تعجب می كنید اگر بگویم تعدد زوجات در مشرق اسلامی مهمترین عامل نجات
تك همسری بود. بلی، مجاز بودن تعدد زوجات بزرگترین عامل نجات تك همسری
است، به این معنی كه در شرایطی كه موجبات تعدد زوجات پیدا می شود و عدد زنان
نیازمند به ازدواج از مردان نیازمند به ازدواج فزونی می گیرد، اگر حق تأهل این عده
زنان به رسمیت شناخته نشود و به مردانی كه واجد شرایط اخلاقی و مالی و جسمی
هستند اجازه ی چندهمسری داده نشود، رفیقه بازی و معشوقه گیری ریشه ی
تك همسری واقعی را می خشكاند.
در مشرق اسلامی از طرفی تعدد زوجات مجاز بود و از طرف دیگر اینهمه
مهیّجات و محركات اغواكننده نبود. لهذا تك همسری واقعی بر اكثریت خانواده ها
حكمفرما بود و كار معشوقه بازی مردان به آنجا نكشید كه كم كم برایش فلسفه
بسازند و بگویند آفرینش مرد چندهمسری است و تك همسری برای مرد جزو
ممتنعات و محالات جهان است.
ممكن است بپرسید: بنا به عقیده ی این دانشمندان- كه از نظر قانون طبیعت، مرد را
چندهمسری می دانند و از نظر قانون اجتماع تعدد زوجات را محكوم می كنند-
تكلیف مرد در میان این دو قانون چه می شود؟
مجموعه آثار شهید مطهری . ج19، ص: 342
تكلیف مرد در مكتب این آقایان واضح است: مرد باید قانوناً تك همسر باشد و
عملاً چندهمسر؛ یك زن شرعی و قانونی بیشتر نداشته باشد اما معشوقه و رفیقه
هرچه دلش می خواهد مانعی ندارد. به عقیده ی این آقایان رفیقه گیری و معشوقه بازی
حق طبیعی و مسلّم و مشروع مرد است! و بسنده كردن مرد در همه ی عمر به یك زن
نوعی «نامردی» است.