در
کتابخانه
بازدید : 745159تاریخ درج : 1391/03/21
Skip Navigation Links.
شناسه کتاب
مقدمه
Expand پیشگفتارپیشگفتار
Expand بخش اول: خواستگاری و نامزدی بخش اول: خواستگاری و نامزدی
Expand بخش دوم: ازدواج موقت بخش دوم: ازدواج موقت
Expand بخش سوم: زن و استقلال اجتماعی بخش سوم: زن و استقلال اجتماعی
Expand بخش چهارم: اسلام و تجدد زندگی بخش چهارم: اسلام و تجدد زندگی
Expand بخش پنجم: مقام انسانی زن از نظر قرآن بخش پنجم: مقام انسانی زن از نظر قرآن
Expand بخش ششم: مبانی طبیعی حقوق خانوادگی بخش ششم: مبانی طبیعی حقوق خانوادگی
Expand بخش هفتم: تفاوتهای زن و مردبخش هفتم: تفاوتهای زن و مرد
Collapse بخش هشتم: مهر و نفقه بخش هشتم: مهر و نفقه
Expand بخش نهم: مسأله ی ارث بخش نهم: مسأله ی ارث
Expand بخش دهم: حق طلاق بخش دهم: حق طلاق
Expand بخش یازدهم: تعدد زوجات بخش یازدهم: تعدد زوجات
پدیدآورنده : استاد شهید مرتضی مطهری
پدیدآورنده : استاد شهید مرتضی مطهری
پدیدآورنده : استاد شهید مرتضی مطهری
پدیدآورنده : استاد شهید مرتضی مطهری
پدیدآورنده : استاد شهید مرتضی مطهری
پدیدآورنده : استاد شهید مرتضی مطهری
پدیدآورنده : استاد شهید مرتضی مطهری
پدیدآورنده : استاد شهید مرتضی مطهری
پدیدآورنده : استاد شهید مرتضی مطهری
 
خانم منوچهریان در كتاب انتقاد بر قوانین اساسی و مدنی ایران صفحه ی 37 می نویسند:

«قانون مدنی ما از یك سو مرد را وا می دارد كه به زن خود نفقه بدهد یعنی جامه، خوراك و مسكن وی را آماده كند. همچنانكه مالك اسب و استر باید برای آنان خوراك و مسكن فراهم آورد، مالك زن نیز باید این حداقل زندگی را در دسترس او بگذارد. ولی از سوی دیگر معلوم نیست چرا ماده ی 1110 قانون مدنی مقرر می دارد كه در عده ی وفات، زن نفقه ندارد و حال آنكه در هنگام مرگ شوهر، زن به ملاطفت و تسلیت احتیاج دارد و می خواهد به محض ازدست دادن مالك خود
مجموعه آثار شهید مطهری . ج19، ص: 218
پریشان روزگار و آشفته خاطر نشود. ممكن است بگویید: شما كه دم از آزادی می زنید و می خواهید در همه جا با مرد یكسان باشید، چرا در اینجا می خواهید باز هم زن بنده و جیره خوار مرد باشد و چشم داشته باشد كه پس از وی نیز این بندگی و جیره خواری ادامه یابد؟ ما در پاسخ می گوییم: مطابق همان فلسفه ی بردگی زن كه طرح این قانون مدنی بر پایه ی آن ریخته شده است، خوب بود كه به قول سعدی «مالكان تحریر» پس از خود نیز نفقه را برای زن مقرر می داشتند و قانون هم این موضوع را رعایت می كرد. » .

ما از این نویسنده می پرسیم كه از كجای قانون مدنی و از كجای قانون اسلام (یا به قول شما فلسفه ی بردگی زن) شما استنباط كردید كه مرد مالك زن است و علت نفقه دادن مرد مملوك بودن زن است؟ این چطور مالكی است كه حق ندارد به مملوك خود بگوید این كاسه ی آب را به من بده؟ این چطور مالكی است كه مملوكش هر كاری بكند به خودش تعلق دارد نه به مالك؟ این چطور مالكی است كه مملوكش در كوچكترین قدمی كه برای او بردارد- اگر دل خودش بخواهد- حق دارد مطالبه ی مزد بكند؟ این چطور مالكی است كه حق ندارد به مملوك خودش تحمیل كند كه بچه ای را كه در خانه ی مالك خود زاییده است مجاناً شیر دهد؟ .

ثانیاً مگر هركس نفقه خور كسی بود مملوك اوست؟ از نظر اسلام و هر قانون دیگری فرزندان، واجب النفقه ی پدر یا پدر و مادرند. آیا این دلیل است كه همه ی قوانین جهان فرزندان را مملوك پدران می دانند؟ در اسلام پدر و مادر اگر فقیر باشند واجب النفقه ی فرزند می باشند بدون اینكه فرزند حق تحمیلی به آنها داشته باشد. پس آیا باید بگوییم اسلام پدران و مادران را مملوك فرزندان خود شناخته است؟ .

ثالثاً از همه عجیبتر این است كه می گویند: چرا نفقه ی زن در عده ی وفات واجب نیست در صورتی كه زن در این وقت كه شوهر خود را از دست می دهد بیشتر به پول شوهر احتیاج دارد؟ .

مثل این است كه این نویسنده ی گرامی در اروپای صد سال پیش زندگی می كند.

ملاك نفقه دادن مرد به زن احتیاج زن نیست. اگر از نظر اسلام زن در مدتی كه با شوهر خود زندگی می كند حق مالكیت نمی داشت، این مطلب درست بود كه بعد از مردن شوهر بلافاصله وضع زن مختل می شود. ولی [با توجه به ] قانونی كه به زن حق
مجموعه آثار شهید مطهری . ج19، ص: 219
مالكیت داده است و زنان به واسطه ی تأمین شدن از جانب شوهران همیشه ثروت خود را حفظ می كنند، چه لزومی دارد كه پس از بهم خوردن آشیانه ی زندگی باز هم تا مدتی نفقه بگیرند؟ نفقه حق زینت بخشیدن به آشیانه ی مرد است. پس از خرابی آشیانه لزومی ندارد كه این حق برای زن ادامه پیدا كند.
کليه حقوق برای پايگاه شهید مطهری محفوظ است