در
مشارکت کنید
برای ارسال مقاله کلیک کنید
نوشته : روحانی، سید سعید
نوشته : علیزاده، بیوك
نوشته : ربانی گلپایگانی، علی
نوشته : حسینی خراسانی، سید احمد
نوشته : حسینی خراسانی، سید احمد

منابع مقاله: مجله رشد آموزش معارف اسلامی » پاییز 1381 - شماره 50 ، سوزنچی، حسین ؛


 

اشاره

قسمت ششم و آخرین قسمت از تاریخچهء زندگی،آثار و افکار استاد شهید مطهری(ره)را پیش رو دارید.در این قسمت،با گذری اجمالی به ادامهء فعالیت ها و خدمات استاد،تاریخچهء زندگی پر نور ایشان تا مرز شهادت ورق خورده است.

از دیگر سخنرانی های وی در سال 1354،سلسله مباحث «ربا و بانک»است که با حضور مهندس بازرگان و دکتر بهشتی، در«انجمن اسلامی»ایراد نموده است.

از سوی دیگر در سال 1355،مباحثی دربارهء مارکسیسم را دوباره آغاز کرد که از جمله می توان به مباحث«نقدی بر مارکسیسم»در قم و«فلسفهء تاریخ»در منزل ایشان در تهران اشاره کرد که هر دو بر مبنای کتاب هایی از مارکسیست ها صورت پذیرفتند1 این درس ها نیز همانند کتاب«اصول فلسفه»،به نقد مارکسیسم خلاصه نشدند،بلکه استاد مهم ترین مبانی فکری خود را دربارهء«جمع اسلام و زمانه»،در این مباحث ایراد کرد.چنان که در درس های«نقدی بر مارکسیسم»،مباحث مفصلی را دربارهء جاودانگی حقیقت و جاودانگی اخلاق مطرح کرد و در درس های «فلسفهء تاریخ»(خصوصا در جلد اول)،مبانی نظریهء خود را از حیث فلسفهء تاریخ مستحکم ساخت.

علاوه بر این ها،ایشان از این زمان به بعد،چهار سلسله سخنرانی در باب«فطرت»ایراد کرد که آن را«ام المسائل معارف اسلامی»می دانست.2 این سخنرانی ها بیش تر در مجامعی ایراد می شدند که«منبر رفتن»بر آن ها صدق نمی کرد؛زیرا که استاد ممنوع المنبر شده بود؛همچون«مدرسهء نیکان»،«انجمن اسلامی پزشکان»،«حوزهء علمیه قم»و جلسهء یزدی ها .

نظریهء«فطرت»را می توان مهم ترین رکن نظریهء استاد مطهری در باب«جمع سنت و تجدد»و در واقع کبرای استدلال ایشان دانست.استاد روشی را که برای جمع سنت و تجدد قبلا گفته بود،این گونه شرح می دهد:چنین نیست که تغییرات زمانه،باعث تغییر در همهء احتیاجات و نیازهای انسان شود،بلکه انسان یکسری احتیاجات فطری نیز دارد که دین هم در زمرهء آن هاست و لذاست که تجدد،هیچ گاه نمی تواند دین را از صحنهء زندگی بشر کنار بزند(در این باره در فصل آخر مفصل تر توضیح خواهیم داد).به هرحال،ایشان که به اعتراف خود از سال ها قبل متوجهء اهمیت مسأله فطرت شده بود،در سال های اواخر عمرش کوشید تا نظریهء نسبتا منسجمی در این باب ارائه کند. هرچند عدم انتشار بخش عظیمی از این مباحث،امکان داوری دربارهء نظریهء ایشان را بسیار دشوار می کند.

در همین سال، در پی برخوردهایی که بین ایشان و آقای آریان پور که گرایش های مارکسیستی شدیدی داشت، پیش می آید، وی از«دانشکدهء الهیات»استعفا می دهد و حوادثی پیش می آید که باعث ورود بیش تر ایشان به عرصهء سیاست می شود. از معدود کارهای علمی سال های بعد ایشان که به جای مانده است، غیر از ادامهء درس های مربوط به مارکسیسم، یا شرح «مبسوط منظومه»،درس های«شناخت»در کانون«توحید تهران» و نگارش مجموعهء بسیار مهم«مقدمه ای بر جهان بینی اسلامی»3 را می توان نام برد.

