یك كودك مادام كه صغیر است تحت ولایت و قیمومیت پدر، پدر بزرگ و احیانا
مادر زندگی می كند، از خودش استقلال ندارد، خودش برای خودش نمی تواند
تصمیم بگیرد. اگر بخواهد مثلا مسافرت كند اجازه می گیرد. اگر بخواهد با كسی
معاشرت كند اجازه می گیرد، بخواهد چیزی برای خودش بخرد اجازه می گیرد.
تحت ولایت و قیمومیت بزرگتر از خود (پدر یا مادر) است.
قسم دیگر برای فردی كه استقلال ندارد بردگان اند. اگر فردی برده ی دیگری
باشد قهرا از خودش استقلال ندارد، نمی تواند مستقلا درباره خودش تصمیم بگیرد.
یا دیگری به جای او تصمیم می گیرد و یا تصمیم گرفتنش موكول به اجازه دیگری
است. این فرد هم استقلال ندارد.
احیانا موارد دیگری هم وجود دارد كه استقلال از افراد سلب می شود؛
مجموعه آثار شهید مطهری . ج24، ص: 236
گو این كه نه نام صغیر و مجنون روی افراد است و نه نام برده، ولی عملا استقلال
سلب می شود. در بسیاری از خانواده ها نوكرها و كلفتها حالت عدم استقلال دارند،
خودشان درباره خودشان نمی توانند تصمیم بگیرند.