در
مشارکت کنید
برای ارسال مقاله کلیک کنید
نوشته : روحانی، سید سعید
نوشته : علیزاده، بیوك
نوشته : ربانی گلپایگانی، علی
نوشته : حسینی خراسانی، سید احمد
نوشته : حسینی خراسانی، سید احمد

منابع مقاله: پیرامون انقلاب اسلامی ، مطهری، مرتضی ؛


در ابتدای سخنم به نکته ای اشاره کردم که اینجا میباید آنرا تکمیل کنم.در آنجا گفتم که هر انقلابی معلول یک سلسله نارضایتی ها و ناراحتی هاست.یعنی وقتی مردم از وضع حاکم ناراضی و خشمگین باشند و وضع مطلوبی را آرزو بکنند،زمینه انقلاب به وجود میآید.حالا می خواهم مکمل این موضوع را بیان کنم و آن این است که،صرف نارضائی کافی نیست.ممکن است ملتی از وضع موجود ناراضی باشد و آرزوی وضع دیگری داشته باشد،با این حال انقلاب نکند،چرا؟برای اینکه دارای روحیه رضا و تمکین است.روحیه ظلم پذیری در میان آن ملت رواج دارد.چنین مردمی ناراضی هستند اما در عین حال تسلیم ظلم اند.اگر ملتی ناراضی بود،اما علاوه بر آن یک روحیه پرخاشگری یک روحیه طرد و انکار در او وجود داشت،در آن صورت انقلاب میکند.اینجاست که نقش مکتبها روشن می شود.

از جمله خصوصیات اسلام اینست که به پیروانش حس پرخاشگری و مبارزه و طرد و نفی وضع نامطلوب را می دهد.جهاد، امر به معروف و نهی از منکر یعنی چه؟یعنی اگر وضع حاکم وضع نامطلوب و غیر انسانی بود،تو نباید تسلیم بشوی و تمکین بکنی. تو باید حداکثر کوشش خودت را برای طرد و نفی این وضع و برقراری وضع مطلوب و ایده آل بکار ببری.

مسیحیت که اساسش بر تسلیم و تمکین است،قرنها از اسلام انتقاد میکرد که این چگونه دینی است؟در دین که نباید شمشیر و جهاد وجود داشته باشد.دین باید دم از صلح و صفا بزند،باید بگوید اگر به سمت راست تو سیلی زدند،طرف چپ صورتت را پیش بیاور.حال آن که اسلام چنین منطقی ندارد.

اسلام می گوید:افضل الجهاد کلمة عدل عند امام جائر یعنی با فضیلت ترین و برترین جهادها اینست که انسان در برابر یک پیشوای ستمگر،دم از عدل بزند و سخن عدل مطرح کند.من در جائی نوشته ام که همین جمله کوتاه چقدر حماسه در دنیای اسلام آفریده است.

اگر در مکتبی عنصر تعرض و عنصر تهاجم نسبت به ظلم و ستم و اختناق وجود داشته باشد،آن وقت این مکتب خواهد توانست بذر انقلاب را در میان پیروان خود بکارد. امروز خوشبختانه این بذر بقدر کافی در میان ما پاشیده شده است،یعنی بعد از آن که سالها و بلکه قرنها بود که جهاد و امر بمعروف و نهی از منکر در میان ما فراموش شده بود و ما طریق مبارزه را از یاد برده بودیم (1)

در این صد سال اخیر خوشبختانه این مسئله دوباره مطرح شد و جای خود را در جامعه باز کرد.

پی نوشت:

1- یادم هست در اوائلی که جلسات انجمن اسلامی مهندسین تشکیل شده بود،در آنجا بحثی داشتم راجع به امر به معروف و نهی از منکر.به این مناسبت در تاریخچه این بحث مطالعه ای کردم و در دنبال این مطالعه به نکته شگفت انگیزی برخورد کردم که اسباب تعجبم شد.مسئله این بود که متوجه شدم در دویست سال اخیر،مسائل مربوط به امر بمعروف و نهی از منکراز رساله های ما برداشته شده.در صورتیکه در رساله عربی و فارسی قبل از دویست سال پیش،این مباحث در کنار مباحث مربوط به نماز و روزه و خمس و زکات...قرار داشت.اما گویا بعدها،بحث درباره امر بمعروف و نهی از منکر و جهاد،خودبخود در اذهان یک بحث زائد تلقی شد و همانطور که دیگر در رساله ها بحثی درباره قصاص و امثال آن نمیکنند و می گویند این گونه بحثها دیگر مطرح نیست و از دور خارج شده است،گویا بحث جهاد و امر به معروف و نهی از منکر نیز از دور خارج شده بود.

کليه حقوق برای پايگاه شهید مطهری محفوظ است