و متعلم علی سبیل نجاة و همج رعاع(نهج البلاغه حکمت 147.»

10-سیری در نهج البلاغه،شهید مطهری،مقدمهء کتاب.»

11-طبیب جسم و جان،ص 42.»

12-مصاحبه با استاد آیة الله حاج شیخ محمد جواد جبل عاملی، مجله حوزه،شماره 15،ص 28.»

13-مجلهء پیام انقلاب،شمارهء مسلسل 72،ص 34.»

14-یادوارهء استاد شهید مرتضی مطهری،سید حسین شفیعی دارابی،ص 137.»

15-سیری در نهج البلاغه،مقدمه.»

16-سرگذشت های ویژه از زندگی شهید مطهری،ج اول، ص 61-63.»

17-سیری در نهج البلاغه،مقدمه.»

18-عدل الهی،ص 252.»

19-تفسیر سورهء فجر،شهید مطهری(چاپ قم،ص 29.»

20-تاریخ ارتحال وی به همین شکلی که ذکر شد در تقویم شهید مطهری درج شده است ر.ک لمعاتی از شیخ شهید،ص 15.»


کليه حقوق برای پايگاه شهید مطهری محفوظ است