و اما مسئله ی دوم مسئله ی آزادی است، [خصوصا] آزادی فكر و آزادی عقیده. اساسا
آزادی چیست و چه حقی است برای بشر؟ (به تعبیر كسانی كه آن را از مقوله حق
می دانند) . آزادی را از هر مقوله ای بدانیم یك واقعیت مقدس است. آزادی حیوانی
داریم و آزادی انسانی. آزادی حیوانی یعنی آزادی شهوات، آزادی هوا و هوس ها،
آزادی تمایل به جنایتها، و اگر به زبان قدما بخواهیم بحث كنیم باید بگوییم آزادی
قوه ی غضبیّه و آزادی قوه ی شهویّه. معلوم است، آن واقعیتی كه مقدس است آزادی
حیوانی نیست، آزادی انسانی است. انسان استعدادهایی دارد برتر و بالاتر از
استعدادهای حیوانی. این استعدادها یا از مقوله ی عواطف و گرایشها و تمایلات عالی
انسانی است و یا از مقوله ی ادراكها و دریافتها و اندیشه هاست. در آزادی تعقل،
آزادی تفكر و نیز آزادی ابراز احساسها و عواطف عالیه ی انسانی جای هیچ گونه بحثی
نمی تواند باشد. آن كسی هم كه عملا ضد آزادی است نمی تواند لااقل در بیان
خودش بگوید من مخالف آزادی هستم. آزادی عقیده باید توضیح داده شود، زیرا
جای یك اشتباه و مغلطه است.