در
مشارکت کنید
برای ارسال مقاله کلیک کنید
نوشته : روحانی، سید سعید
نوشته : علیزاده، بیوك
نوشته : ربانی گلپایگانی، علی
نوشته : حسینی خراسانی، سید احمد
نوشته : حسینی خراسانی، سید احمد

منابع مقاله: ماهنامه بازتاب اندیشه، شماره 62 ، ؛


  • جمهوری اسلامی، ش 7472 ، 14/2/84

بخشی از مقاله کیفری اسلام و عقلانی بودن آن از دیدگاه شهید مطهری، از شماره 39 و 40 فصلنامه تخصصی «فقه اهل بیت» انتخاب شده که به شرح زیر است.

اساس و پایه همه شرایع الاهی، بر دوستی و محبت، رحمت و مدارا استوار است. قرآن کریم نیز، رمز پیشرفت پیامبر اکرم صلی الله علیه و آله وسلم را مدارا و مهربانی با مردم می داند. در دستورات اسلام، مسلمانان از خشونت در روابط اجتماعی به هر شکلی منع شده اند. با این همه، جهان غرب و مبلغان سیاسی و فکری آن از شریعت اسلام، چهره ای خشن و خون آلود ترسیم می کنند و در مقابل، مسیحیت و مردم مغرب زمین را جلوه و نماد اومانیسم (انسان دوستی) و مهرورزی نشان می دهند که این موضوع پس از جریان القاعده و 11 سپتامبر به اوج خود رسیده است. اما پس از انقلاب اسلامی، پاره ای از نیروهای داخل کشور، برای زدودن خشونت از چهره دین، خواستار دگرگونی هایی در احکام جزایی و اجتماعی اسلام شدند. در برابر این شبه افکنی ها بسیاری از متفکران اسلامی از قبیل شهید مطهری، به کالبد شناسی واژه خشونت و بررسی فلسفه ای احکام کیفری اسلام پرداخته اند که در این نوشته، پاره ای از دیدگاه های استاد مطهری را به بوته نقد و بررسی می نهیم.

الف) بررسی مقوله خشونت، محبت و نقطه مقابل آن، خشونت است. اسلام دین فطری است که هم مهر می ورزد و هم خشم. اما مسیحیت تحریف شده، تنها مهرورزی را در کانون

...................................................................... ص 101 ......................................................................

  • توجه قرار داده، غافل از اینکه چنین آیین و مذهبی، خشونت زا و خشونت گستر است. در رابطه با این موضوع، پیامبراکرم صلی الله علیه و آله وسلم می فرماید: «احبب للناس ماتحب لنفسک و اکره لهم ماتکره لنفسک»؛ [برای دیگران، همان را دوست بدار که برای خود دوست می داری و همان را دشمن دار که برای خود دشمن می داری]. البته این دستور مهم در همه شرایع آسمانی مانند شریعت موسی و عیسی و... یکسان است.

بنابراین، باید دید که مقصود از محبت و دوستی و تفاوت مفهوم ظاهری و سطحی محبت از معنای واقعی آن چیست؟ ممکن است انسان گاه چیزی را برای خودش دوست بدارد که برای او زیان آور است که چنین تفسیری از محبت در هیچ یک از شریعت ها درست نیست، پس در اینجا محبت و دوستی، عقلانی و منطقی است.

ولذا خود محبت، عدم نرمی و خشونت و حداکثر چیزی را که انسان برای خودش بدی تلقی کند، ایجاب می کند؛ به عنوان نمونه در قصاص که مصلحت فرد، فدای مصلحت جامعه می شود، قرآن به این شبهه پاسخ می دهد: «وَ لَکُمْ فی الْقِصاصِ حَیاةٌ یا اُولی اْلأَلْبابِ»؛ [ای خردمندان، قصاص مایه حیات و زندگی است] ؛ یعنی اینکه قصاص را مرگ نینگارید و با آن، حیات جامعه و افراد دیگر را حفظ کنید. در نتیجه، مفهوم قصاص، دشمنی با انسان نیست، بلکه دوستی با انسان است.

ب) انسان دوستی: انسان دوستی به معنای انسانیت دوستی است و این دوست داشتن به خاطر قرار گرفتن انسان در صف انسان ها نیست ؛ چرا که به تعبیر امام علی علیه السلام : «فالصوره صوره انسان والقلب قلب حیوان» [ظاهر او انسان است، ولی باطن او حیوان است]. آیا در اینجا، به نام انسان دوستی می توان این گونه انسان ها را دوست داشت؟

از نگاه اسلام، کیفرهای جزایی در اسلام، به عنوان رحمت الاهی مطرح است که این رحمت هم ویژه جامعه است و هم ویژه فرد بزهکار. این قانون ها براساس مصلحت نوع انسان و رسیدن جامعه به صلح و آرامش و امنیت عمومی پی ریزی شده است. به عبارت دیگر، جامعه حکم یک بدن را دارد که اگر عضوی فاسد شد، قرار و آرامش را از دیگر اعضا می گیرد. امام علی علیه السلام نیز عملکرد پیامبراکرم صلی الله علیه و آله وسلم را این طور تعبیر می کند: «طیب دواربطه مذا احکم مداهمه واحمی مواسعه»؛ یعنی اگر پیامبر به مرحله ای می رسید که دیگر لطف و مهربانی، سودی نمی بخشید، وارد مرحله تنبیه عملی و تأدیب مجرم می شد. چنان که سعدی گفته است:

درشتی و نرمی به هم در به است

چو رگزن که جراح و مرهم نه است

..................................................................... ص 102 ......................................................................

کليه حقوق برای پايگاه شهید مطهری محفوظ است