در
کتابخانه
بازدید : 745399تاریخ درج : 1391/03/21
Skip Navigation Links.
شناسه کتاب
مقدمه
Expand پیشگفتارپیشگفتار
Expand بخش اول: خواستگاری و نامزدی بخش اول: خواستگاری و نامزدی
Expand بخش دوم: ازدواج موقت بخش دوم: ازدواج موقت
Expand بخش سوم: زن و استقلال اجتماعی بخش سوم: زن و استقلال اجتماعی
Expand بخش چهارم: اسلام و تجدد زندگی بخش چهارم: اسلام و تجدد زندگی
Expand بخش پنجم: مقام انسانی زن از نظر قرآن بخش پنجم: مقام انسانی زن از نظر قرآن
Expand بخش ششم: مبانی طبیعی حقوق خانوادگی بخش ششم: مبانی طبیعی حقوق خانوادگی
Expand بخش هفتم: تفاوتهای زن و مردبخش هفتم: تفاوتهای زن و مرد
Expand بخش هشتم: مهر و نفقه بخش هشتم: مهر و نفقه
Expand بخش نهم: مسأله ی ارث بخش نهم: مسأله ی ارث
Collapse بخش دهم: حق طلاق بخش دهم: حق طلاق
Expand بخش یازدهم: تعدد زوجات بخش یازدهم: تعدد زوجات
پدیدآورنده : استاد شهید مرتضی مطهری
پدیدآورنده : استاد شهید مرتضی مطهری
پدیدآورنده : استاد شهید مرتضی مطهری
پدیدآورنده : استاد شهید مرتضی مطهری
پدیدآورنده : استاد شهید مرتضی مطهری
پدیدآورنده : استاد شهید مرتضی مطهری
پدیدآورنده : استاد شهید مرتضی مطهری
پدیدآورنده : استاد شهید مرتضی مطهری
پدیدآورنده : استاد شهید مرتضی مطهری
 
2. مطلب دیگر اینكه طلاقهای ناجوانمردانه علاوه بر انحلال كانون مقدس خانوادگی اشكالات خاصی برای شخص زن به وجود می آورد كه نباید آنها را نادیده گرفت. زنی سالها با صمیمیت در خانه ی مردی زندگی می كند و چون میان او و خودش دوگانگی قائل نیست و آن خانه را خانه ی خود و لانه ی خود می داند منتهای خدمت و مجاهدت را برای سر و سامان دادن به آن خانه به كار می برد. غالباً زنها (به استثنای زنان به اصطلاح طبقات متجدد شهری) كار خدمت و زحمت و صرفه جویی در خوراك و لباس و هزینه ی خانه را به جایی می رسانند كه خود مردان را ناراضی می كنند؛
مجموعه آثار شهید مطهری . ج19، ص: 277
از آوردن خدمتكار به خاطر اینكه در هزینه ی زندگی صرفه جویی شود مضایقه می نمایند، نیرو و جوانی و سلامت خود را فدای خانه و لانه و آشیانه و در واقع فدای شوهر می كنند. اكنون فرض كنید شوهر چنین زنی پس از سالها زندگی مشترك هوس زن نو و طلاق همسر كهنه به سرش می زند و می خواهد زن نو را به لانه و آشیانه ی زن اول- كه به قیمت عمر و جوانی و سلامت و آرزوهای بربادرفته ی او تمام شده- بیاورد؛ می خواهد با محصول دسترنج زن اول با زن دیگر عیاشی و هوسرانی كند. تكلیف این كار چیست؟ .

اینجا دیگر تنها مسأله ی بهم خوردن كانون خانوادگی و گسیخته شدن رابطه ی زوجیت مطرح نیست كه گفته شود ناجوانمردی شوهر مرگ ازدواج است و تحمیل زن به مرد ناجوانمرد دون شأن و مقام طبیعی زن است.

مسأله ی دیگری مطرح است: مسأله ی آواره و بی آشیانه شدن، مسأله ی تحویل دادن آشیانه ی خودساخته را به رقیب، مسأله ی هدر رفتن رنجها و كارها و زحمتها و خدمتها مطرح است.

شوهر و كانون خانوادگی و خاموش شدن شعله ی حیات خانوادگی به جهنم! هر انسانی لانه و آشیانه ای می خواهد و به لانه و آشیانه ای كه به دست خود برای خود ساخته است علاقه مند است. اگر مرغی را از خانه و لانه ای كه برای خود ساخته است بیرون كنند از خود دفاع می كند. آیا زن حق ندارد از لانه و آشیانه ی خود دفاع كند؟ آیا این كار از طرف مرد ظلم واضح نیست؟ اسلام از این نظر چه فكری كرده است؟ .

