در
مشارکت کنید
برای ارسال مقاله کلیک کنید
نوشته : روحانی، سید سعید
نوشته : علیزاده، بیوك
نوشته : ربانی گلپایگانی، علی
نوشته : حسینی خراسانی، سید احمد
نوشته : حسینی خراسانی، سید احمد

منابع مقاله: مجموعه مقالات شهیدمطهری ش 122، دژاکام، علی ؛


اشاره:

آیت اللّه مرتضی مطهری،از اندیشمندان دین داری بود که بیشتر عمر پربرکت خود را جهت رهبری و هدایت نسل جوان سپری نمود و در این راه از هیچ کوشش علمی فروگذار نکرد.

حیات علمی ایشان،آیینهء تمام نمای جهد و جهاد است.در مقالهء حاضر،دیدگاه مرحوم مطهری دربارهء نسل جوان بررسی می شود.این مقاله به مباحثی چون کیستی جوان،نحوهء برخورد با جوان،دردشناسی نسل جوان، روش رهبری نسل جوان و...می پردازد.

 1-مقدمه

دین گریزی گروهی از جوانان-به ویژه طیفی که زاده و پرورش یافتهء دوران انقلاب است-باید حکومت، دست اندرکاران امر تعلیم و تربیت،رسانه ها،خانواده ها و به خصوص عالمان دینی را به تفکر عمیق و چاره اندیشی دقیق وادار کند.دین گریزی علت نیست بلکه معلول است و فقط معلول تهاجم فرهنگی و یا هوا و هوس جوانان نیست؛بلکه علل ناقصهء گونه گونی دارد.تا علل این معلول، واقع بینانه،شجاعانه و دردمندانه یافت و مرتفع نگردد، معلول همچنان برجای باقی خواهد ماند؛و مانند بیماری، تمام اعضای جامعه را فراخواهد گرفت و آن را افسرده و رنجور خواهد نمود.اینک به برخی از این علل اشاره می کنیم:

1-نبودن الگوی عملی در امر دین داری

2-بیان غیر معقول برخی از مفاهیم دینی.

3-نبودن عدالت اجتماعی در توزیع قدرت،ثروت و جز این ها.

4-عدم توجه به نیازهای اساسی و اصیل نسل جوان همچون همسر،شغل،مسکن.

5-افتادن تعارض و تضاد بین برخی از نیازهای آغازین نسل جوان و مسائل دینی(تقابل حق و تکلیف.

6-بازیچه شدن دین در دست برخی از سیاست بازان برای منافع شخصی و یا گروهی.

7-عدم برنامه ریزی صحیح فرهنگی برای نسل جوان.

8-تهاجم برنامه ریزی شدهء فرهنگی دشمن های داخلی و خارجی جهت انحراف نسل جوان.

هیچ متفکر و سیاستمداری نباید در اهمیت جایگاه و

 صفحه 2

  نقش جوانان در پویایی و تداوم حیات اجتماعی یک ملت به خود تردید راه دهد.تلاش و تکاپوی فکری و عملی نسل جوان می تواند معجزه آفرین باشد،چنانچه در دوران انقلاب و هشت سال دفاع مقدس ملت ایران شاهد آن بودیم و برعکس،رخوت و انحراف نسل جوان می تواند پایه های یک تمدن کهن و جامعهء دیرپای فرهنگی،اقتصادی، سیاسی و دینی را فروریزد،پس بر متفکران دینی و حکومت لازم است که به گونه ای شایسته و بایسته برای هدایت و رهبری نسل جوان برنامه ریزی کنند و علل انحراف و دین گریزی و موانع رشد او را مرتفع نمایند.

وظیفه و مسئولیت هدایت و رهبری نسل جوان مسئولیتی عمومی است؛زیرا«کلّکم راع و کلّکم مسؤول عن رعیته».البته هرکس یا گروهی باید در حد توان و تخصص خود گام در این راه بگذارد؛ولی بیش از همه،این مسئولیت متوجه عالمان دینی و حکومت دینی است؛ زیرا اینانند که سمت رسمی رهبری دینداران-از جمله نسل جوان-را به عهده گرفته اند.

جامعه چشم به راه عالمان و رهبران دین دار،دردمند، آگاه،شجاع و وارسته ای است که پیامبرانه به رهبری و هدایت نسل جوان بپردازند.در این مقاله برآنیم که از دیدگاه آیت الله مرتضی مطهری-به عنوان یک رهبر دینی -دربارهء جوانان آگاه شویم.

