در
مشارکت کنید
برای ارسال مقاله کلیک کنید
نوشته : روحانی، سید سعید
نوشته : علیزاده، بیوك
نوشته : ربانی گلپایگانی، علی
نوشته : حسینی خراسانی، سید احمد
نوشته : حسینی خراسانی، سید احمد

منابع مقاله: ، ؛


مجتبی محدّثبررسیهای آماری، جامعه کنونی ایران را یک جامعه جوان معرفی می کند. کارشناسان می گویند به طور تقریبی افراد گروه سنی 15 تا 24 سال، یک سوم جمعیت کشور را تشکیل می دهند. این آمار، خود بهترین دلیل برای توجه بیشتر به جوانان

است.

یک تصویر مبهم

اگر از شما در باره وضعیت عمومی جوانان کشور سؤال شود چه پاسخ می دهید؟

با اینکه مدتهاست موضوع «جوان» محور بحث کارشناسان و متخصصان علوم اجتماعی قرار گرفته است، اما هنوز تصویر روشنی که بیانگر نمای کاملی از جوان ایرانی باشد ارائه نگردیده است. در ابتدای امر، بیشتر این تصویر در ذهن انسان نقش می بندد که جوان در هر جا که حضور یابد مشکلی ایجاد می شود، برای مثال در خانواده، پدر و مادر یا سایر اعضای خانه او را درک نمی کنند، در مدرسه با همسالان خود کلنجار می رود یا با مدیر و ناظم و معلم نمی سازد، خوب درس نمی خواند، به مسایل اساسی و مهم توجه ندارد، در پی بازی و وقت گذرانی است، در جامعه خود را فراموش شده می پندارد، احساس می کند که مورد بی مهری و کم لطفی واقع می شود، درهای موفقیت و پیشرفت را به روی خود بسته می بیند، گاه ترس از آینده و ناکامی وجودش را فرا می گیرد و به دنبال آن احساس ضعف و ناتوانی بر او چیره می شود و این احساس باور پوچی و بی مصرف بودن را در او تقویت می نماید، برای رهایی از این باور یا دست کم فراموش کردن پندارهایش، به این سو و آن سو می زند، پرخاشجو و عصیانگر می شود و رفتاری از خود بروز می دهد که خوشایند دیگران نیست ...

آیا شما با این تصویر از وضعیت عمومی جوانان ما موافقید؟ این نکته درخور دقت است که نتیجه این برداشت چه خواهد بود؟ به نظر می رسد این تصویر موجب می شود، قضاوت نادرستی نسبت به نسل جوان و پویای مملکت ارائه گردد و بزرگترها را از این سرمایه قدرتمند محروم سازد. به بیان دیگر، بزرگترها را از جوانها می ترساند و بین آنها و نسل جوان فاصله می اندازد. از سوی دیگر، جوانان نیز خود را تنها احساس کرده و واکنش نشان می دهند. این واکنش به سهم خود جدایی بیشتر و عمیق تر شدن شکاف را در پی خواهد داشت.

خطر و حادثه در همین جا کمین کرده است، در جایی که فاصله بین دو نسل زیاد می شود، بله فاصله بین دو نسل؛ نسل امروز و نسل فردا.

امروز، اگر این دو نسل یکدیگر را درک و باور نکنند، هیچ یک فردای روشنی در پیش رو نخواهند داشت. باید چاره ای اندیشید. جوانِ امروز، ستون استواری و بقایِ فردای کشور است. پس باید او را در مقابل توفانهای سهمگینِ از خود بیگانگی و وابستگی یاری داد و این ذخیره تمام نشدنی را حفظ کرد.