به عقیده ی ما این مشكله كاملاً قابل توجه است. غالب ناراحتیهایی كه به واسطه ی طلاقهای ناجوانمردانه صورت می گیرد از این ناحیه است. در این گونه موارد است كه طلاق تنها فسخ زوجیت نیست، ورشكستگی و نابودی زن است.

اما همان طوری كه در متن پرسش اشاره شد، مسأله ی خانه و آشیانه با مسأله ی طلاق دوتاست؛ ایندو را از یكدیگر باید تفكیك كرد. از نظر اسلام و مقررات اسلامی این مشكل حل شده است. این مشكل از جهل به مقررات اسلامی و از سوء استفاده ی مردان از حسن نیت و وفاداری زنان به وجود آمده است.

این مشكل از آنجا پیدا شده كه غالباً مردان و زنان گمان می كنند كار و خدمتی كه زن در خانه ی مرد می كند ومحصولی كه از آن كارها پدید می آید به مرد تعلق دارد، بلكه گمان می كنند مرد حق دارد كه به زن مانند یك برده یا مزدور فرمان دهد و بر زن واجب
مجموعه آثار شهید مطهری . ج19، ص: 278
است كه فرمان او را در این مسائل بپذیرد، در صورتی كه مكرر گفته ایم كه زن از نظر كار و فعالیت آزادی كامل دارد و هر كاری كه می كند به شخص خود او تعلق دارد و مرد حق ندارد به صورت یك كارفرما در مقابل زن ظاهر شود. اسلام با استقلال اقتصادی كه به زن داده و بعلاوه هزینه ی زندگی او و فرزندانش را به عهده ی مرد گذاشته است، به او فرصت كافی و كامل داده كه خود را از نظر مال و ثروت و امكانات یك زندگی آبرومندانه از مرد مستغنی نماید به طوری كه طلاق و جدایی از این نظر برای او نگرانی به وجود نیاورد. زن تمام چیزهایی كه خود برای لانه و آشیانه ی خود فراهم آورده باید متعلق به خود بداند و مرد حق ندارد آنها را از او بگیرد. این گونه نگرانیها در رژیمهایی وجود دارد كه زن را مجبور به كار كردن در خانه ی شوهر می دانند و محصول كار او را هم متعلق به شوهر می دانند نه به خود او.

نگرانیهایی هم كه در میان مردم ما وجود دارد غالباً ناشی از جهالت و بی خبری از قانون اسلامی است.

علت این ناراحتیها سوء استفاده ی مرد از وفاداری زن است. برخی از زنان نه به خاطر بی خبری از قانون اسلام بلكه به خاطر اعتماد به شوهران در خانه ی آنها فداكاری می كنند؛ دلشان می خواهد حساب من و تو در كار نباشد، سخن مال من و تو در میان نباشد. از این رو در فكر خود و در فكر استفاده از فرصتی كه اسلام به آنها داده است نمی افتند. یك وقت چشم باز می كنند كه می بینند عمر خود را در فداكاری برای یك عنصر بی وفا صرف كرده اند و فرصتهای كافی كه اسلام به آنها داده است از كف داده اند.

این گونه زنان از اول باید توجه داشته باشند كه «چه خوش بی مهربانی از دو سر بی» . اگر بناست زن از حق شرعی خود در اندوختن مال و ثروت و تشكیل لانه و آشیانه به نام خود صرف نظر كند و نیروی كار خود را هدیه ی مرد نماید، مرد هم در عوض به حكم «وَ إِذا حُیِّیتُمْ بِتَحِیَّةٍ فَحَیُّوا بِأَحْسَنَ مِنْها أَوْ رُدُّوها» [1]باید به همان اندازه یا بیشتر به عنوان هدیه و بخشش نثار زن نماید. در میان مردان باوفا همیشه معمول بوده و هست كه در عوض فداكاریها و خدمات صادقانه ی زن، اشیاء گرانبها و خانه و یا مستغلّ دیگری به زن خود هدیه كرده اند.

به هر حال مقصود این است كه مشكله ی بی آشیانه شدن زن به قانون طلاق مربوط نیست، تغییر قانون طلاق آن را اصلاح نمی كند. این مشكله به مسأله ی استقلال و عدم
مجموعه آثار شهید مطهری . ج19، ص: 279
استقلال اقتصادی زن مربوط است و اسلام آن را حل كرده است. این مشكله در میان ما از بی خبری گروهی از زنان از تعالیم اسلامی، و غفلت و ساده دلی گروهی دیگر ناشی می شود. زنان اگر به فرصتی كه اسلام در این زمینه به آنها داده است آگاه شوند و در فداكاری و گذشت در راه شوهر، ساده دلی نشان ندهند، این مشكل خود به خود حل شده است.
[1] . نساء/86.
کليه حقوق برای پايگاه شهید مطهری محفوظ است