در
کتابخانه
بازدید : 601269تاریخ درج : 1391/03/21
پدیدآورنده : استاد شهید مرتضی مطهری
پدیدآورنده : استاد شهید مرتضی مطهری
پدیدآورنده : استاد شهید مرتضی مطهری
پدیدآورنده : استاد شهید مرتضی مطهری
پدیدآورنده : استاد شهید مرتضی مطهری
پدیدآورنده : استاد شهید مرتضی مطهری
پدیدآورنده : استاد شهید مرتضی مطهری
پدیدآورنده : استاد شهید مرتضی مطهری
پدیدآورنده : استاد شهید مرتضی مطهری
 
تاریخ اسلام را بر اساس همین اصل می شود تحلیل كرد، یعنی این دو آیه (آیه اَلْیَوْمَ یَئِسَ الَّذینَ كَفَروا مِنْ دینِكُمْ فَلا تَخْشَوْهُمْ وَ اخْشَوْنِ و آیه إنَّ اللّهَ لایُغَیِّرُ ما بِقَوْمٍ حَتّی یُغَیِّرُوا ما بِأنْفُسِهِمْ) می تواند مبدأ یك تحلیل از تاریخ اسلام باشد. یكی از نمونه هایش این است كه مسیر انقلاب اسلامی صدر اسلام عوض شد، رنگ و شكلش عوض شد یعنی یك چیزی بود، وسیله گروهی كم و بیش تبدیل شد به چیز دیگر، در اثر رخنه افراد فرصت طلب، رخنه دشمنانی كه تا دیروز با اسلام می جنگیدند بعد تغییر شكل و قیافه دادند و این مسیر را عوض كردند. البته نمی گویم صد در صد عوض شد. اگر صد در صد عوض شده بود كه امروز از اسلام خبری نبود. یعنی هر مقدار كه ضربه دید از آن وَاخْشَوْنِ ضربه دید، چطور؟
می دانیم كه از نیمه دوم قرن اول كوشش شد كه از این انقلاب ماهیتا اسلامی به یك انقلاب ماهیتا قومی و عربی تعبیر شود، یعنی یك حركت اسلامی به صورت یك حركت عربی و نژادی و قومی تعبیر و تفسیر گردد، به جای این كه این طور برداشت داشته باشند كه اسلام و نیروی اسلام و ارزشهای اسلامی بود كه پیروز شد پس در تداوم این انقلاب هم باید همان معیارها و همان اصول را حفظ كرد تا اسلام نه تنها باقی بماند بلكه روز به روز گسترش بیشتر پیدا كند، این حركت تعبیر شد به یك ماهیت عربی و قومی كه عرب به عنوان یك قوم و ملت با غیر عرب جنگیده و
مجموعه آثار شهید مطهری . ج24، ص: 138
غیر عرب را شكست داده. بدیهی است كه همین یكی كافی بود برای این كه شكاف در درون جامعه اسلامی به وجود بیاورد به دو صورت مختلف: یكی بازگشت به اسلام اولیه و اسلام حقیقی كه گروهی گفتند اسلام این نیست كه شما می گویید، در اسلام قومیت و نژاد نیست؛ [و دیگر به صورت تعصب نژادی؛ ] یك گروه دیگر هم گفتند حالا كه پای قومیت در میان است چرا قوم عرب؟ قوم ما. و جنگهای نژادی و قومی و به اصطلاح امروز ناسیونالیستی یا راسیستی شروع كرد به رشد كردن در میان ملت اسلام كه در دو قرن اول سه نژاد عرب، ایرانی و ترك- كه مقصودم از نژاد ترك نژاد ماوراءالنهری است- عجیب به جان هم افتادند. در ابتدا و دوره بنی امیه نژاد عرب روی كار آمد. بنی العباس كه آمدند با این كه عرب بودند چون ضد بنی امیه بودند ضد عربیت و نژاد ایرانی را تقویت كردند، زبان فارسی را رواج دادند. در حدود صد سال نژاد ایرانی روی كار آمد. در زمان متوكل در اثر پیوندی كه او با نژاد ترك پیدا كرد و این كه كم كم می خواستند خودشان را از شر ایرانیها راحت كنند قوم و نژاد ترك را بر مردم مسلط كردند كه عرب و ایرانی هر دو در زیر دست این نژاد ذلیل شد. شما در زمان متوكل و معتصم و غیر اینها اسمهایی كه در میان وزرا و سایر مقامات حكومت می بینید همه اسمهای تركی است.
کليه حقوق برای پايگاه شهید مطهری محفوظ است