چه کسی مسؤول است؟

استاد شهید مطهری(ره) که به هنگام تحلیل مسایل اجتماعی با آینده نگری و بصیرتی شگرف، سخن می گوید، سالها پیش از این در بحثی که به بررسی مسایل جوانان پرداخته، پاسخ این سؤال را به روشنی بیان کرده است:

«این اصل را همه می دانیم که در دیانت مقدسه اسلام مسؤولیتها مشترک است، یعنی افراد، مسؤول یکدیگرند و در مسؤولیتهای یکدیگر شریکند «کلکم راع و کلکم مسؤول عن رعیته» بلکه نسلها مسؤول یکدیگرند. هر نسل مسؤول نسل بعدی است که این دین و این هدایتی که از نسلهای گذشته، دست به دست به آنها رسیده است آن را حفظ کنند و به نسلهای بعدی برسانند، یعنی نسلهای بعدی را آماده کنند برای پذیرفتن و استفاده از آن، بنابراین بحث در رهبری نسل جوان، بحثی است از یک وظیفه و مسؤولیت که متوجه همه است.»

بنابراین در همه شرایط و زمانها «هر نسلی مسؤول هدایت نسل بعدی است.»

نخستین مسؤولیت

فوری ترین وظیفه ما که مسؤول انتقال آموخته های خود به نسل جوان هستیم چیست؟

بدون تردید، بسیاری از پدر و مادرها، مربیان و همه کسانی که برای هدایت و سعادت نسل جوان دل می سوزانند، باید قبل از هر چیز برای این سؤال پاسخی تهیه کرده باشند. شاید این سؤال مشکل اساسی آن دسته از مربیانی باشد که برای بررسی عملکرد خود، در پی کشف ریشه های عدم موفقیت در تربیت نسل جوان و ایجاد ارتباط با آنان هستند. آنها بخوبی می دانند که بدون توجه به مراحل مسؤولیت و ویژگیهای آن در موارد مختلف، هر گونه اقدامی اتلاف وقت محسوب می شود.

نخستین مسؤولیت ما، شناخت جوان و روحیات و نیازهای اوست اگر ما از شرایط فکری، روحی و اجتماعی فردی که در صدد ایجاد ارتباط با او هستیم، آگاهی لازم را نداشته باشیم، چگونه می خواهیم این ارتباط را برقرار سازیم. بخصوص زمانی که بخواهیم با استفاده از این رابطه، نوعی شناخت و تفکر تازه به او ارائه کنیم و انتظار داریم که او استدلال ما را در مورد درستی این تفکر بپذیرد.

استاد شهید مطهری(ره) در این خصوص می نویسد:

«فکر اساسی این است که اول ما درد این نسل را بشناسیم، درد عقلی و فکری، دردی که نشانه بیداری است یعنی آن چیزی را که احساس می کند و نسل گذشته احساس نمی کرد. مولوی می گوید:

حسرت و زاری که در بیماری است
وقت بیماری هم از بیداری است

هر که او بیدارتر، پردردتر
هر که او هوشیارتر، رخ زردتر

باید توجه داشت که جوان امروز در شرایطی قرار گرفته است که بیش از هر چیز کمبودها را احساس می کند، آنچه لازم دارد در خود و محیط اطراف خود نمی یابد. این احساس کمبود با سرابهای متعددی که برایش پدیدار ساخته اند و او آنها را چشمه سار رهایی و سعادت می پندارد تشدید می شود.

باید به جای طرح و بزرگ نمایی موارد منفی رفتار جوان که او را موجودی غیر قابل تفاهم می نمایاند، بیش از پیش سعی در شناخت او داشته باشیم. توجه به این مطلب ضرورتی انکارناپذیر است. سرزنشها، توبیخها و توهینها جوان را در دل بستن به سراب آرزوها، استوارتر می کند.

شناخت ویژگیهای مثبت افراد یک نسل به معنای چشم پوشی از کاستیها و معایب آنها نیست. منظور ما از شناخت نسل جوان توجه دقیق به تمام رفتارها، کنشها و واکنشهای این نسل است. در این رابطه نکته ای ظریف وجود دارد که آن را از زبان استاد شهید می شنویم:

«نسل جوان ما مزایایی دارد و عیبهایی، زیرا این نسل یک نوع ادراک و احساساتی دارد که در گذشته، نبود و از این جهت باید به او حق داد. در عین حال یک انحرافات فکری و اخلاقی دارد و باید آنها را چاره کرد. چاره کردن این انحرافات بدون در نظر گرفتن مزایا، یعنی ادراکات و احساسات و آرمانهای عالی که دارد، بدون احترام گذاشتن به این ادراکات و احساسات میسر نیست.

