در
کتابخانه
بازدید : 601457تاریخ درج : 1391/03/21
Skip Navigation Links.
شناسه کتاب
Expand دیباجه دیباجه
Expand اهداف روحانیت در مبارزات*  اهداف روحانیت در مبارزات*
Expand مفهوم آزادی عقیده مفهوم آزادی عقیده
Expand تحلیل انقلاب ایران (1) تحلیل انقلاب ایران (1)
Collapse تحلیل انقلاب ایران (2) تحلیل انقلاب ایران (2)
Expand آینده انقلاب اسلامی ایران آینده انقلاب اسلامی ایران
Expand بخش ضمیمه: آزادی عقیده بخش ضمیمه: آزادی عقیده
پدیدآورنده : استاد شهید مرتضی مطهری
پدیدآورنده : استاد شهید مرتضی مطهری
پدیدآورنده : استاد شهید مرتضی مطهری
پدیدآورنده : استاد شهید مرتضی مطهری
پدیدآورنده : استاد شهید مرتضی مطهری
پدیدآورنده : استاد شهید مرتضی مطهری
پدیدآورنده : استاد شهید مرتضی مطهری
پدیدآورنده : استاد شهید مرتضی مطهری
پدیدآورنده : استاد شهید مرتضی مطهری
 
من در چند سال پیش- شاید سال 54- پیشنهادی را مطرح كردم. در دانشكده الهیات مردی بود كه ماتریالیست بود و نه تنها در آنجا بلكه در جاهای دیگر هم می رفت سر كلاسها و تبلیغات ماتریالیستی و ضد اسلامی می كرد. دانشجویان اعتراض می كردند. كم كم یك نوع تشنجی در دانشكده پیدا شد. من چند بار حضوری با آن آدم مطرح كردم، بعد هم در نامه ای به طور رسمی به دانشكده نوشتم [1] كه به عقیده من لازم است در همین دانشكده كه دانشكده الهیات است یك كرسی ماتریالیسم دیالكتیك تأسیس شود و استادی كه هم وارد در این مسائل باشد و هم معتقد به ماتریالیسم دیالكتیك باشد بیاید حرفش را بزند. من با این موافقم اما این كه فردی دزدكی بیاید به صورت تبلیغ یعنی به صورت اغواء [مطالبی بر ضد اسلام بگوید، ] تا چشمش به چهار تا بچه ی بی سواد جاهل بیفتد به شكل اغفال بگوید می دانی اسلام در فلان موضوع چنین حرفی گفته؟ ! [و ذهن او را مشوش كند، این آزادی نیست. ] من به او گفتم چرا حرفت را به چهار تا بچه ای كه اطلاع ندارند می زنی؟ بیا با من در میان بگذار. اگر مایل هستی در حضور بچه ها باشد من هم می آیم سر كلاس، تو هم بیا، تو حرفهایت را بزن من هم حرفهایم را می زنم. و اگر مایل هستی جمعیت بیشتری باشد، استادهای این دانشكده و استادهای دیگر دانشگاه را دعوت می كنیم، دانشجویان هم بیایند، در یك مجمع عمومی چند هزار نفری تو حرفهایت را بزن من هم حرفهایم را می زنم. گفتم با این كه من به هیچ قیمتی حاضر نیستم در رادیو و تلویزیون حاضر شوم [2] ولی برای این كار من حاضرم در
مجموعه آثار شهید مطهری . ج24، ص: 176
رادیو و تلویزیون با تو مناظره كنم.
این، كار صحیح است والّا اگر ما جلو فكر را بگیریم اسلام و جمهوری اسلامی را شكست داده ایم. ولی این غیر از مسئله اغفال و اغواست. اغفال و اغوا یعنی كاری توأم با دروغ، تبلیغات دروغین كردن. مثلا آیه یا جمله ای مطرح است، انسان این سرش را ببُرد آن سرش را هم ببُرد و قسمتی را اضافه كند، بعد بیاید همان را در میان مردم بگوید. یا از مسائل تاریخی قسمتهایی را بگوید قسمتهایی را حذف كند.

دروغ گفتن، اغفال كردن هیچ وقت نمی تواند آزاد باشد. این كه در اسلام خرید و فروش كتب ضَلال حرام است و اجازه نشرش هم داده نمی شود، كتب ضلال یعنی كتب اغفال، كتابی كه اساسش بر دروغگویی است. مثلا نویسنده تاریخ را تحریف می كند یا چیزی را به صورت علمی می گوید در صورتی كه وقتی جلو یك عالم می گذاریم معلوم می شود او حتی علم را تحریف كرده.
پس آینده ما آنوقت محفوظ خواهد ماند كه عدالت را حفظ كنیم، آزادی را حفظ كنیم، استقلال را حفظ كنیم، استقلال سیاسی، استقلال اقتصادی، استقلال فرهنگی یا استقلال فكری، استقلال مكتبی. من روی مسئله استقلال سیاسی و استقلال اقتصادی بحثی نمی كنم ولی روی مسئله استقلال فكری و استقلال فرهنگی و به تعبیر خودم استقلال مكتبی مایلم زیاد تكیه كنم.

[1] . [این نامه در كتاب سیری در زندگانی استاد مطهری (انتشارات صدرا) چاپ شده است. ]
[2] . زمان رژیم گذشته بود.
کليه حقوق برای پايگاه شهید مطهری محفوظ است