در
کتابخانه
بازدید : 743923تاریخ درج : 1391/03/21
Skip Navigation Links.
شناسه کتاب
مقدمه
Expand پیشگفتارپیشگفتار
Expand بخش اول: خواستگاری و نامزدی بخش اول: خواستگاری و نامزدی
Expand بخش دوم: ازدواج موقت بخش دوم: ازدواج موقت
Expand بخش سوم: زن و استقلال اجتماعی بخش سوم: زن و استقلال اجتماعی
Expand بخش چهارم: اسلام و تجدد زندگی بخش چهارم: اسلام و تجدد زندگی
Expand بخش پنجم: مقام انسانی زن از نظر قرآن بخش پنجم: مقام انسانی زن از نظر قرآن
Expand بخش ششم: مبانی طبیعی حقوق خانوادگی بخش ششم: مبانی طبیعی حقوق خانوادگی
Expand بخش هفتم: تفاوتهای زن و مردبخش هفتم: تفاوتهای زن و مرد
Expand بخش هشتم: مهر و نفقه بخش هشتم: مهر و نفقه
Expand بخش نهم: مسأله ی ارث بخش نهم: مسأله ی ارث
Expand بخش دهم: حق طلاق بخش دهم: حق طلاق
Collapse بخش یازدهم: تعدد زوجات بخش یازدهم: تعدد زوجات
Expand تعدد زوجات تعدد زوجات
Expand علل تاریخی تعدد زوجات (1) علل تاریخی تعدد زوجات (1)
Collapse علل تاریخی تعدد زوجات (2) علل تاریخی تعدد زوجات (2)
Expand حق زن در چندهمسری حق زن در چندهمسری
Expand آیا طبیعت مرد چندهمسری است؟ آیا طبیعت مرد چندهمسری است؟
Expand اشكالات و معایب چندهمسری اشكالات و معایب چندهمسری
Expand نقش اسلام در چندهمسری نقش اسلام در چندهمسری
پدیدآورنده : استاد شهید مرتضی مطهری
پدیدآورنده : استاد شهید مرتضی مطهری
پدیدآورنده : استاد شهید مرتضی مطهری
پدیدآورنده : استاد شهید مرتضی مطهری
پدیدآورنده : استاد شهید مرتضی مطهری
پدیدآورنده : استاد شهید مرتضی مطهری
پدیدآورنده : استاد شهید مرتضی مطهری
پدیدآورنده : استاد شهید مرتضی مطهری
پدیدآورنده : استاد شهید مرتضی مطهری
 
من در اینجا لازم می دانم شرح مختصری از وضع چندهمسری به شكل مغرب زمینی در قرون وسطی از زبان یكی از مورخان محقق مغرب زمین نقل كنم تا خوانندگان محترم و همه ی كسانی كه مشرق زمین را به نام تعدد زوجات و احیاناً به نام
مجموعه آثار شهید مطهری . ج19، ص: 319
حرمسرا داری مورد انتقاد قرار می دهند و آن را مایه ی سرافكندگی مشرق زمین در مقابل مغرب زمین می شمارند، بدانند كه آنچه در مشرق زمین وجود داشته با همه ی معایب و جنبه های ننگین آن، نسبت به جریاناتی كه از این نظر در مغرب زمین می گذشته، هزار درجه فضیلت دارد.

ویل دورانت در جلد 17 تاریخ تمدن فصلی دارد تحت عنوان «سستی اخلاق» .

در این فصل وضع اخلاق عمومی را در ایتالیا در دوره ی رنسانس شرح می دهد. تمام این فصل كه در یازده قسمت ذكر شده خواندنی است. من خلاصه ای از آنچه تحت عنوان «اخلاق در روابط جنسی» ضمن این فصل آمده است نقل می كنم.

ویل دورانت اول مقدمه ی كوتاهی ذكر می كند و مثل اینكه با این مقدمه قبلاً می خواهد معذرت خواهی كرده باشد.

مقدمتاً چنین می گوید:

«حال با پرداختن به اخلاقیات مردم غیرروحانی و با آغاز از روابط جنسی، باید نخست متذكر شویم كه مرد ذاتاً طبیعت چندهمسری دارد و فقط نیرومندترین قیود اخلاقی، میزان مناسبی از فقر و كار سخت و نظارت دائمی زوجه می تواند یك همسری را به او تحمیل كند. » .

آنگاه به اصل مطلب پرداخته می گوید:

«معلوم نیست زنای محصنه در قرون وسطی كمتر بوده است تا رنسانس، و همان گونه كه در قرون وسطی زنا با بهادری تلطیف می شد به همان طریق در دوره ی رنسانس در میان طبقات تحصیل كرده با آرمانی ساختن ظرافت و سحرآمیزی روحی زن تربیت شده نرمش می یافت. . . دختران خانواده های اصیل تا حدی از مردانی كه با خاندان خودشان تعلق نداشتند نسبتاً مجزا نگه داشته می شدند. مزایای عفت پیش از زناشویی جداً به آنان تعلیم داده می شد. گاه این تعلیم چنان مؤثر می افتاد كه بنا به روایت، زن جوانی پس از تجاوزی كه به ناموسش شد خود را در آب غرق كرد. آن زن بی شك منحصر به فرد بوده است، زیرا پس از مرگ او اسقفی درصدد برآمد تا مجسمه ای از او برپا كند.
مجموعه آثار شهید مطهری . ج19، ص: 320
ماجراهای قبل از ازدواج می بایست قابل ملاحظه باشد والاّ مشكل بتوان برای اطفال نامشروع بیشماری كه در هر یك از شهرهای ایتالیای رنسانس یافت می شد دلیلی جست. فرزند حرامزاده نداشتن امتیازی به شمار می رفت اما داشتن آن ننگ فاحشی نبود. مرد معمولاً به هنگام ازدواج، زن خود را ترغیب می كرد كه طفل حرامزاده ی خویش را به خانه بیاورد تا با سایر فرزندان آن مرد پرورش یابد. حرامزاده بودن از قدر كسی نمی كاست. داغی كه جامعه برآن می زد چندان مهم نبود. وانگهی مشروعیت را می شد با رشوه دادن به یكی از اعضای كلیسا به دست آورد.