اینک،بد نیست که به اوضاع و احوال سیاسی این زمان و نحوهء ورود استاد مطهری به صحنهء سیاست نگاهی بیندازیم.قبلا دیدیم که در سال های 50 تا 55،جو اختناق در ایران بسیار شدت گرفته بود.سال 1355،در انتخابات ریاست جمهوری آمریکا (برای سال 1356)،دموکرات ها بر جمهوری خواهان پیروز می شوند و می دانیم که دموکرات ها عموما منتقد شاه و سیاست های خرید تسلیحاتی وی بودند و این باعث ناراحتی شاه بود.اما چیزی که بسیار شاه را ناراحت می کرد،این بود که نامزد آن ها،جیمی کارتر،به عنوان تاکتیک تبلیغاتی برای غلبه بر جمهوری خواهان و در واکنش به عصر«نیکسون-کسینجر»و «شکست در ویتنام»،«رسوایی واترگیت»و «فساد و جنایات سیا»،شعار اصلی مبارزات تبلیغاتی خود را«حقوق بشر»قرار داده بود.

با توجه به این که رئیس سازمان عفو بین الملل، وضعیت حقوق بشر را در ایران نابسامان تر از هر جای دیگر جهان تصویر کرده بود و از طرف دیگر، با توجه به قدرت ساواک و نیز تبلیغات وسیع شاه،آمریکایی ها رژیم ایران را رژیمی بسیار مقتدر تلقی می کردند و بر این باور بودند که اندکی فضای باز سیاسی،

(صفحه 5)

ضربه ای به رژیم نمی زند.لذا شاه را برای باز کردن فضای سیاسی به شدت تحت فشار قرار دادند و لذا،فشارهای سیاسی-امنیتی ایران به نحو باور نکردنی تغییر کرد. در حالی که کل زندانیان سیاسی که در سال های 50 تا 55 مورد عفو قرار گرفته بودند،بیش از 300 نفر نمی شدند،از بهمن 1355 به بعد، خیل آزاد سازی زندانیان آغاز شد؛ به طوری که بهمن ماه همین سال 66 نفر و سال 1356،561 نفر مورد عفو قرار گرفتند و نیز جمع کثیری از زندانیان که مهلت آزادی شان فرا رسیده بود،اما ساواک اجازهء آزادی آن ها را نمی داد و به «ملی کش»ها4معروف شده بودند،آزاد شدند.

مرداد 1356،به متهمان سیاسی اجازهء استفاده از وکلای دادگستری(نه فقط وکلای نظامی)داده شد و حتی در مواردی وکلای مدافع،رژیم را به محاکمه می کشاندند.در تیر ماه همین سال،هویدا دربارهء آزادی قلم و بیان سخنرانی کرد و دو ماه بعد، محور مباحث همهء رسانه های کشور،«ضرورت انتقاد سازنده» بود!5

در این اوضاع و احوال که تمامی سازمان های مخالف رژیم، تا پیش از این عملا به طور کامل سرکوب شده و رهبرانشان در زندان بودند،با بیرون آمدن رهبرانشان از زندان و قرار گرفتن در شرایط جدید،به شدت گیج و حیران شده بودند و هنوز فرصت تحلیل حوادث پیش آمده را پیدا نکرده بودند.امام خمینی(ره)که خارج از ایران،اوضاع را کاملا زیر نظر داشت، با استفاده از محرم رازش، مطهری که به علت مشی سیاسی مخفیانه اش،بر خلاف سایر روحانیون مبارز،در زندان به سر نمی برد و با تکیه بر نیروهای دینی نهفتهء مردم،توانست بر اوضاع و احوال کشور مسلط شود و کشور را هر چه بیش تر در راستای انقلابی اسلامی سوق دهد. در این دوره شاهدیم، مطهری که تا کنون خود را کم تر در صحنهء درگیری سیاسی مستقیم وارد می کرد،پا به عرصه می گذارد. اواخر سال 1355،مطهری برای دیدار با امام،به«نجف» مسافرت می کند.در سال 1356،به دستور امام و به همراهی عده ای از روحانیون«روحانیت مبارز تهران»را انسجامی جدید می بخشد و برنامه ریزی راهپیمایی ها،سخنرانی در مساجد،تهیهء شعارها و در مجموع،سازماندهی نهضت را به دست می گیرد. *نظریهء«فطرت»را می توان مهم ترین رکن نظریهء استاد مطهری در باب«جمع سنت و تجدد»و در واقع کبرای استدلال ایشان دانست. استاد روشی را که برای جمع سنت و تجدد قبلا گفته بود،این گونه شرح می دهد:چنین نیست که تغییرات زمانه، باعث تغییر در همهء احتیاجات و نیازهای انسان شود،بلکه انسان یکسری احتیاجات فطری نیز دارد که دین هم در زمرهء آن هاست و لذاست که تجدد،هیچ گاه نمی تواند دین را از صحنهء زندگی بشر کنار بزند.

*سرانجام،وی که علاوه بر اندیشه دربارهء مسائل و معضلات جامعهء پس از انقلاب،در حال تکمیل آخرین بخش های مجموعهء «مقدمه ای بر جهان بینی اسلامی»بود، ساعت 15:22 نیمه شب 11/2/58، هنگامی که پس از جلسه ای در منزل دکتر سحابی دربارهء مسائل کشور، از منزل وی خارج شده بود و به طرف اتومبیل یکی از دوستانش می رفت.

