در
کتابخانه
بازدید : 2830285تاریخ درج : 1391/03/21
Skip Navigation Links.
شناسه کتاب
Expand <span class="HFormat">آشنایی با قرآن (1)</span>آشنایی با قرآن (1)
Expand <span class="HFormat">آشنایی با قرآن (2)</span>آشنایی با قرآن (2)
Expand <span class="HFormat">آشنایی با  قرآن (3)</span>آشنایی با قرآن (3)
Expand <span class="HFormat">آشنایی با قرآن (4)</span>آشنایی با قرآن (4)
Expand <span class="HFormat">آشنایی با قرآن (5)</span>آشنایی با قرآن (5)
Collapse <span class="HFormat">آشنایی با قرآن (6)</span>آشنایی با قرآن (6)
Expand <span class="HFormat">تفسیر سوره ی الرحمن</span>تفسیر سوره ی الرحمن
Collapse <span class="HFormat">تفسیر سوره ی واقعه</span>تفسیر سوره ی واقعه
Expand <span class="HFormat">تفسیر سوره ی حدید</span>تفسیر سوره ی حدید
Expand <span class="HFormat">تفسیر سوره ی حشر</span>تفسیر سوره ی حشر
Expand <span class="HFormat">تفسیر سوره ی ممتحنه</span>تفسیر سوره ی ممتحنه
Expand <span class="HFormat">آشنایی با قرآن (7)</span>آشنایی با قرآن (7)
Expand <span class="HFormat">آشنایی با قرآن (8)</span>آشنایی با قرآن (8)
Expand <span class="HFormat">آشنایی با قرآن (9)</span>آشنایی با قرآن (9)
پدیدآورنده : استاد شهید مرتضی مطهری
پدیدآورنده : استاد شهید مرتضی مطهری
پدیدآورنده : استاد شهید مرتضی مطهری
پدیدآورنده : استاد شهید مرتضی مطهری
پدیدآورنده : استاد شهید مرتضی مطهری
پدیدآورنده : استاد شهید مرتضی مطهری
پدیدآورنده : استاد شهید مرتضی مطهری
پدیدآورنده : استاد شهید مرتضی مطهری
پدیدآورنده : استاد شهید مرتضی مطهری
 
این حدیث را مكرر در همین جلسه نقل كرده ام كه در زمان معتصم مباحثه ای با حضور حضرت امام جواد علیه السلام- كه جوان بودند- و علمای زیادی از اهل تسنن تشكیل دادند، نظیر كاری كه مأمون با حضرت رضا و علمای مذاهب و ادیان می كرد ولی اینجا فقط علمای اهل تسنن بودند. اینها مثل همه هوچیهایی كه همیشه و در همه ی زمانها وجود دارند [دنبال بهانه ای علیه امام جواد علیه السلام بودند. ] خلفا (ابوبكر و عمر) در میان مردم بت بودند- همین طور كه الآن هم هستند- و هر كسی را كه می خواستند هو كنند به وسیله ی اینها [هو می كردند كه ] به خلیفه اهانت می كنی؟ ! . . .

اینها برای اینكه حضرت را هو كرده باشند گفتند شما در باره ی فضیلت ابوبكر و فضیلت عمر و در باره ی روایاتی كه ما در این زمینه داریم چه می گویید؟ فرمود چه روایاتی؟ روایتی خواندند كه جبرئیل بر پیغمبر اكرم نازل شد و گفت: یا رسولَ اللّه خدای متعال می فرماید من از بنده ی خودم ابوبكر راضی هستم، شما از ابوبكر سؤال كنید كه آیا او هم از ما راضی هست یا نه؟ بپرسید كه ما خبرش را ببریم. فرمود: ما فضیلت ابوبكر را انكار نداریم ولی این قدر می دانیم كه پیغمبر اكرم در حجةالوداع فرمود دروغگویان بر من زیاد شده اند: «كَثُرَتْ عَلَیَّ الْكَذّابَةُ» [1](چون این را خود سنیها هم نقل كرده اند) كسانی كه به من دروغ می بندند زیادند، و بعد به ما دستور داد كه هر حدیثی كه از من نقل كرده اند آن را بر قرآن كریم عرضه بدارید، اگر دیدید مخالف قرآن است بدانید من نگفته ام، من هرگز حرفی بر خلاف قرآن نمی زنم. ما نمی خواهیم فضل ابوبكر را انكار كنیم ولی این حدیث را بر قرآن عرضه می داریم.

