گذشته از شرط عدالت، شرایط و تكالیف دیگری نیز متوجه مرد است. همه
می دانیم كه زن مطلقاً یك سلسله حقوق مالی و استمتاعی به عهده ی مرد دارد. مردی
حق دارد آهنگ چندهمسری كند كه امكانات مالی او به او اجازه ی این كار را بدهد.
شرط امكان مالی در تك همسری نیز هست. اكنون فرصتی نیست كه وارد این بحث
بشویم.
امكانات جسمی و غریزی نیز به نوبه ی خود شرط و واجب دیگری است. در
كافی
و
وسائل از امام صادق روایت شده است كه فرمود:
«هركس گروهی از زنان نزد خود گرد آورد كه نتواند آنها را از لحاظ
جنسی اشباع نماید و آنگاه آنها به زنا و فحشاء بیفتند، گناه این فحشاء به
گردن اوست. » .
تاریخچه های حرمسراها داستانها ذكر می كنند از زنان جوانی كه از لحاظ غریزه
تحت فشار قرار می گرفتند و مرتكب فحشاء می شدند و احیاناً پشت سر آن
فحشاءها كشتارها و جنایتها واقع می شد.
خواننده ی محترم از مجموع هفت مقاله ای كه در باره ی چندهمسری نوشتیم، كاملاً به
ریشه و علل و موجبات تعدد زوجات و اینكه چرا اسلام آن را نسخ نكرد و چه
شرایط و حدود و قیودی برای آن قائل شد كاملاً آگاه گشت؛ برایش روشن شد كه
اسلام با تجویز تعدد زوجات نخواسته است زن را تحقیر كند، بلكه از این راه
بزرگترین خدمت را به جنس زن كرده است. اگر تعدد زوجات، مخصوصاً در شرایط
فزونی نسبی عدد زنان آماده ی ازدواج بر مردان آماده ی ازدواج- كه همیشه در دنیا بوده
و هست- اجازه داده نشود، زن به بدترین شكلی ملعبه ی مرد خواهد شد؛ رفتار مرد با
او از یك كنیز بدتر خواهد بود، زیرا انسان در مقابل یك كنیز لااقل این اندازه تعهد
می پذیرد كه فرزند او را فرزند خود بداند اما در مقابل معشوقه و رفیقه این اندازه
تعهد هم ندارد.