(صفحه 6)

اواخر سال 1355،مطهری برای دیدار با امام،به«نجف»مسافرت می کند. در سال 1356،به دستور امام و به همراهی کسانی همچون بهشتی،مفتح، باهنر،مهدوی کنی،هاشمی رفسنجانی، ناطق نوری،مهدی کروبی،هادی غفاری، معادی خواه و...«روحانیت مبارز»را انسجامی جدید می بخشد و برنامه ریزی راهپیمایی ها،سخنرانی در مسجدها، تهیهء شعارها و در مجموع سازماندهی نهضت را به دست می گیرد.

به عبارت دیگر،«در حالی که بسیاری از نیروهای مخالف،با مشکلاتی همچون فقدان رهبری،ضعف تشکیلاتی،عدم انسجام فکری،تفرقه و انشعابات و مهم تر از همه:«چه باید کرد؟» روبه رو بودند.روحانیت با وجود امام و دارا بودن شبکه ای از روحانیون در سراسر کشور،از مزیت مهمی برخوردار بود.»6

در این سال،وی که قبلا در حال تدوین برنامهء امتحان گرفتن از افرادی در علوم اسلامی برای تعیین گروه های تحقیقاتی و تشکیل یک مجمع علمی و تحقیقاتی بود،این برنامه را کنار می گذارد7 و درگیر مسائل انقلاب می شود.

اواخر سال 1356 و اوایل 1357،در اعلامیهء مشترک جامعهء مدرسان قم و روحانیت مبارز تهران،وی ضمن مطرح کردن هدف انقلاب،گروه های ملی گرا و طرفدار اسلام منهای روحانیت را مورد حمله قرار می دهد.او همچنین در برابر کسانی که صدور چنین اعلامیه ای را در چنان شرایطی صحیح نمی دانند، می گوید:«ما باید از همین حالا هدف و روند مبارزه را مشخص کنیم تا آن هایی که با ما نیستند،هم اکنون از ما جدا شوند.»8

در تیر ماه 1357،وی تصمیم به ایراد سخنرانی«نهضت های اسلامی در صد ساله اخیر»می گیرد که به علت ممانعت پلیس، این سخنرانی برگزار نمی شود،اما متن آن را شهریور همان سال منتشر می کند.در آبان همان سال،گروه های چپ سمیناری تشکیل می دهند و برای اشتراک در رهبری نهضت و قبل از استاد مطهری،دکتر پیمان در سخنانی تأکید می کند که:«همهء گروه ها در انقلاب سهم دارند.»اما استاد با سخنرانی«اهداف روحانیت در مبارزه»و تظاهرات عظیمی که پس از این سخنرانی از جانب دانشجویان مسلمان انجام می شود،این سمینار و ترفند را خنثی کرد.

در این سال،استاد مطهری برای دیدار امام به پاریس سفر می کند و از جانب امام، مأمور تشکیل شورای انقلاب و تشکیل هستهء حکومت اسلامی در ایران می شود. در شرف آمدن امام، وی همراه با دکتر مفتح و شیخ فضل الله محلاتی،عضو کمیتهء استقبال از امام می شود و وقتی که هنگام پرواز امام،بختیار فرودگاه ها را می بندد،وی همراه با عده ای به«دانشگاه تهران» می رود و در مسجد تحصن می کند.با تجمع مردم،رژیم مجبور می شود فرودگاه را باز کند.وی نیز سریعا خود را به فرودگاه می رساند9 و تا پایان،همراه امام می ماند.

در لحظات پس از پیروزی انقلاب که همهء توجه ها به مسائل سیاسی معطوف بود،وی به شدت دغدغهء حفاظت از مراکز تحقیقاتی فرهنگی و ذخایر علمی کشور را داشت.برای نمونه، در همان عصر 22 بهمن 57،به حجة السلام دعایی مأموریت می دهد تا از کتابخانهء مجلس که عده ای می خواستند آن را تاراج

(صفحه 7)

 

کنند،حفاظت کند.10 البته به معنای بی توجهی وی به مسائل سیاسی کشور نبود.چنان که در مدت کم تر از سه ماه که بعد از پیروزی اسلامی در قید حیات بود،بیش از 20 سخنرانی در مورد آیندهء انقلاب ایراد می کند.11

سرانجام،وی که علاوه بر اندیشه دربارهء مسائل و معضلات جامعهء پس از انقلاب 12،در حال تکمیل آخرین بخش های مجموعهء«مقدمه ای بر جهان بینی اسلامی»بود،ساعت 15:22 نیمه شب 11/2/58،هنگامی که پس از جلسه ای در منزل دکتر سحابی دربارهء کشور،از منزل وی خارج شده بود و به طرف اتومبیل یکی از دوستانش می رفت،شخصی به نام محمدعلی بصیری(از گروهک فرقان)تیری به مغز ایشان شلیک می کند؛ ایشان را بلافاصله به«بیمارستان طرفه»می برند و همان جا به شهادت می رسد.

