مرحوم آیت اللّه امینی صاحب
الغدیر(خدا رحمتش كند ان شاء اللّه) در جلسه ای
می گفت زمانی یكی از نمایندگان مجلس عراق كه شیعه و با من مربوط بود به نجف
پیش من آمده بود (مرحوم آقای امینی آدم شجاعِ صریحِ ركی بود) ، به او گفتم شما
وكلا و نمایندگان مجلس این علم لدنّی را از كجا آورده اید؟ ما در كار علمی
خودمان هر مسئله ای كه برایمان پیش بیاید باید روی آن فكر كنیم، مطالعه كنیم، به
كتاب مراجعه كنیم تا نظر بدهیم. مسائل مهم سیاسی پیش می آید، لایحه های مهم
سیاسی اقتصادی در مجلس می آید، بعد می بینیم دو سه ساعت طول می كشد،
نطقهایی می شود و بعد به طور قطع تصویب شد یا به طور قطع رد شد. این علمها را
شما از كجا آورده اید؟ ! ایشان می گفت وقتی من این را به او گفتم قاه قاه خندید و
گفت شما نمی دانید چگونه است (دوره نوری سعید بود، دوره بعدش هم كه مجلسی
در عراق نبوده) ، ما وقتی صبح می رویم در مجلس، خودمان نمی دانیم اصلا چه قرار
است مطرح شود، نماینده نوری سعید می آید به یك نفر می گوید قُلْ نَعَمْ (تو بگو بله)
به یكی می گوید قُل لا (تو بگو نه) ، ما دو صف می شویم، یك عده ما می دانیم درباره
لایحه ای كه امروز می آید ما باید بگوییم بله، روی آن سخنرانی هم بكنیم داد سخن
هم بدهیم. یك عده دیگر هم می دانند امروز لایحه ای می آید كه وظیفه آنها «نه»
گفتن است و باید داد بكشند، سخنرانی كنند، عصبانی شوند و روی میز بكوبند. وقتی
كه لایحه آمد تازه ما از مضمونش آگاه می شویم. ما رُل «نعم» را بازی می كنیم و آنها
رُل «لا» . مگر ما آنجا فكر می كنیم؟ !
چه شعار خوبی می دادند: «استقلال، آزادی، جمهوری اسلامی» . این كه یك
ملت بخواهد مستقل باشد ارزش كمی نیست. استقلال سیاسی یعنی از نظر سیاسی
خودش برای خودش تصمیم بگیرد. استقلال اقتصادی یعنی از نظر اقتصادی
خودش برای خودش برنامه بدهد و طرح ریزی كند، آقا بالاسر نداشته باشد، پدر
بزرگ و مادر بزرگ نداشته باشد، و از همه اینها بالاتر استقلال فرهنگی، استقلال
فكری، استقلال مكتبی.