در
کتابخانه
بازدید : 204238تاریخ درج : 1391/03/21
Skip Navigation Links.
شناسه کتاب
Expand اقبال و احیای فكر دینی اقبال و احیای فكر دینی
Expand تفكر دیروز و امروز مسلمین درباره یمیزان تأثیر عمل در سعادت انسان تفكر دیروز و امروز مسلمین درباره یمیزان تأثیر عمل در سعادت انسان
Expand تفكر زنده و تفكر مرده تفكر زنده و تفكر مرده
Collapse تفكر اسلامی درباره ی زهد و ترك دنیاتفكر اسلامی درباره ی زهد و ترك دنیا
پدیدآورنده : استاد شهید مرتضی مطهری
پدیدآورنده : استاد شهید مرتضی مطهری
پدیدآورنده : استاد شهید مرتضی مطهری
پدیدآورنده : استاد شهید مرتضی مطهری
پدیدآورنده : استاد شهید مرتضی مطهری
پدیدآورنده : استاد شهید مرتضی مطهری
پدیدآورنده : استاد شهید مرتضی مطهری
پدیدآورنده : استاد شهید مرتضی مطهری
پدیدآورنده : استاد شهید مرتضی مطهری
 
بعضی خیال می كنند كه فلسفه ی زهد این است كه كار دین از كارهایی از قبیل تجارت
مجموعه آثار شهید مطهری . ج25، ص: 463
و زراعت و صنعت جداست و هركدام از آنها به دنیایی جداگانه تعلّق دارد. كار دین عبادت است و كار دنیا كسب و تجارت و زراعت و صنعت و مدیریت و امثال اینها، و زهد یعنی رو آوردن از كار دنیا به كار آخرت. البته این غلط است زیرا آن اموری كه به عنوان كار دنیا خوانده شده مورد توصیه ی اسلام است و زهد شامل آنها به هیچ وجه نمی شود. دو نوع زهد است كه ما با مراجعه به نصوص قطعی اسلامی می توانیم بفهمیم كه این دو نوع زهد در اسلام وجود ندارد ولی در غیر اسلام این دو نوع زهد وجود دارد.
یكی از آنها به این معناست كه كار دنیا و آخرت از یكدیگر جداست؛ یعنی ما دو نوع كار داریم: بعضی كارها مربوط به دنیاست، مانند كسب و تجارت و زراعت و صنعت و دنبال روزی و تحصیل مال رفتن. هرچیزی كه مربوط به زندگی دنیاست مال دنیاست و تعلّق دارد به این دنیا و اساساً به دنیای دیگر تعلّق و وابستگی ندارد.

در مقابل، كارهای دیگری است كه به زندگی دنیا بستگی ندارد و مربوط نیست، یعنی تأثیر مثبت و مفیدی در زندگی دنیا ندارد اگر تأثیر مضر نداشته باشد؛ اسم آنها عبادت است. عبادت یعنی دعا خواندن، روزه گرفتن، ریاضت كشیدن. آنگاه زهد یعنی رها كردن زندگی دنیا برای اینكه انسان فراغت پیدا كند برای كارهای آخرت.
كتاب المنجد [1] در لغت عربی و به سبك دیكسیونرهای فرنگی است. البته قبل از آن، كتابی نزدیك به همین سبك نوشته شده بود به نام اقرب الموارد كه المنجد بیشتر از آن اقتباس كرده است. المنجد زهد را به همین مفهومی كه عرض كردم معنی كرده است كه درست مفهوم مسیحی است. در المنجد زهد این گونه معنی شده است: زَهَدَ:

اَیْ تَرَكَ الدُّنْیا لِلتَّخَلّی لِلْعِبادَةِ، یعنی كار دنیا را رها كرد برای اینكه برای عبادت فراغت پیدا كند. روی این حساب اساساً كار دنیا و آخرت از هم جداست و دو حساب دارد: كارهایی مربوط و متعلّق به زندگی دنیاست؛ اینها مال دنیاست و ذره ای به درد آخرت انسان نمی خورد بلكه شاید صدمه هم بزند. و كارهای دیگری مال آخرت است كه اسم آنها عبادت است و آنها به درد كار دنیا نمی خورد و احیاناً صدمه هم می زند.
مجموعه آثار شهید مطهری . ج25، ص: 464
پس زهد یعنی رها كردن كارهای دنیا برای رسیدن به آن دسته از كارها كه اسمش را كار آخرت می گذاریم. آنگاه ما برای اینكه بتوانیم زاهد باشیم راهی جز جدا كردن خود از اجتماع نداریم؛ راهش عزلت و انزوا و رهبانیت و غارنشینی و دیرنشینی و صومعه نشینی است. نتیجه اش همان رهبانیتی است كه می دانیم در دنیای مسیحیت چقدر رایج بوده است.
آیا اسلام چنین مفهوم و تصوری را برای زهد می پذیرد؟ نه، این از واضحات است و احتیاج به استدلال ندارد.
من در كتاب مسئله ی حجاب نوشته ام كه بعضی خیال كرده اند فلسفه ی حجاب تمایل به ریاضت و رهبانیت است. این را از نظر اسلام رد كرده و بعد مفصل بحث كرده ام كه اصلاً اسلام با ریاضت و رهبانیت یعنی با انعزال از اجتماع صددرصد مخالف است. پیغمبر صریحاً فرمود: لا رَهْبانِیَّةَ فِی الْاِسْلامِ [2] در اسلام رهبانیت یعنی كناره گیری از زندگی برای رسیدن به آخرت اصلاً وجود ندارد. حتی فرمود:

