در
کتابخانه
بازدید : 743879تاریخ درج : 1391/03/21
Skip Navigation Links.
شناسه کتاب
مقدمه
Expand پیشگفتارپیشگفتار
Expand بخش اول: خواستگاری و نامزدی بخش اول: خواستگاری و نامزدی
Expand بخش دوم: ازدواج موقت بخش دوم: ازدواج موقت
Expand بخش سوم: زن و استقلال اجتماعی بخش سوم: زن و استقلال اجتماعی
Expand بخش چهارم: اسلام و تجدد زندگی بخش چهارم: اسلام و تجدد زندگی
Expand بخش پنجم: مقام انسانی زن از نظر قرآن بخش پنجم: مقام انسانی زن از نظر قرآن
Expand بخش ششم: مبانی طبیعی حقوق خانوادگی بخش ششم: مبانی طبیعی حقوق خانوادگی
Expand بخش هفتم: تفاوتهای زن و مردبخش هفتم: تفاوتهای زن و مرد
Collapse بخش هشتم: مهر و نفقه بخش هشتم: مهر و نفقه
Expand بخش نهم: مسأله ی ارث بخش نهم: مسأله ی ارث
Expand بخش دهم: حق طلاق بخش دهم: حق طلاق
Expand بخش یازدهم: تعدد زوجات بخش یازدهم: تعدد زوجات
پدیدآورنده : استاد شهید مرتضی مطهری
پدیدآورنده : استاد شهید مرتضی مطهری
پدیدآورنده : استاد شهید مرتضی مطهری
پدیدآورنده : استاد شهید مرتضی مطهری
پدیدآورنده : استاد شهید مرتضی مطهری
پدیدآورنده : استاد شهید مرتضی مطهری
پدیدآورنده : استاد شهید مرتضی مطهری
پدیدآورنده : استاد شهید مرتضی مطهری
پدیدآورنده : استاد شهید مرتضی مطهری
 
این جهت كه وظایف طبیعی زن در تولید نسل ایجاب می كند كه زن از نقطه نظر مالی و اقتصادی نقطه ی اتكایی داشته باشد، مطلبی نیست كه قابل انكار باشد.

در اروپای امروز افرادی هستند كه طرفداری از آزادی زن را به آنجا رسانده اند كه از بازگشت دوره ی «مادرشاهی» و طرد پدر به طور كلی از خانواده دم می زنند. به عقیده ی اینها با استقلال كامل اقتصادی زن و تساوی او در همه ی شؤون با مرد، در آینده پدر عضو زائد شناخته خواهد شد و برای همیشه از خانواده حذف خواهد شد.

در عین حال همین افراد دولت را دعوت می كنند كه جانشین پدر شود و به مادران كه قطعاً حاضر نخواهند بود به تنهایی تشكیل عائله بدهند و همه ی مسؤولیتها را به عهده بگیرند، پول و مساعده بدهد تا از بارداری جلوگیری نكنند و نسل اجتماع منقطع نگردد؛ یعنی زن خانواده كه در گذشته نفقه خور و به قول اعتراض كنندگان مملوك مرد بوده است، از این به بعد نفقه خور و مملوك دولت باشد؛ وظایف و حقوق پدر به دولت منتقل گردد.

ای كاش افرادی كه تیشه برداشته، كوركورانه بنیان استوار كانون مقدس خانوادگی ما را- كه بر اساس قوانین مقدس آسمانی بنیان شده است- خراب می كنند، می توانستند به عواقب كار بیندیشند و شعاع دورتری را ببینند.

برتراند راسل در كتاب زناشویی و اخلاق فصلی تحت عنوان «خانواده و دولت» باز كرده است. در آنجا پس از آن كه در باره ی بعضی دخالتهای فرهنگی و بهداشتی دولت در باره ی كودكان بحثی می كند، می گوید:

«ظاهراً چیزی نمانده كه پدر علت وجودی بیولوژیك خود را از دست بدهد. . . یك عامل نیرومند دیگر در طرد پدر مؤثر است و آن تمایل زنان به استقلال مادی است.

زنانی كه در رأی دادن شركت می كنند غالباً متأهل نیستند و اشكالات زنان متأهل امروز بیش از زنان مجرد است و با وجود امتیازات قانونی، در رقابت برای مشاغل عقب می مانند. . . برای زنان متأهل دو راه است كه استقلال اقتصادی خود را حفظ كنند: یكی آن است كه در مشاغل خود باقی بمانند و لازمه ی این فرض این است كه
مجموعه آثار شهید مطهری . ج19، ص: 226
پرستاری اطفال خود را به پرستاران مزدبگیر واگذار كنند و بالنتیجه كودكستانها و پرورشگاهها توسعه ی زیادی خواهد یافت و نتیجه ی منطقی این وضع این است كه از لحاظ روانشناسی برای كودك نه پدری وجود خواهد داشت نه مادری. راه دیگر آن است كه به زنان جوان مساعده ای بپردازند كه خودشان از اطفال نگهداری كنند.