در نبودن وارثان مشروع یا ذی صلاحیت، پسران حرامزاده ممكن بود به ملك یا حتی به تاج و تخت برسند. همان گونه كه فرنته ی اول وارث سلطنت الفونسوی اول پادشاه ناپل و لئونللودسته جانشین نیكولوی سوم امیر فرارا شد. وقتی كه پیوس دوم در سال 1459 به فرارا آمد مورد پذیرایی هفت شاهزاده قرار گرفت كه همه نامشروع بودند. رقابت حرامزادگان با حلالزادگان منشأ مهمی از كشمكشهای دوره ی رنسانس بود. . . اما در مورد همجنس گرایی باید بگوییم كه تقریباً یك قسمت اجباری از احیای رسوم یونان باستان بود. . .

سان برناردینو موارد این عمل شنیع را در ناپل چندان زیاد دید كه شهر را به سرنوشت سدوم و عموره تهدید كرد. آرتینو این انحراف را در رم نیز به همان اندازه شایع یافت. . . در مورد فحشاء نیز می توانیم همین گونه سخن بگوییم. بنا بر روایت اینفسورا كه دوست می داشت آمار خود را در رم پاپ نشین سنگین تر سازد، به سال 1490 در میان نفوس نود هزار نفری رم 6800 روسپی ثبت شده وجود داشت و این رقم البته شامل روسپیان مخفی و غیررسمی نمی شد. در ونیز طبق آمار سال هزار و پانصد و نه، 11654 فاحشه در میان نفوس سیصدهزار نفری آن شهر وجود داشت. . . در قرن پانزدهم دختری كه در 15 سالگی هنوز به شوهر نرفته بود ننگ خانواده به شمار می رفت. در سده ی شانزدهم «سنّ ننگین» به هفده سالگی رسانده شد تا تحصیلات عالیتر را برای دختر ممكن سازد. مردان كه از تمام مزایا و تسهیلات فحشاء برخوردار بودند، فقط در صورتی مجذوب ازدواج می شدند كه زن برایشان جهاز معتنابهی بیاورد. . . بنا بر آیین ازدواج قرون وسطایی چنین انتظار می رفت كه در مراحل مختلف دوران زناشویی عشق میان زن و مرد نضج گیرد، چنانكه در شادی و اندوه، خوشبختی و بدبختی شریك یكدیگر باشند و ظاهراً در بسیاری از
مجموعه آثار شهید مطهری . ج19، ص: 321
موارد چنین انتظاری برآورده می شد. . . با این حال زنای محصنه رایج بود چون بیشتر ازدواجهای طبقات عالی، اتحادی دیپلماتیك به خاطر منافع سیاسی و اقتصادی بود، بسیاری از شوهران خود را به داشتن معشوقه ای ذی حق می دانستند و زن گرچه ممكن بود از این امر اندوهگین شود، معمولاً دیده بر آن می بست یا لب نمی گشود.

در میان طبقات متوسط، برخی از مردان گمان داشتند كه زنا تفریح مشروعی است. ماكیاولی و دوستانش ظاهراً از داستانهایی كه در باره ی بی وفاییهای خود با یكدیگر رد و بدل می كردند ناراحت نمی شدند. وقتی كه در این موارد زن با تقلید از شوی خود انتقام می گرفت، شوهر غالباً بر عمل او چشم می پوشید و كلاه غیرت را بالاتر می كشید. » .

آری، این بود نمونه ای از زندگی مردمی كه همواره تعدد زوجات را بر مشرق یك گناه نابخشودنی می شمارند و احیاناً آب و هوای مشرق زمین را مسؤول این عمل به اصطلاح غیرانسانی! می دانند و اما آب و هوای سرزمین آنها به هیچ وجه به آنها اجازه ی بی وفایی به زن و تخطی از تك همسری نمی دهد! .

ضمناً این نكته نیز ناگفته نماند كه نبودن تعدد زوجات به صورت مشروع در میان غربیها، چه خوب و چه بد، مربوط به مذهب مسیح نیست. در اصل دین مسیح، نصّی بر منع تعدد زوجات نیست، بلكه چون حضرت مسیح مقررات تورات را تأیید كرده است و در تورات تعدد زوجات به رسمیت شناخته شده است، باید بگوییم در اصل دین مسیح تعدد زوجات تجویز شده است. حتی گفته می شود كه قدمای مسیحیون دارای زوجات متعدد بوده اند. پس خودداری غرب از تعدد زوجات به صورت شرعی و قانونی، علت یا علل دیگری داشته است.
کليه حقوق برای پايگاه شهید مطهری محفوظ است