پی نوشت:

1)مباحث نقدی بر مارکسیسم اندکی پس از شهادت استاد مطهری منتشر شد: مرتضی مطهری،نقدی بر مارکسیسم.تهران:صدرا،چاپ اول،فروردین 1362).اما انتشار جلد اول مباحث فلسفهء تاریخ تا سال 1369 و جلد دوم آن تا سال 1377 به طول انجامید(هر دو توسط انتشارات صدرا منتشر شده اند)

2)از این سخنرانی ها تنها سخنرانی های ایراد شده در مدرسه نیکان، در کتابی به نام فطرت توسط انتشارات صدرا منتشر شده است و متأسفانه هنوز خبری از انتشار بقیهء سخنرانی ها نیست.

3)این مجموعه،ابتدا قرار بود به عنوان کتاب های دینی دورهء دبیرستان عرضه شود، اما دکتر بهشتی که خود عضو«شورای تدوین کتاب های دینی مدارس»،بود،سطح آن را دشوار ارزیابی می کند و لذا به آن عنوان منتشر نمی شود.

4)ساواک در خلال سال های 50 تا 53،به تدریج دریافته بود که برخی از زندانیان سیاسی که در ارتباط با گروه های چریکی دستگیر و محکومیت سبک داشته اند،پس از آزادی به صورت یک عضو مؤثر در می آمدند.چون تعقیب و مراقبت تک تک زندانیان آزاد شده بسیار دشوار بود،لذا مسؤولان امنیتی راه ساده تری را برگزیدند و در کل از آزاد کردن محکومانی که مدت محکومیتشان به پایان می رسید،خودداری می کردند.این رویه،از اوایل سال 1354 به صورت تقریبا همگانی اعمال می شد؛ یعنی محکومان در پایان محکومیتشان با صدور قرار بازداشت مجدد توسط ساواک،به«اوین»منتقل می شدند.ساواک در آن جا بند مخصوصی را به این ها اختصاص داده بود و این ها در جمع زندانیان به «ملی کشی»معروف شده بودند.شمار اینان تا اواخر سال 1355،نزدیک به یک هزار نفر شده بود. به نقل از:صادق زیبا کلام،مقدمه ای بر انقلاب اسلامی. تهران:روزنه،چاپ دوم 1357،ص 193 و 194.

5)همان،ص 155-149 و 210-195.

6)همان،ص 269-268.

7)به نقل از مصاحبهء حجت الاسلام طاهری خرم آبادی،در جلوه های معلمی استاد،ص 60،61.

8)به نقل از مصاحبهء حجت الاسلام طاهری خرم آبادی،پیشین،ص 62.

9)اشاره به این نکته بد نیست که متن خیر مقدم بازگشت امام خمینی به ایران که در روز 12 بهمن 1357 در فرودگاه مهرآباد قرائت شد،به قلم استاد مطهری بوده است.برای مطالعهء متن کامل آن،ر.ک:لمعاتی از شیخ شهید،ص 40.

10)به نقل از مصاحبهء حجت الاسلام دعایی تحت عنوان«مطهری،شهید راه معرفت»،ویژه نامهء دوازدهمین نمایشگاه بین المللی کتاب تهران،شماره 5،ص 4.

11)به نقل از مصاحبهء دکتر علی مطهری در منبع مذکور در پاورقی قبل.

12)نمونه ای از توجه وی به جوانب گوناگون مسائل پیش آمدهء پس از انقلاب، از یادداشتی که پس از شهادت ایشان در جیب لباسش پیدا شد و عنوان های مواردی است که می خواسته با امام خمینی مطرح کند،به خوبی معلوم می شود. در این یادداشت،این عنوان آمده است:«1.نماز جمعه؛2.تشکیلات روحانیت و خطر حزب،مسألهء امر به معروف و نهی از منکر؛3.دانشکدهء علوم الهی؛4.پیشنهاد آقای آیت الله سید محمدحسن حسینی تهرانی و حجاب استاندارد شده؛5.تعلیم و فنون جنگی برای افراد از 18 سال تا 40 سال به طور اجباری یا داوطلب؛6.تسهیلات ازدواج برای پسران و دختران بعد از بلوغ؛7.تشکیلات اداری منزل آقا؛8.حوادث تبریز و ارسال آقای آیت الله مدنی؛9.توقف اجرای حدود اسلامی به برقرار شدن نظامات اسلامی.»لمعاتی از شیخ شهید،ص 41.

 

پایان مقاله

کليه حقوق برای پايگاه شهید مطهری محفوظ است