در
کتابخانه
بازدید : 602543تاریخ درج : 1391/03/21
Skip Navigation Links.
شناسه کتاب
Expand دیباجه دیباجه
Expand اهداف روحانیت در مبارزات*  اهداف روحانیت در مبارزات*
Expand مفهوم آزادی عقیده مفهوم آزادی عقیده
Expand تحلیل انقلاب ایران (1) تحلیل انقلاب ایران (1)
Expand تحلیل انقلاب ایران (2) تحلیل انقلاب ایران (2)
Expand آینده انقلاب اسلامی ایران آینده انقلاب اسلامی ایران
Collapse بخش ضمیمه: آزادی عقیده بخش ضمیمه: آزادی عقیده
Collapse فرق فكر و عقیده و اشتباه اعلامیه جهانی حقوق بشرفرق فكر و عقیده و اشتباه اعلامیه جهانی حقوق بشر
Expand اسلام و آزادی تفكراسلام و آزادی تفكر
پدیدآورنده : استاد شهید مرتضی مطهری
پدیدآورنده : استاد شهید مرتضی مطهری
پدیدآورنده : استاد شهید مرتضی مطهری
پدیدآورنده : استاد شهید مرتضی مطهری
پدیدآورنده : استاد شهید مرتضی مطهری
پدیدآورنده : استاد شهید مرتضی مطهری
پدیدآورنده : استاد شهید مرتضی مطهری
پدیدآورنده : استاد شهید مرتضی مطهری
پدیدآورنده : استاد شهید مرتضی مطهری
 
جهت دیگر این است كه از نظر طرز تفكر بعضی از فلاسفه اروپا، دین و مذهب هرچه می خواهد باشد- خواه به صورت بت پرستی، خواه به صورت گاوپرستی و خواه به صورت خداپرستی- امری است مربوط به وجدان شخصی هر فرد؛ یعنی هر فردی در وجدان خودش نیازمند است كه یك سرگرمی به نام مذهب داشته باشد.

مجموعه آثار شهید مطهری . ج24، ص: 379
این مقدارش را قبول كرده اند كه انسان نمی تواند بدون سرگرمی مذهبی باشد، همین طور كه در مسئله هنر هم این حرف را می زنند: انسان نیازمند به یك سرگرمی هنری مثلا سرگرمی شعری است. مسائلی كه مربوط به وجدان شخصی هر فرد است اصلا خوب و بد ندارد، راست و دروغ ندارد، حق و باطل ندارد؛ حق و باطل و راست و دروغش بستگی به پسند شما دارد، هرچه را كه شما بپسندید آن خوب است. مثالی عرض می كنم:
اگر كسی از شما بپرسد: در میان رنگهای لباسها كدام رنگ بهتر است، جواب چیست؟ هركس جواب مطلق بدهد، بگوید: بهترین رنگها كه همه مردم باید آن رنگ را برای لباس خود انتخاب كنند فلان رنگ است، آدم جاهلی است. جواب این است كه در مسئله رنگ، ذوقها و سلیقه ها مختلف است، هر كسی رنگ مخصوصی را برای لباس خود می پسندد. از من نپرس كه بهترین رنگها برای همه مردم چیست؟ از من بپرس تو كدام رنگ را برای لباسهایت معمولا انتخاب می كنی؟ تا من بگویم فلان رنگ. یا در میان خورشها كدام یك از همه بهتر است؟ كسی نمی تواند جواب مطلق بدهد كه فلان خورش بهترین خورش است، این خورش را باید انتخاب كرد و سایر خورشها را باید دور ریخت. نه، تو حق داری از ذوق و سلیقه خودت حرف بزنی. انسان احتیاج دارد یك خورشی را با برنج مصرف كند، هر كسی هر خورشی را می پسندد همان خوب است. اینها را ما می گوییم مسائل سلیقه ای و شخصی كه خوب و بد مطلق ندارد، خوب و بدش بستگی به پسند انسان دارد، هر كسی هرچه را می پسندد همان خوب است.
