برتراند راسل- چنانكه قبلاً اشاره كردیم- به این نكته توجه دارد كه اگر
تك همسری تنها صورت قانونی ازدواج باشد مستلزم محرومیت گروه زیادی از
زنان می شود. لهذا راه حلی پیشنهاد می كند. اما چه راه حلی؟ ! خیلی ساده، پیشنهاد
می كند كه به این زنان اجازه داده شود برای اینكه از داشتن فرزند محروم نمانند با
شكار كردن مردان، فرزندان بی پدر به وجود آورند، و نظر به اینكه زن در حالی كه
فرزند در رحم یا دامن دارد احتیاج به كمك مادی دارد و معمولاً پدر به نام نفقه به او
كمك می كند، دولت از این جهت جانشین پدر شود و به این گونه زنان كمك
اقتصادی كند.
راسل پس از اینكه می گوید:
«در انگلستان كنونی بیش از دومیلیون زن زائد بر مردان وجود دارد و بنا بر
عرف
مجموعه آثار شهید مطهری . ج19، ص: 335
(عرف تك همسری) باید همواره عقیم بمانند و این برای آنها
محرومیت بزرگی است. » .
می گوید:
«وحدت ازدواج كامل (تك همسری) مبتنی بر فرض تساوی تقریبی زنان
و مردان است. جایی كه تساوی وجود ندارد قساوت زیادی در باره ی كسانی
می شود كه به حكم قانون ریاضی باید مجرد بمانند. حال اگر مایل به ازدیاد
نفوس باشیم این قساوت، گذشته از نظر خصوصی از لحاظ عمومی نیز
مجاز نخواهد بود. » .
این است راه حلی كه یك فیلسوف قرن بیستم برای این مسأله ی اجتماعی
پیشنهاد می كند، و آن بود راه حلی كه اسلام پیشنهاد كرده است. اسلام می گوید: این
مشكل را به این صورت حل كنید كه یك نفر مرد واجد شرایط مالی و اخلاقی و
جسمی بیش از یك زن را تكفل كند، زن دوم را همسر قانونی و شرعی خود قرار
دهد، میان او و همسر اولش و همچنین میان فرزندان این زن و فرزندان همسر اولش
هیچ گونه تبعیض و تفاوتی قائل نشود، زن اول تحت عنوان یك وظیفه ی اجتماعی
نسبت به خواهر خودش از حق خود بگذرد و فداكاری كند و این نوع اشتراك و
سوسیالیزم را كه ضروری ترین انواع سوسیالیزم است بپذیرد. اما این فیلسوف قرن
بیستم می گوید: زنان محروم شوهران زنان دیگر را بدزدند، بچه های بی پدری كه از
این راه به وجود می آیند دولت تكفل كند. از نظر این فیلسوف قرن بیستم احتیاج زن
به تأهل فقط از سه ناحیه است: یكی از ناحیه ی جنسی كه با زرنگی و دلربایی زن به
خوبی تأمین می شود، دیگر از ناحیه ی فرزند كه آن هم با دزدی تأمین می گردد، سوم
از ناحیه ی اقتصادی كه به وسیله ی دولت باید تأمین شود. از نظر این فیلسوف چیزی كه
اهمیت ندارد یكی این است كه زن احتیاج دارد به عواطف صمیمانه ی شوهر؛ احتیاج
دارد به اینكه مردی او را زیر بال حمایت خود بگیرد و تماس با او تنها از ناحیه ی
احتیاج جنسی نباشد. موضوع دیگری كه از نظر این فیلسوف اهمیت ندارد وضع
پریشان وناراحت كننده ی كودكی است كه از این راه به دنیا می آید. هر كودكی، بلكه هر
انسانی نیاز دارد به پدر شناخته شده و مادر شناخته شده. هر كودكی نیاز دارد به
عواطف صمیمانه ی پدر و مادر. تجربه نشان داده
مجموعه آثار شهید مطهری . ج19، ص: 336
است مادری كه فرزندش پدر
مشخصی ندارد و قلبش از منبع عواطف پدر آن فرزند سیراب نمی شود كمتر نسبت
به فرزندش مهر می ورزد. این كسر محبتها را از كجا باید تأمین كرد؟ آیا دولت
می تواند تأمین كند؟ .
آقای راسل متأسف است كه اگر پیشنهاد او قانونی نشود گروه زیادی از زنان
مجرد عقیم می مانند. اما خود آقای راسل بهتر می داند كه زنان مجرد انگلستان
شكیبایی انتظار چنین قانونی را ندارند؛ عملاً از پیش خود مشكل تجرد و فرزند
بی پدر را حل كرده اند.