باید به این جهات احترام گذاشت. در نسل گذشته فکرها این اندازه باز نبود، این احساسات بلند و این آرمانهای عالی نبود، باید به این آرمانها احترام گذاشت. اسلام هم به این امور احترام گذاشته است، اگر ما بخواهیم به این امور بی اعتنا باشیم، محال است که بتوانیم جلوی این انحرافهای فکری و اخلاقی نسل آینده را بگیریم.»

اگرچه نسل جوانی که استاد ویژگیهای آن را برشمرد، امروز دوران جوانی را پشت سر گذاشته و خود مسؤولیت هدایت نسل بعدی را به عهده گرفته است، اما کلام استاد همچنان تازه و گویاست و ویژگیها و خصوصیتهای مزبور نیز در باره جوان امروز، صادق است و طبیعتا مسؤولیتها نیز تغییر نکرده است.

شیوه های مناسب

برای درک هر فرد یا گروه و نیز ایجاد ارتباط با او لازم است با زبان فهم آن فرد یا گروه آشنا باشیم. سخن گفتن با کسی که زبان او را نمی دانیم حاصلی در بر نخواهد داشت؟

این مطلب، نکته ای اساسی در رابطه با اعمال شیوه های تربیتی است. به عبارت کوتاه بدون همزبانی، همدلی حاصل نخواهد شد.

باید دانست که نسل جوان در هر زمانی ویژگیهای مخصوص به خود را دارد. اگر استاد مطهری در زمان خود بر این نکته تأکید می ورزد که لازم است شیوه های تربیتی نسل جوان متناسب با شرایط روحی و اجتماعی آنان باشد، این مطلب امروز نیز باید مورد توجه قرار گیرد. باید زبان و الگوهای رفتاری جوانان عصر خود را بشناسیم و با همان زبان و شیوه ها به تربیت و هدایت آنان اقدام کنیم.

پس با این توجه که شیوه های مورد نیاز جامعه امروز با شیوه هایی که در زمان شهید مطهری برای ایجاد ارتباط با نسل جوان، مورد استفاده قرار می گرفت متفاوت است، عبارات شهید مطهری را در این جهت، مورد دقت قرار می دهیم:

«رهبری یک فرد یا یک نسل در همه احوال و همه شرایط یکسان نیست، متفاوت است، شکلها و کیفیتهای گوناگون دارد. وسایلی که به کار برده می شود متفاوت است. یک نسخه معین ندارد که در باره همه افراد و همه نسلها یک جور داده شود. از این رو، در هر زمانی تحت هر شرایطی باید دقیقا اندیشید که با چه نحو باید صورت بگیرد و چه نسخه ای باید داده شود.»

ایشان در جای دیگر چنین می نویسد:

«مهمتر از اینکه طرحی برای رهبری این نسل تهیه کنیم این است که این فکر در ما قوت بگیرد که مسأله رهبری و هدایت از لحاظ تاکتیک و کیفیت عمل در زمانهای متفاوت و در مورد اشخاص متفاوت فرق می کند و ما باید این خیال را از کله خود بیرون کنیم که نسل جدید را با همان متد قدیم رهبری کنیم.»

نسل جوان در هر دوره ای به شیوه ها و اصول تربیتی متناسب با همان دوره، پاسخ مثبت می دهد. اهمیت این موضوع باعث شده است که استاد مطهری(ره) قسمت عمده ای از بحث رهبری نسل جوان را به «تناسب شیوه های تبلیغی با نیازهای هر دوره» اختصاص دهد.

