در
کتابخانه
بازدید : 602975تاریخ درج : 1391/03/21
Skip Navigation Links.
شناسه کتاب
Expand دیباجه دیباجه
Expand اهداف روحانیت در مبارزات*  اهداف روحانیت در مبارزات*
Expand مفهوم آزادی عقیده مفهوم آزادی عقیده
Expand تحلیل انقلاب ایران (1) تحلیل انقلاب ایران (1)
Expand تحلیل انقلاب ایران (2) تحلیل انقلاب ایران (2)
Expand آینده انقلاب اسلامی ایران آینده انقلاب اسلامی ایران
Collapse بخش ضمیمه: آزادی عقیده بخش ضمیمه: آزادی عقیده
Expand فرق فكر و عقیده و اشتباه اعلامیه جهانی حقوق بشرفرق فكر و عقیده و اشتباه اعلامیه جهانی حقوق بشر
Collapse اسلام و آزادی تفكراسلام و آزادی تفكر
پدیدآورنده : استاد شهید مرتضی مطهری
پدیدآورنده : استاد شهید مرتضی مطهری
پدیدآورنده : استاد شهید مرتضی مطهری
پدیدآورنده : استاد شهید مرتضی مطهری
پدیدآورنده : استاد شهید مرتضی مطهری
پدیدآورنده : استاد شهید مرتضی مطهری
پدیدآورنده : استاد شهید مرتضی مطهری
پدیدآورنده : استاد شهید مرتضی مطهری
پدیدآورنده : استاد شهید مرتضی مطهری
 
بخشی از كتابهای حدیثی ما احتجاجات است. مثلا بحار الانوار یك جلد در احتجاجات دارد. ما یك كتاب داریم در احتجاج: احتجاج طبرسی. باید این احتجاجات را خواند. اینها مباحثاتی است كه علمای ادیان دیگر و به طور كلی دانشمندان دیگر- كه بعضی از آنها دهری و مادی مسلك، بعضی یهودی، بعضی مسیحی، بعضی زردشتی، بعضی صابئی و حتی بعضی بت پرست بودند- با ائمه علیهم السلام داشته اند. اینها می آمدند نزد ائمه سؤال می كردند، جواب می شنیدند و می رفتند.

كسی نمی گفت تو چه حقی داری در دولت مقتدر اسلامی چنین حرفهایی بزنی.
مخصوصا مباحثات و احتجاجات حضرت رضا علیه السلام كه در متن كتب تاریخ و حدیث مضبوط است عجیب است. دولت هارون و دولت مأمون از مقتدرترین دولتهایی است كه جهان به خود دیده است. اینها اگر می خواستند جلو آزادی عقیده را بگیرند، به حد اعلا می توانستند و كسی جرئت مخالفت نداشت. هارون اجازه می داد متكلمین بیایند. در آن زمان هنوز فرقه های متكلمین توسعه ی زیاد پیدا نكرده بود. فرقه های مختلف متكلمین اسلامی می آمدند، شروع می كردند به مباحثه كردن؛ آنها كه عقاید اعتزالی داشتند، آنها كه عقاید اشعری داشتند و حتی آنها كه شیعه بودند. با این كه اینها دشمن درجه اول شیعه بودند، مع ذلك به متكلمین شیعی كم و بیش اجازه می دادند كه بیایند در این مجالس بحثهای خودشان را مطرح كنند.

مأمون كه داستانی است! با این كه او از نظر سیاسی آدم سنی مسلك و متعصبی بود (یعنی پایه سیاستش بر احترام شیخین و بر تسنن بود و می دانیم كه در مسائل سیاسی چقدر شیعه را اذیت می كرد و همین كافی است كه امام رضا علیه السلام را شهید كرد) ولی همین آدم تا آنجا كه به سیاستش برخورد نداشت، در مسائل مذهبی آزادی می داد. خودش مباحثاتی دارد به نفع تشیع و علیه تسنن كه یك قاضی ترك چند سال پیش كتابی به نام تشریح و محاكمه در تاریخ آل محمد نوشت و به فارسی ترجمه شده؛ من وقتی آن كتاب را خواندم دیدم یكی از بهترین احتجاجات و مباحثاتی كه به نفع شیعه شده و در آن بر امامت امیرالمؤمنین استدلال شده است
مجموعه آثار شهید مطهری . ج24، ص: 399
همین مباحثه ای است كه مأمون با علمای اهل تسنن كرده است. مأمون هر عیبی داشت ولی مرد دانش دوست و دانش طلب عجیبی بود.
کليه حقوق برای پايگاه شهید مطهری محفوظ است