 

2-جوان مورد خطاب شهید مطهری

جوان را به دوگونه می توان تعریف کرد:نخست، طبقه ای که دارای سن خاص و حالات روحی و روانی، احساسات و نیازهای مخصوص است.دوم،طبقه ای که به خاطر تحصیلات و آشنایی با اندیشه های جدید،دارای اندیشه نو و سؤالات تازه است و حاضر نیست چون بسیاری از افراد نسل گذشته بدون دلیل عقلی و منطقی، همه چیز را بپذیرد.او می خواهد در سرنوشت سیاسی، اقتصادی و فرهنگی جامعهء خود شریک باشد و از حقوق فردی و اجتماعی خود دفاع کند.

نسل جوان،بنابه هردو تعریف در نیازهای آغازین روحی،جسمی و اجتماعی مشترک است،و در معرض انواع انحرافات فکری،جنسی،دینی و...قرار دارد.به همین جهت،به رهبری دینی نیازمند است.رهبری دینی نسل جوان به ویژه اندیشه جوان هم از اهمیت بسیاری برخوردار است و هم ظرافت و دقت فوق العاده ای را می طلبد؛زیرا به فرمودهء امام خمینی(ره:«سرنوشت یک کشور و یک ملت

صفحه 3

و یک نظام بعد از توده های مردم،در دست طبقهء تحصیلکرده است[به همین خاطر]هدف بزرگ استعمار، به دست گرفت مراکز این قشر است «1»

مرحوم مطهری از جمله اندیشمندان معاصری بود که بیشترین تلاش خود را صرف رهبری نسل جوان نمود زیرا معتقد بود«فکر این نسل از نظر مذهبی آنچنانکه باید رهنمایی نشده است «2»

حیات علمی ایشان حاکی از تلاش خالصانه برای رهبری اندیشه نسل جوان-بنابه تعریف دوم-است: «وقتی که می گوییم نسل جوان،مقصود طبقه ای است که در اثر تحصیلات و آشنایی با تمدن جدید،دارای طرز تفکر مخصوص است» «3» زیرا ایشان نیز معتقد بود که«اگر فکری برای هدایت و رهبری این نسل نشود،آینده به کلی از دست خواهد رفت «4»

حساسیت و دردمندی استاد مطهری درخصوص نسل جوان،هنوز نیز قابل ستایش است و می تواند برای دیگران سرمشق و راهگشا باشد،زیرا هنوز اهمیت رهبری نسل جوان روشن نشده است.

 3-چگونگی برخورد با نسل جوان

از مسائل مهم رهبری دینی نسل جوان،نحوهء برخورد با این نسل می باشد.برخورد با نسل جوان باید براساس واقع بینی،منطقی و ظریف باشد و باید از هرگونه افراط و تفریط در این راه خودداری شود؛زیرا افراط و تفریط و عدم واقع بینی و غیرمنطقی بودن در رابطه با نیازها،سؤالات و احساسات این نسل یا موجب غرور و خودفریبی و یا موجب طغیان و سرخوردگی او می شود که هردو مضر است.باید اوّلا نقاط قوت او را به رسمیت شناخت و بدان ها احترام گذاشت و نقاط ضعف را به نحو درست به او تذکر داد و درصدد رفع آن برآمد و ثانیاً به سؤالات و نیازهای معقول او پاسخ های معقول داد.

حضرت امام(رهدر مورد برخورد با این نسل،خطاب به علما می فرماید:

«امروز که بسیاری از جوانان و اندیشمندان در فضای آزاد کشور اسلامی مان احساس می کنند که می توانند اندیشه های خود را در موضوعات و مسائل مختلف اسلامی بیان دارند،با روی گشاده و آغوش باز حرف های آنان را بشنوید؛و اگر بیراهه می روند،با بیانی آکنده از محبت و دوستی راه راست را نشان دهید؛و باید به این

صفحه 4

*حساسیت و دردمندی استاد مطهری درخصوص نسل جوان هنوز نیز قابل ستایش است و می تواند برای دیگران سرمشق و راهگشا باشد.

*در نظرگاه استاد اگر مشکلی در راهنمایی این نسل باشد،بیشتر در فهمیدن زبان و منطق او است.

