مرد الهامگیر از زن است و اگر در یك جریان اجتماعی زنها هماهنگی نداشته
باشند، از تأثیر مرد هم فوق العاده می كاهند و بر عكس اگر زنها نقش موافق و
احساسات موافق داشته باشند نیروی مردها را هم چند برابر می كنند؛ یعنی نه تنها
ترمزی برای مردها نمی شوند، نیروی محركی هم برای مردها به شمار می روند، و این
مطلب در این نهضت فوق العاده مشهود بود. البته این علاوه بر نقش مستقیم
فوق العاده و خارق العاده ای است كه خانمها در این قضایا داشتند و آن، شركتشان در
تظاهرات و راهپیماییها، آنهم با حفظ میزانها و معیارهای اسلامی و با شعارهای
اسلامی، و از اینها بالاتر جلو گلوله ها رفتن است كه در روز 17 شهریور در میدان
شهدا آن طور كه معمولا نقل می كنند و فیلمها نشان می دهد- زنها بیشتر از مردها
شهید دادند و این زنها بودند كه در میدان شهدا نشستند و مورد رگبار ظالمانه دشمن
مجموعه آثار شهید مطهری . ج24، ص: 289
قرار گرفتند و چقدر زن در آنجا شهید شد! و این فاجعه 17 شهریور نقطه ی عطف
عجیبی در این انقلاب اسلامی بود. بعد از این تیرباران عجیب مردم- كه بیش از
هزار نفر به شهادت رسیدند و تا سه هزار شهید هم گفته اند و فكر می كردند كه دیگر
انقلاب را خواباندند همان طور كه در 15 خرداد مشاهده كردید
[1]- یعنی بعد از
فاجعه 17 شهریور كه از نظر كشتار از فاجعه 15 خرداد مهمتر بود گفته شد كه
فرماندار نظامی وقت تهران رفت پیش شاه و گفت: قربان! تا 25 سال دیگر خیالتان
راحت باشد. ولی از فردای آن روز دومرتبه قضیه شروع شد. اگر زنها شركت
نمی داشتند، مطمئنا از فردای آن روز هر زنی دست بچه یا شوهر خودش را می گرفت
و می گفت دیگر نمی گذارم ازخانه بیرون بروی. ولی از فردای آن روز بیشتر تشویق
و ترغیب كردند و این فاجعه نه تنها وقفه ای ایجاد نكرد و چوب لای چرخ انقلاب
نگذاشت، بلكه حركت موتور انقلاب را شدیدتر و تندتر كرد. حالا ریشه این قضیه
چیست؟ چه تحولی در طول این ده بیست سال رخ داد كه زنان توانستند یك چنین
نقش اجتماعی انقلابی را ایفا كنند؟
[1]
. در 15 خرداد زنان نقش زیادی نداشتند. بعد از 15 خرداد یك نوع حالت وحشت و عقب نشینی- ولو برای مدت موقت- در مردم پیدا شد. فاجعه خونین 15 خرداد پانزده سال این انقلاب را عقب انداخت.