غرض این كه یك چنین هجومی شد. در این میان افرادی بودند كه وابسته به مذاهب
دیگر و هنوز پیرو آن مذاهب بودند. اینها در صدد این بودند كه برای حفظ مذهب
خویش از خود دفاع كنند و به اسلام ایراد بگیرند. آزادی هم كه به مردم داده بودند.
عین همین وضعی كه الان شما می بینید كه می گوییم عقیده آزاد است، امام فرموده
فكر آزاد است، هر كسی هر حرفی می خواهد بزند مادام كه در حد عقیده است آزاد
مجموعه آثار شهید مطهری . ج24، ص: 268
است، در آن وقت همین وضع وجود داشت، عقیده آزاد بود، هر كسی آزاد بود پیرو
هر مذهبی می خواهد باشد. اینها برای دفاع از مذهب خودشان به اسلام ایراد
می گرفتند كه ما به فلان مطلب قرآن ایراد داریم، بحث جبر و اختیار چنین است،
مسئله رؤیت خدا چنین است. عده ای بودند كه اصلا خدا را قبول نداشتند و اینها را
زنادقه می گفتند. این افراد آنچنان آزاد بودند كه می آمدند در مسجد مدینه
می نشستند و حرفهایشان را می زدند.
كتاب
توحید مفضَّل كه اكنون در دست است بیانی از امام صادق در باب توحید
خطاب به مفضّل بن عمر است. مفضّل می گوید من در مسجد پیغمبر نشسته بودم.
نمازی خواندم. بعد در اطراف پیغمبر و عظمت او فكر می كردم. یكی از همین زنادقه
آمد گوشه ای نشست، بعد شخص دیگری آمد كنارش نشست. فاصله شان با من زیاد
نبود، حرفهایشان را می شنیدم. آنها با صدای بلند حرف می زدند. وقتی گوش كردم
دیدم دارند كفر می گویند، با خودشان می گویند این مردی كه اینجا خوابیده عجب
نابغه ای بود! خودش هم به آن ناموسی كه می گفت- یعنی خدا- معتقد نبود (العیاذ
باللّه) ولی برای این كه طرحهای اصلاحی داشت ناچار این مسئله را مطرح كرد.
ببینید كارش به كجا رسیده كه حالا در بالای مأذنه ها در صحرا و دریا اسم او گفته
می شود. مفضّل طاقت نیاورد، عصبانی شد، شروع كرد به فحاشی كردن: برخیزید
ای ملحدها، كافرها! آمده اید در مسجد پیغمبر كفر می گویید؟ ! با عصبانیت رفت
خدمت حضرت صادق كه این چه روزگاری است، این چه دنیایی است! این
مادی ها و دهری ها می آیند در مسجد پیغمبر و این حرفها را می زنند. حضرت او را
آرام كرد، فرمود ناراحت نباش، آیا دلت می خواهد مجهز شوی به مسائلی علمی كه
من برای تو بیان كنم تا وقتی با آنها روبرو شدی با ایشان درست حرف بزنی؟ بله.
حضرت به او گفت فردا صبح بیا. مفضّل می گوید از خوشحالی شب خوابم نبرد. فردا
صبح با كاغذ و قلم رفتم. حضرت من را در یك اتاق اختصاصی كه عمومی نباشد
نشاند، چندین روز برای من در این موضوعها صحبت كرد و مرا مجهز نمود.