سیمای یک نسل صالح

هدایت و رهبری آگاهانه «نسل جوان» اگر با رعایت همه جوانب و شرایط و توجه به همه حساسیتها و ظرافتهای آن به انجام برسد و اگر «نسل جوان» کشور باور کند که فردای روشن و آینده سعادت او در کنار زنان و مردان این سرزمین که او را تعلیم داده اند رقم خواهد خورد، در این صورت همه نگرانیها از آنچه که سرنوشت «نسل جوان» نامیده می شود، برطرف خواهد شد. آینده کشور و ملت در گرو برخورداری از یک نسل صالح است، نسلی که قرآن به زیبایی، چهره آن را تصویر نموده است، نسلی که به سعادت می رسد و نسل بعد از خود را نیز به سعادت و نیکبختی رهنمون می سازد، تصویر اجمالی این نسل را در آیات ذیل چنین می خوانیم:

«وَ وَصَّیْنا الانسان بوالدیه احسانا حَمَلَتْهُ اُمُّهُ کُرها و وضعَتْهُ کُرها و حَمْلُهُ و فصالُهُ ثلاثون شهرا حتّی اذا بلغ اَشُدَّهُ و بلغ اربعین سنةً قال اَوْزعنی أن اَشْکُرَ نعمتکَ التّی انعمت علیَّ و علی والدیَّ و أن أعْمَلَ صالحا ترضاهُ و اَصلِح لی فی ذریّتی إنّی تُبْتُ الیک و إنّی من المسلمین»(1)

ما انسان را به نیکی نسبت به پدر و مادر سفارش کردیم، مادرش به سختی بار او را کشید و به سختی بر زمین نهاد، مدت بارداری تا جدا شدن از شیرخوارگی در مجموع سی ماه بود، تا رسیدن به سن چهل سالگی و گفت پروردگارا به من القا کن که نعمت تو را که به من و پدر و مادرم انعام کرده ای شکرگذاری کنم، و عمل صالحی که موجب رضا و خوشنودی او باشد به جا آورم، پروردگارا نسل مرا صالح گردان، من به سوی تو بازگشت می کنم و از کسانی هستم که تسلیم امر تو هستند.

استاد مطهری(ره) با طرح این آیات، سیمای یک نسل صالح را ترسیم می کند. با عبارات استاد به عنوان حسن ختام مطلب را به پایان می بریم:

در این آیه خصوصیاتی را برای نسل صالح ذکر می کند:

«یکی روح شکرگذاری و قدردانی نسبت به نعمتها و موهبتهای خلقت. «رب اوزعنی ان اشکر نعمتک التی انعمت علیّ و علی والدی» چشم می اندازد با این همه نعمتها و موهبتها که خداوند بر او، و نسل گذشته کرده است، می گوید خدایا به من نیرو بده و قوت بده که بتوانم حق شناسی و قدردانی کنم، از نعمتهای گذشته طبق رضای تو استفاده کنم، شکر هر نعمت این است که بهره ای که شایسته آن نعمت است از او شود.

دیگر اینکه از خداوند توفیق عمل و کار می خواهد، رو به کار و عمل آورده، آن هم کار مفید که مورد رضایت خداست «و أن اعمل صالحا ترضاه.»

دیگر اینکه توجه دارد به نسل آینده و صلاح و اصلاح آن نسل. می گوید: «و اصلح لی فی دریّتی.»

چهارم حال توبه و بازگشت از تقصیرها و کوتاهیهایی که در گذشته صورت گرفته است. «انّی تبت الیک.»

پنجم حالت تسلیم به حق و مقرراتی که خداوند در تکوین و یا تشریع قرار داده است. تخلف از این مقررات است که سبب نابودی و هلاکت است. «و انّی من المسلمین.»

در باره این نسل می فرماید:

«اولئک الذین نتقبّل عنهم أحسن ما عملُوا و نتجاوزُ عن سیّئاتهم فی اصحابِ الجنة وَعْدَ الصدقِ الذّی کانوا یوعدون.»

می فرماید: این گونه افراد و این گونه نسل است که ما اعمال نیکوی آنها را می پذیریم و از خطاهای آنها می گذریم و از اهل بهشت هستند. وعده راستی است که به آنها داده شده است.(2)


پاورقی

1 احقاف، آیه 15.

2 کلیه فرازهایی که از استاد شهید نقل شد برگرفته از مقاله «رهبری نسل جوان» اثر استاد، در کتاب ده گفتار می باشد.

کليه حقوق برای پايگاه شهید مطهری محفوظ است