در مسائل مذهبی و دینی چون آنها نمی خواهند به واقعیتی برای دین و نبوت اعتراف كرده باشند و قبول كنند كه واقعا پیغمبرانی از طرف خدا آمده اند و یك راه واقعی به بشر نشان داده اند و سعادت بشر در این است كه آن راه واقعی را طی كند، می گویند ما نمی دانیم واقع و ریشه مذهب چیست ولی همین قدر می فهمیم كه انسان بدون مذهب نمی تواند زندگی كند؛ یكی از شرایط زندگی انسان این است كه انسان به یك موضوعی به عنوان مذهب سرگرمی داشته باشد و به عبارت دیگر یكی از سرگرمیهای زندگی انسان مذهب است، خواه آن چیزی كه به عنوان معبود گرفته خدای یگانه باشد یا انسانی به نام عیسای مسیح یا گاو یا فلز و یا چوب، فرق نمی كند، بنابراین نباید مزاحم افراد شد، هر كسی به ذوق و سلیقه خودش هرچه را
مجموعه آثار شهید مطهری . ج24، ص: 380
انتخاب می كند همان خوب است.
ایراد ما هم همین است. ما می گوییم طرز تفكر شما در باب دین غلط است. آن دینی كه تو می گویی عقیده به آن دین آزاد است، اصلا من قبولش ندارم. من دین را به عنوان یك راه واقعی برای سعادت بشر معتقدم. در راه واقعی برای سعادت بشر نباید گفت عقیده یك انسان ولو آن عقیده بر مبنای تفكر نباشد آزاد است.
مثال دیگر: آیا شما در مسئله بهداشت و یا در مسئله فرهنگ هرگز می گویید كه عقیده آزاد است؟ آیا شما هرگز این حرف را می زنید كه اعتقاد هر مردمی راجع به بهداشت آزاد است؟ ! اگر مردم منطقه ای دلشان می خواهد كه تراخم داشته باشند، نود درصد آنها تراخم دارند و خودشان تراخم را انتخاب كرده اند، شما می روید از آنها اجازه می گیرید كه آیا به ما اجازه می دهید كه تراخم شما را معالجه كنیم؟ یا از هر طریق ممكن كه بتوانید ولو آنها را اغفال كنید و گولشان بزنید، ولو دست و پایشان را ببندید، تراخمشان را معالجه می كنید و می گویید من به اینها خدمت كردم، خودشان نمی فهمند.
مردمِ دیگر، فرهنگ را نمی خواهند. شما می روید برایشان مدرسه باز كنید، می آیند درِ مدرسه را می بندند و مبارزه می كنند. تعلیمات اجباری چه حكمی دارد؟ اعلامیه جهانی حقوق بشر چرا ضد تعلیمات اجباری قیام نمی كند؟ چرا نمی گوید بشر آزاد است و به همین جهت كسی حق ندارد تعلیمات را اجباری كند چون تعلیمات اجباری ضد آزادی بشر است؟ بر عكس، همین اعلامیه جهانی حقوق بشر در ماده ی 26، تعلیمات در حدود ابتدایی را اجباری می داند یعنی حق آزادی را از بشر در این قضیه سلب می كند، چرا؟ می گوید برای این كه راه سعادت بشر است؛ غلط كرده آن كه می گوید من می خواهم جهالت را انتخاب كنم، من نمی خواهم باسواد شوم، او نمی فهمد، به زور باید باسوادش كرد، به زور باید به او خدمت كرد.
اما در باب دین و مذهب این حرف را نمی زنند، برای این كه چنین فرض كرده اند كه بهداشت یا فرهنگ یك واقعیتی است و سعادت بشر در این واقعیت است اما دین یك سلیقه فردی و شخصی است، یك احتیاج درونی است، مثل یك عطشی است كه انسان پیدا می كند كه باید به وسیله ای تسكین پیدا كند. به قول آنها انسان نیاز به پرستش پیدا می كند، یك وقت در خودش احساس می كند كه باید پرستش كند. این نیاز خودش را با یك پرستشی باید رفع كند، هرچه را پرستش كند
مجموعه آثار شهید مطهری . ج24، ص: 381
فرق نمی كند، یك تقدیس و پرستشی باید بكند، هرچه شد. اینجاست كه می گویند عقیده محترم است و فرقی میان عقیده و تفكر نمی گذارند.
بنابراین در اینجا دو ایراد وارد است: یكی این كه دین را نباید به عنوان یك مسئله سلیقه ای وجدانی شخصی از قبیل انتخاب رنگ لباس در نظر گرفت. ثانیا انتخاب دین با انتخاب رنگ لباس فرق می كند؛ اگر بشر یك عقیده ضد عقل انتخاب كند، آن عقیده دیگر به عقل و فكرش مجال فعالیت و پیشرفت نمی دهد.
کليه حقوق برای پايگاه شهید مطهری محفوظ است