وقتی كه بر قرآن عرضه می داریم می بینیم كه قرآن می فرماید: «وَ لَقَدْ خَلَقْنَا اَلْإِنْسانَ وَ نَعْلَمُ ما تُوَسْوِسُ بِهِ نَفْسُهُ وَ نَحْنُ أَقْرَبُ إِلَیْهِ مِنْ حَبْلِ اَلْوَرِیدِ» [2] ما انسان را آفریدیم و از
مجموعه آثار شهید مطهری . ج26، ص: 116
همه ی خاطرات ذهن او آگاهیم، از رگ گردن به او نزدیكتریم. بنابراین معنی ندارد خدا به بنده ی خودش- كه او پیغمبر است- پیغام بدهد كه من از آن بنده ی دیگرم راضی ام، از او بپرس كه او از من راضی است یا راضی نیست. (به این مناسبت این داستان را گفتم كه این حدیث هست كه «اَلْحَسَنُ وَ الْحُسَیْنُ سَیِّدا شَبابِ اَهْلِ الْجَنَّةِ» [3] پیغمبر فرمود- این را هم شیعه و سنی نقل كرده اند- كه حسن و حسین دو آقای جوانان اهل بهشت اند. ) آنها گفتند پس چه می فرمایید در باره ی این حدیث از پیغمبر اكرم كه «اَبوبَكْرٍ وَ عُمَرُ سَیِّدا كُهولِ اَهْلِ الْجَنَّةِ» اینها آقاهای پیرمردهای اهل بهشت هستند. فرمود البته باز نمی خواهیم فضل آنها را انكار كنیم ولی متأسفانه بهشت پیر ندارد كه اینها بخواهند آقای آن پیرها باشند.
یادم هست كه زمانی این حدیث را در حضور مرحوم ابوی ما- خدا ایشان را رحمت كند ان شاءالله- می خواندند، ایشان مَثَل خیلی خوب و شیرینی آوردند، گفتند دو تا طلبه با همدیگر مباحثه می كردند. می دانید كه طلبه ها وقتی در مسائل علمی مباحثه می كنند بعد كار به دعوا و كتك كاری و كتاب به سر همدیگر زدن و حرفهای دیگر خارج از مباحثه می كشد. یكی از آن طلبه ها به دیگری گفت تو كه اساساً سواد نداری، سواد تو كجا سواد من كجا! من به اندازه ی موهای سر تو كتاب خوانده ام. اتفاقاً او كچل بود و به سرش یك مو نداشت. سرش را لخت كرد و گفت:

بفرمایید میزان معلومات آقا را [ببینید! (خنده ی حضار) . جمله ی] «سَیِّدا كُهولِ اَهْلِ الْجَنَّةِ» از این قبیل است. در آنجا پیری وجود ندارد كه اینها بخواهند آقایش باشند. اینها خیال كردند پیغمبر كه فرمود حسن و حسین آقای جوانانند، چون آن وقت كه پیغمبر این جمله را فرموده اینها جوان بودند فرموده «جوانان» در حالی كه آنها هم كه جوان نماندند و بعد پیر شدند.
«عُرُباً أَتْراباً» همه تِرْب و هم سنّ و سال و جوان «لِأَصْحابِ اَلْیَمِینِ » اینها تعلق دارند به اصحاب الیمین «ثُلَّةٌ مِنَ اَلْأَوَّلِینَ. `وَ ثُلَّةٌ مِنَ اَلْآخِرِینَ » كثیری از اوّلیان و كثیری از آخریانْ اصحاب الیمین اند. حال اگر مقصود از «اولین» امتهای قبل از امت پیغمبر اكرم باشند، یعنی از امتهای پیشین كثیری از اصحاب الیمین اند و از این امت هم كثیری اصحاب یمین داریم، و اگر آن طور كه بعضی دیگر گفته اند- كه ما هم همین را
مجموعه آثار شهید مطهری . ج26، ص: 117
انتخاب كردیم- مقصود این باشد كه اولینِ این امت و آخرینِ این امت، یعنی سخن در باره ی این امت است، آیه می فرماید كثیری از اولینِ این امت و كثیری از آخرینِ این امت از اصحاب الیمین هستند. و صلّی اللّه علی محمد و اله الطاهرین.
باسمك العظیم الاعظم الاعزّ الاجلّ الاكرم یا اللّه. . .
خدایا عاقبت امر همه ما ختم به خیر بفرما، ما را از اصحاب الیمین و اصحاب المیمنه قرار بده، به ما توفیق دوری از اصحاب الشمال عنایت بفرما؛ نیتهای ما، اعمال ما، عقاید ما را به لطف و عنایت خودت تصحیح بفرما؛ اموات ما مشمول عنایت و رحمت خودت بفرما.
مجموعه آثار شهید مطهری . ج26، ص: 118
مجموعه آثار شهید مطهری . ج26، ص: 119

[1] . سفینةالبحار، ج 2 / ص 474.
[2] . ق/16.
[3] . فضائل الخمسة من الصحاح الستّة، ج /3ص 212- 218.
کليه حقوق برای پايگاه شهید مطهری محفوظ است