نکته توجه شود که نمی شود عواطف و احساسات معنوی و عرفانی آنان را نادیده گرفت و فورا انگ التقاط و انحراف بر نوشته های آن ها زد و همه را یکباره به وادی شک انداخت؛به جای پرخاش و کنار زدن آن ها با پدری و الفت با آنان برخورد کنید «5»

به این امر چندان توجه نشده است؛به همین خاطر، عده ای در برخورد با نسل جوان بسیار غیرمنطقی و خشن عمل می کنند و این نسل را هواپرست،شهوتران،خام، مغرور و دارای هزار عیب می دانند.استاد مطهری در مورد این گونه برخوردها می فرماید:«روشی که ما در مقابل این نسل پیش گرفته ایم-که روش دهان کجی،انتقاد صرف و مذمت است-درست نیست «6»

در مقابل این دسته،گروهی دیگر هستند که همهء خواسته ها و نیازهای او را بر حق می دانند؛زیرا معتقدند که این نسل دارای فطانت و هوش و آرمان های عالی و بدون عیب و نقص است.برای رهبری انسان از جمله جوانان، ابتدا باید او را شناخت زیرا«یک سلسله اصول بر رفتار انسان حکومت می کند که اگر کسی بخواهد بر بشر مدیریت داشته باشد و وی را رهبری کند،جز از راه شناخت قوانینی که بر حیات و بر روال زندگی بشر حاکم است،میسّر نیست «7» به همین جهت مرحوم مطهری می فرمود:«ابتدا باید نسل جوان را بشناسیم،نسل جوان ما مزایا و عیب هایی دارد زیرا این نسل یک نوع ادراکات و احساساتی دارد که در گذشته نبود و از این جهت باید به او حق داد.درعین حال یک انحرافات فکری و اخلاقی نیز دارد.باید آن ها را نیز شناخت و چاره کرد.چاره کردن این انحرافات بدون در نظر گرفتن مزایا و بدون احترام گذاشتن به آن ها میسر نیست.اگر بخواهیم به این امور بی اعتنا باشیم، محال است که بتوانیم جلوی انحرافات فکری و اخلاقی نسل آینده را بگیریم «8»

4-آسیب شناسی و درمان

یکی از موارد ضروری شناخت دردها و دغدغه های فکری جوان است؛دردهایی که رخ او را زرد و تن او را رنجور می کند.باید دانست که این دردها همیشه نشانه بیماری نیست؛بلکه نشانه ی بیداری نیز هست.

حسر و زاری که در بیماری است وقت بیماری،هم از بیداری هرکه او بیدارتر پردردتر هرکه از هشیارتر رخ زردتر «9»

صفحه 5

پس از شناسایی درد می باید به درمان آن پرداخت و در هنگام درمان باید برخورد مناسب و منطقی داشت زیرا عدم برخورد منطقی و درست نسل جوان را به انحرافات گوناگون از جمله انحرافات فکری می کشاند و ممکن است آن ها را به دامن مکاتب و اندیشه های الحادی سوق دهد. مرحوم مطهری یکی از علل گرایش نسل جوان به مکاتب الحادی چه در مسیحیت و چه در جوامع اسلامی را اولاً پاسخ غیرمنطقی و غیر معقول به نیازها و سؤالات این نسل و ثانیاً برخوردهایی از قبیل تکفیر و تفسیق با این نسل می داند به همین خاطر معتقد است که باید به جد از تکفیر و تفسیق این نسل دوری گزید و تلاش کرد تا سؤالات دینی و نیازهای اساسی این نسل پاسخ های معقول،منطقی و حقیقی بیابند.

«فکر اساسی این است که ما درد عقلی و فکری این نسل را بشناسیم،بدون شناخت درد این نسل،هرگونه اقدامی بی مورد است.پس از شناخت درد،باید به فکر درمان و چاره بود.اتفاقاً دیگران از راه شناختن احتیاجات، آرمان ها و دردهای این نسل و پاسخ درست به آن ها،آن ها را منحرف کرده اند؛مانند مکتب ماتریالیسم در ایران «10»

مرحوم مطهری زایش سؤالات جدید و نیازهای تازه را نشانه انحراف و انحطاط و زاییده هوس ها و شهوت های نسل جوان نمی شمارد؛بلکه آن را نشانه رشد و حیات یک جامعه و یک ملت می داند؛البته به شرط آنکه عالمان دینی به وظیفه خود در پاسخ گویی و رفع نیازهای این نسل به خوبی عمل کنند.شاید به همین دلیل،مرحوم مطهری خود هیچ اندیشه و متفکری را تکفیر و تفسیق نکرد،بلکه همواره آن ها را به مناظره و مباحثه دعوت می کرد.

