در
کتابخانه
بازدید : 601375تاریخ درج : 1391/03/21
Skip Navigation Links.
شناسه کتاب
Expand دیباجه دیباجه
Expand اهداف روحانیت در مبارزات*  اهداف روحانیت در مبارزات*
Expand مفهوم آزادی عقیده مفهوم آزادی عقیده
Expand تحلیل انقلاب ایران (1) تحلیل انقلاب ایران (1)
Expand تحلیل انقلاب ایران (2) تحلیل انقلاب ایران (2)
Collapse آینده انقلاب اسلامی ایران آینده انقلاب اسلامی ایران
Expand ماهیت انقلاب ایران ماهیت انقلاب ایران
Expand ریشه های انقلاب اسلامی ریشه های انقلاب اسلامی
Expand عدالت اجتماعی عدالت اجتماعی
Expand استقلال و آزادی استقلال و آزادی
Collapse معنویت در انقلاب اسلامی معنویت در انقلاب اسلامی
Expand روحانیت و انقلاب اسلامی روحانیت و انقلاب اسلامی
Expand وظایف حوزه های علمیه وظایف حوزه های علمیه
Expand نقش زن در جمهوری اسلامی نقش زن در جمهوری اسلامی
نقش بانوان در تاریخ معاصر ایران
درباره ی جمهوری اسلامی
مصاحبه مطبوعاتی
جمهوری اسلامی- انتقادها
مصاحبه تلویزیونی (1)
مصاحبه تلویزیونی (2)
مصاحبه تلویزیونی (3)
Expand بخش ضمیمه: آزادی عقیده بخش ضمیمه: آزادی عقیده
پدیدآورنده : استاد شهید مرتضی مطهری
پدیدآورنده : استاد شهید مرتضی مطهری
پدیدآورنده : استاد شهید مرتضی مطهری
پدیدآورنده : استاد شهید مرتضی مطهری
پدیدآورنده : استاد شهید مرتضی مطهری
پدیدآورنده : استاد شهید مرتضی مطهری
پدیدآورنده : استاد شهید مرتضی مطهری
پدیدآورنده : استاد شهید مرتضی مطهری
پدیدآورنده : استاد شهید مرتضی مطهری
 
انسان را باید آزاد كرد و این كار باید با آزادی از درون آغاز گردد. در عین حال در روابط بیرونی هم نباید این گونه نظر داد كه این روابط به هر شكل و صورتی كه باشند در درون اثر نمی بخشند [1]. اگر بنا شود تعلق اشیاء به انسان هیچ نظام و قانونی نداشته باشد و عدالت در آن رعایت نگردد، رابطه درونی هم بی تردید به هم می خورد. اینجا این آیه قرآن كه پیامبر اسلام در بسیاری از نامه هایش خطاب به سران كشورهایی كه آنها را به اسلام دعوت می كرد می نوشت، شایسته توجه و دقت است:
قُلْ یا أهْلَ الْكِتابِ تَعالَوْا اِلی كَلِمَةٍ سَواءٍ بَیْنَنا وَ بَیْنَكُمْ ألّا نَعْبُدَ اِلَّا اللّهَ وَ لانُشْرِكَ بِهِ شَیْئاً وَ لا یَتَّخِذَ بَعْضُنا بَعْضاً أرْباباً مِنْ دونِ اللّهِ [2].
ای اهل كتاب! بیایید از آن كلمه ی حق كه میان ما و شما یكسان است پیروی كنیم، كه جز خدای یكتا را نپرستیم و چیزی را با او شریك قرار ندهیم و برخی را به جای خدا به ربوبیت تعظیم نكنیم.
معمولا دعوت به این صورت است كه كسی دیگری را به سمت آنچه كه خود دارد می خواند، مثل این كه از دو ملت عرب و فارس، یك وقت ملت عرب دعوت
مجموعه آثار شهید مطهری . ج24، ص: 255
می كند كه ای مردم فارس! بیایید متحد شویم و منظورش این است كه بیایید زبان ما را بگیرید و به رنگ ما دربیایید. اما قرآن می گوید یك سخن است كه رنگ هیچ كس را ندارد، نه رنگ یك گروه خاص، نه رنگ یك ملت یا مكتب [و مذهب خاص ] و آن سخن خداست، خدایی كه هم خالق ماست و هم خالق شما، رحمتش به شما همانند رحمتش به ماست، لطفش به همان شكلی كه شامل ما می شود شامل شما نیز می گردد، قوانینی كه خلقت بر اساس آن قوانین جریان پیدا می كند بر ما و بر شما یكسان حكومت می كند. آن سخن متساوی این است كه بیایید جز ذات خدا را نپرستیم، بیایید هم ما و هم شما خود را از هر مملوكیتی رها و آزاد كنیم و در حلقه ی سرسپردگان او درآییم.
آیا اسلام به همین میزان قناعت كرده است؟ یعنی آیا از نظر ا سلام كافی است كه فقط درون اصلاح شود و دیگر اهمیتی ندارد كه بیرون به چه شكل باشد؟ می بینیم كه بلافاصله پشت سر اصلاح درون، اصلاح بیرون نیز مطرح شده است: این كه بعضی از ما انسانها بعضی دیگر را ربّ و فرمانده و مافوق خود قرار ندهیم و رابطه ی مالكیت و مملوكیت انسانها را- كه منتهی به بسیاری از روابط غیر انسانی دیگر می شود- از بین ببریم و خراب كنیم. یعنی از نظر قرآن، ما باید در آنِ واحد، هم نظام روحی و فكری و اخلاقی و معنوی خودمان را درست كنیم و هم نظام اجتماعی و روابط بیرونی را. اگر تنها به یك طرف توجه شود، كاری از پیش نمی رود. قرآن در همین زمینه فرموده است:
اِنَّ الْاِنْسانَ لَیَطْغی . أنْ رَاهُ اسْتَغْنی [3].
انسان وقتی خود را مستغنی و دارای همه چیز می بیند، این امر در درونش اثر می گذارد و آن را نیز خراب می كند. چرا این همه در دستورات دینی تأكید شده است كه سعادتمندانه ترین زندگیها این است كه كفاف داشته باشد و انسان محتاج كسی نباشد و درآمدی كه از راه شرافتمندانه به دست آورده برایش كافی باشد؟ زیرا همین قدر كه مال و ثروت جنبه سودجویی به خود گرفت و به شكل وسیله ای درآمد برای
مجموعه آثار شهید مطهری . ج24، ص: 256
آن كه انسان به كمك آن خود را بزرگ و با اهمیت جلوه دهد، دیگر روابط درونی نمی توانند از تأثیر این عامل بیرونیِ قوی بركنار و مبرّا باقی بمانند و تحت فشار آن، آنها نیز به فساد كشیده می شوند.

[1] . البته ممكن است برای افراد بسیار نادری، بیرون به هر وضعی كه باشد در درون آنها اثری به جانگذارد، اما این قاعده كلیت ندارد.
[2] . آل عمران / 64.
[3] . علق / 6 و 7.
کليه حقوق برای پايگاه شهید مطهری محفوظ است