رهبانیت و سیاحت امّت من جهاد است. گذشته از این، اسلام صریحاً به آن چیزهایی كه مكاتب دیگر آن را دنیا می نامند توصیه كرده و آنها را جزء عبادات دانسته است.
بعضی از مستمعین نوشته اند كه در قرآن كلمه ی «زهد» وجود دارد: وَ كانوا فیهِ مِنَ الزّاهِدینَ [3]. من به این آیه توجه داشتم. عرض كردم یك زهد لغوی است و یك زهد مصطلح. این، آن زهد لغوی و شاهد بر مدّعای من است كه عرض كردم «زَهَدَ فیه» یعنی اعتنا به او نداشت، بی رغبت بود. این آیه درباره ی حضرت یوسف است كه آنها قدر یوسف را ندانستند و اهمیتی به او نمی دادند، لذا او را به چند درهم معدود فروختند. بنابراین زهد به آن معنی اصطلاحی كه مورد بحث است در قرآن نیست.
به هر حال چیزهایی را كه زهد مسیحیت جزء دنیا می داند اسلام آنها را با یك شرط جزء آخرت می داند و آن اینكه برای خدا صورت گرفته باشد. اسلام فرقی بین دنیا و آخرت به آن شكل كه كارها را دو دسته كند، قائل نیست.
از نظر اسلام تجارت یا زراعت می تواند مال دنیا باشد و می تواند مال آخرت
مجموعه آثار شهید مطهری . ج25، ص: 465
باشد. بستگی دارد به هدف شما. اگر كار و كسب می كنید، از راه مشروع آن وارد شوید؛ اگر تجارت می كنید نخواهید ربا بخورید، نخواهید معامله تان غَرَری باشد، نخواهید بی انصافی كنید، بلكه تجارت می كنید برای اینكه تولید ثروت كنید و خودتان را از ذلّت و تكدّی نجات دهید، برای اینكه به جامعه ی خودتان خدمت كنید و قدرت اقتصادی جامعه ی خودتان را افزایش دهید، از نظر اسلام این عبادت است.

زراعت و دامداری نیز اگر چنین باشد عبادت است. بنابراین در اسلام اینها از قلمرو آخرت بیرون نیستند، تمام اینها برای انسانی كه هدفهای اسلامی را می شناسد و دنبال هدفهای اسلامی می رود داخل در قلمرو عبادت است. در مقابل این امور، آنچه كه مكاتب دیگر آنها را عبادت می دانند نیز از نظر اسلام جزء زندگی دنیاست؛ یعنی نماز و روزه نه تنها به درد آخرت می خورد، به درد دنیا هم می خورد؛ دعا نه تنها به درد آخرت می خورد، به درد دنیا هم می خورد؛ و همچنان كه تجارت و زراعت می تواند به آخرت تعلّق داشته باشد عبادت هم برای زندگی دنیا مفید است.
بنابراین زهد به این معنی كه ما دو قلمرو در نظر بگیریم یكی برای دنیا و دیگری برای آخرت، در اسلام وجود ندارد. اسلام گفته چه چیزی حلال است و چه چیزی حرام. گفته شراب حرام است. شراب، هم برای دنیای تو مضر است و هم برای آخرت تو. گفته قمار و ربا حرام است. اینها، هم برای دنیای تو مضرند و هم برای آخرت تو. اگر اسم اینها را دنیا می گذاری بگذار. این یك نوع از زهد بود كه زهد مسیحی است و اسلام آن را نمی پذیرد ولی متأسفانه تصور بسیاری از ما درباره ی زهد همین شكل مسیحی آن است.

[1] . المنجد كتاب لغت است به زبان عربی كه به وسیله ی یكی از پدران روحانی مسیحی لبنان كه از آباءیسوعی و عرب است، نوشته شده است.
[2] . بحار الانوار، ج 70 / ص 115. به جای لفظ فی الاسلام، فی امتی است.
[3] . یوسف / 20.
کليه حقوق برای پايگاه شهید مطهری محفوظ است