5-روش و رهبری نسل جوان

آیت اللّه مطهری بر این باور است که دینداران و عالمان دینی دوگونه مسئولیت دارند:1-مسئولیت شکل:یعنی شارع مقدس بعضی از تکالیف دینی را با شکل،اجزا و شرایط مشخص از دینداران خواسته است و دینداران موظف هستند که بدون تصرف به همان شکلی که دین از آن ها خواسته است،تکلیف را بجا بیاورند؛مانند نماز،روزه و حج.این گونه تکالیف را تعبّدی می گویند.2-مسئولیت نتیجه:شارع مقدس از دین دار و عالم دینی فقط نتیجه را خواسته است؛به عبارت دیگر فرد دین دار و عالم دینی مسئولیت به دست آوردن نتیجه را دارد.دین برای رسیدن به نتیجه،روش ثابت و معینی را تعیین نکرده است.به اعتقاد *مرحوم مطهری یکی از علل گرایش نسل جوان به مکاتب الحادی چه در مسیحیت و چه در جوامع اسلامی را پاسخ غیرمنطقی و غیر معقول به نیازها و پرسش های این نسل و همچنین برخوردهایی از قبیل تکفیر و تفسیق آنان می داند.

صفحه 6

مرحوم مطهری رهبری نسل جوان از نوع دوم است یعنی دین از دینداران و عالمان دینی،فقط هدایت و رهبری نسل جوان را خواسته است؛ولی برای رهبری و هدایت او، وسیله و روش ثابت و جاویدی معین نکرده است.بلکه یافتن روش های رهبری را در هر زمان و در هر شرایط، بر عهده عالمان دینی نهاده است.عالمان دینی باید با بهره گیری از هدایت های دین و شناختن نیازها،سؤالات و روحی ات نسل جوان،روش هایی را برای هدایت او برگزینند. لذا روش رهبری نسل جوان می تواند با توجه به زمان، مکان،فرهنگ،شرایط و افراد دگرگون شود.قرآن کریم نیز این مطلب را تأیید می کند؛زیرا برای رهبری و هدایت انسان سه روش حکمت،موعظه و جدل را پیشنهاد می کند:

«ادع الی سبیل ربّک به الحکمة و المؤعظة الحسنة و جادلهم بالّتی هی أحسن «11»

راز اختلاف معجزات انبیاء را نیز در همین نکته باید جستجو کرد.پیامبر اکرم(صمی فرماید:«انا معاشر الانبیا امرنا ان نکلّم النّاس علی قدر عقولهم»یعنی:پیامبران با همه به یک روش و یک زبان سخن نگفته اند.به قول مولوی:

پست می گویم به اندازه ی عقول

عیب نبود این،بود کار رسول

به همین خاطر مرحوم مطهری می فرماید:

«مهم تر از اینکه طرحی برای این نسل تهیه کنیم،این است که این فکر در ما قوّت بگیرد که مسئله رهبری و هدایت از لحاظ تاکتیک و کیفیت عمل در زمان های متفاوت و در مورد اشخاص متفاوت،فرق می کند و ما باید این خیال را از کلّهء خود بیرون کنیم که نسل جدید را با همان متد قدیم رهبری کنیم «12»

«مسائل رهبری با روان بشر سروکار دارد،جلب همکاری روان ها و به حرکت درآوردن آنها به سوی هدفی مقدس و عالی مهارت و ظرافت فوق العاده می خواهد.کار هرکس نیست.امروزه پس از پیشرفت های حیرت انگیز روان شناسی و جامعه شناسی و بالاخره انسان شناسی، هنگامی که سیره رهبری اولیاء را مطالعه می کنیم،می بینیم بر دقیق ترین ملاحظات روانی و به اصول دقیق علمی رهبری منطبق است «13»

6-فهم زبان و منطق نسل جوان

داستان آن سه مرد ترک و فارس و عرب را در مورد *هیچ متفکر و سیاستمداری نباید در اهمیّت جایگاه و نقش جوانان در پویایی و تداوم حیات اجتماعی یک ملت به خود تردید راه دهد.تلاش و تکاپوی فکری و عملی نسل جوان می تواند معجزه آفرین باشد.