طریقه ی اخیر به تنهایی مفید نبوده و باید با مقررات قانونی مبتنی بر استخدام مجدد مادر پس از آن كه طفلش به سن معینی رسید تكمیل شود. اما این طریقه این امتیاز را دارد كه مادر می تواند خود طفلش را بزرگ كند بدون اینكه برای این امر تحت تعلق حقارت آور مردی قرار گیرد. . . با فرض تصویب چنین قانونی باید انتظار عكس العمل آن را بر روی اخلاق فامیل داشت. قانون ممكن است مقرر دارد كه مادر طفل نامشروع حق مساعده ندارد و یا اینكه در صورت وجود دلایلی حاكی از زنای مادر مساعده به پدر خواهد رسید. در این صورت پلیس محلی موظف خواهد بود كه رفتار زنان متأهل را تحت نظر بگیرد. اثرات این قانون چندان درخشان نخواهد بود، ولی این خطر را دارد كه در ذائقه ی كسانی كه موجد این تكامل اخلاقی بوده اند چندان خوشایند واقع نشود. بالنتیجه می توان احتمال داد كه دخالتهای پلیس در این باره قطع شده و حتی مادرهای اطفال نامشروع از مساعده برخوردار شوند. در این صورت وظیفه ی اقتصادی پدر در طبقات كارگر بكلی از میان رفته و اهمیتش بیش از سگها و گربه ها برای اولادشان نخواهد بود. . . تمدن یا لااقل تمدنی كه تاكنون توسعه یافته متمایل به تضعیف احساسات مادری است.

محتملاً برای حفظ تمدنی كه تحول و تكامل زیادی یافته لازم خواهد شد به زنان برای بارداری آنقدر پول بدهند كه آنان در این كار نفع مسلّمی بیابند. در این صورت لازم نیست كه تمام زنان یا اكثریتشان شغل مادری را برگزینند، این هم شغلی چون مشاغل دیگر كه زنان آن را با جدیت و وقوف كامل استقبال خواهند كرد. اما تمام اینها فرضیاتی بیش نیست و منظورم این است كه نهضت زنان باعث زوال خانواده ی پدرشاهی است كه از ماقبل تاریخ نماینده ی پیروزی مرد بر زن بوده است. جانشین شدن دولت به جای پدر در مغرب زمین كه با آن مواجه هستیم، پیشرفتی شمرده می شود. . . » .

الغاء نفقه ی زن (به قول این آقایان: استقلال مادی زنان) طبق گفته های بالا نتایج و
مجموعه آثار شهید مطهری . ج19، ص: 227
آثار ذیل را خواهد داشت:

سقوط و طرد پدر از خانواده و لااقل از اهمیت افتادن پدر و بازگشت به دوره ی مادرشاهی، جانشین شدن دولت به جای پدر و مساعده و نفقه گرفتن مادران از دولت به جای پدر، تضعیف احساسات مادری، در آمدن مادری از صورت عاطفی به صورت شغل و كار و كسب.

بدیهی است كه نتیجه ی همه ی اینها سقوط كامل خانواده است كه قطعاً مستلزم سقوط انسانیت است. همه چیز درست خواهد شد و فقط یك چیز جای خالی خواهد داشت و آن سعادت و مسرت و برخورداری از لذات معنوی مخصوص كانون خانوادگی است.

به هر حال منظورم این است كه حتی طرفداران استقلال و آزادی كامل زن و طرد پدر از محیط خانواده، وظیفه ی طبیعی زن را در تولید نسل مستلزم حقی و مساعده ای و احیاناً مزد و كرایه ای می دانند كه به عقیده ی آنها دولت باید این حق را بپردازد، برخلاف مرد كه وظیفه ی طبیعی او هیچ حقی را ایجاب نمی كند.

در قوانین كارگری جهان حداقل مزدی كه برای یك مرد قائل می شوند، شامل زندگی زن و فرزندانش نیز می شود؛ یعنی قوانین كارگری جهان حق نفقه ی زن و فرزند را به رسمیت می شناسد.
کليه حقوق برای پايگاه شهید مطهری محفوظ است