این سؤال مطرح می شود كه با چه وسیله ای می توان مملوكیت انسان نسبت به اشیاء
را از بین برد؟ پاسخ این است كه از راه بنده كردن انسان نسبت به حقیقتی كه جزء
فطرت اوست، حقیقتی كه پدیدآورنده ی اوست و انسان به او عشق ذاتی دارد.
بندگی خدا در عین این كه بندگی است وابستگی نیست. وابستگی به یك امر
محدود است كه انسان را محدود و كوچك می كند، وابستگی به یك امر نامحدود و
تكیه به آن عین وارستگی و عدم محدودیت است. حافظ می گوید:
خلاص حافظ از آن زلف تاب دار مباد
كه بستگان كمند تو رستگارانند
آنها كه با ادبیات عرفانی ما آشنا هستند می دانند كه در ادبیات عرفانی، معنویت
را در رهایی انسان از مملوكیت نسبت به اشیاء می دانند نه در رهایی اشیاء از
مجموعه آثار شهید مطهری . ج24، ص: 254
مملوكیت نسبت به انسان
[1].
حافظ می گوید:
غلام همت آنم كه زیر چرخ كبود
ز هرچه رنگ تعلق پذیرد آزاد است
مگر تعلق خاطر به ماه رخساری
كه خاطر از همه عالم به مهر او شاد است
[1] . یَابْنَ آدَمَ خَلَقْتُ الْاَشْیاءَ لِأجْلِكَ وَ خَلَقْتُكَ لِأجْلی. اشیاء برای انسان است و انسان برای خدا.