انگور از زبان مولوی شنیده ایم که به خاطر عدم فهم زبان یکدیگر و عدم اتحاد در زبان،با یکدیگر به مخاصمه برخواسته بودند؛در حالی که هر سه یک مطلب را می گفتند. به همین جهت برای ایجاد ارتباط با جوان،فراگرفتن منطق و زبان او ضروری می نماید؛زیرا اگر عالم دینی زبان و منطق نسل جوان خود را نداند،اولاً نمی تواند آنچه را که او می گوید و یا می خواهد،بفهمد و به سؤال و نیاز او پاسخ بگوید.ثانیاً به خاطر همین ندانستن و نفهمیدن ممکن است با او به مخاصمه برخیزد و او را تکفیر و تفسیق کند و در نتیجه نمی تواند او را رهبری و هدایت نماید.

«اگر مشکلی در رهنمایی این نسل باشد،بیشتر در فهمیدن زبان و منطق او و روبه رو شدن با او با منطق و زبان خودش است «14» به اعتقاد شهید مطهری،عالمان دینی اگر با زبان نسل جوان آشنا باشند،در خواهند یافت که«این نسل،برخلاف آنچه ابتدا به نظر می رسد،لجوج نیست،و آمادگی زیادی برای دریافت حقایق دینی دارد «15» ایشان در تأیید این مطلب می نویسد:«این بنده خدا را سپاسگزار است که احساس می کند فعالیت های قلمی ناقابل او در این میدان،چه جرائد و مجلات و چه به وسیله این کتاب، [مسئله حجاب]اثر نیک محسوسی داشته است.تا آنجا که اطلاع دارد،نشر این کتاب تأثیر فراوانی در اصلاح عقاید و افکار این نسل داشته است؛حتی بعضی از بانوان به اصطلاح متجدد،عملاً در وضع خود تجدیدنظر کرده اند «16»

7-الگوی عملی

نکته مهم دیگری که مرحوم مطهری به تبعیت از قرآن و سنت،برای هدایت و رهبری نسل جوان مورد توجه قرار می دهد،اهل عمل بودن رهبران و هادیان نسل جوان است. سرّ اقبال نسل جوان به امام خمینی(رهرا باید در اهل عمل بودن ایشان جستجو کرد.جوانان می دیدند که حضرت امام(رهتنها سخن نمی گوید بلکه قبل از سخن گفتن خود عمل می کند.رهبران نسل جوان قبل از اینکه الگوی فکر دینی باشند باید الگوی عمل دینی

صفحه 7

بشوند تا جوان به راحتی بتواند فکر آن ها را نیز بپذیرد.اگر جوان بین گفتار و کردار رهبران دینی خود تضاد و تعارض ببیند،نمی تواند به اندیشه آنان نیز اعتماد و از اندیشه های ایشان پیروی کند.مرحوم مطهری برای تعارض در گفتار و کردار رهبران دینی نسل جوان مثالی می زند:

«ما امروز از این نسل گله داریم که چرا با قرآن آشنا نیست.عجبا که خود نسل قدیم قرآن را متروک و مهجور کرده آن وقت از نسل جدید گله دارد که چرا با قرآن آشنا نیست.اگر نسل کهن از قرآن منحرف نشده بود،قطعاً نسل جدید منحرف نمی شد...نسل کهن باید اول خود را اصلاح کند.نسل کهن از بزرگ ترین گناه خود باید توبه کند و آن مهجور قرار دادن قرآن است.همه باید به قرآن بازگردیم و قرآن را پیشاپیش خود قرار دهیم و در زیر سایه قرآن به سوی سعادت و کمال حرکت کنیم «17»

برای هدایت و رهبری نسل جوان،باید گام های نظری و عملی برداشت و به جهادی همگانی دست یازید. جهادگران این عرصه همهء کسانی هستند که دارای سه خصیصه دین داری،دردمندی و دانایی اند.

یادداشت ها

1.آیین انقلاب اسلامی،گزیده ای از اندیشه و آراء امام خمینی(ره،ص 242

2.مسئله حجاب،ص 13،مرتضی مطهری

3.ده گفتار،ص 205،مرتضی مطهری

4.همان،ص 206

5.آیین انقلاب اسلامی،ص 252-251

6.ده گفتار،ص 213

7.امدادهای غیبی،ص 136،مرتضی مطهری

8.ده گفتار،ص 213-212»

9.از مولوی

10.ده گفتار،ص 218-213

11.قرآن کریم

12.ده گفتار،ص 179

13.همان،ص 143

14.مسئله حجاب،ص 13

15.همان

16.همان،ص 14

17.ده گفتار،ص 222-221


کليه حقوق برای پايگاه شهید مطهری محفوظ است