این در اجتماع غیرخانوادگی. اما در اجتماع خانوادگی چطور؟ آیا افراد بشر در
اجتماع خانوادگی نیز از لحاظ حقوق اولیه ی طبیعی وضع مشابه و همانندی دارند و
تفاوت آنها در حقوق اكتسابی است؟ یا میان اجتماع خانوادگی یعنی اجتماعی كه از
زن و شوهر، پدر و مادر و فرزندان و برادران و خواهران تشكیل می شود با اجتماع
غیرخانوادگی، از لحاظ حقوق اولیه نیز تفاوت است و قانون طبیعی، حقوق خانوادگی
را به شكلی مخصوص وضع كرده است؟ .
در اینجا دو فرض وجود دارد: یكی اینكه زن وشوهری و پدر و فرزندی یا مادر و
فرزندی مانند سایر روابط اجتماعی و همكاریهای افراد با یكدیگر در مؤسسات ملی
یا در مؤسسات دولتی، سبب نمی شود كه بعضی افراد طبعاً وضع مخصوص به خود
داشته باشند. فقط مزایای اكتسابی سبب می شود كه یكی مثلاً رئیس و دیگری
مرئوس، یكی مطیع و دیگری مطاع، یكی دارای ماهانه ی بیشتر و یكی كمتر باشد. زن
بودن یا شوهر بودن، پدر یا مادر بودن و فرزند بودن نیز سبب نمی شود كه هر كدام وضع
مخصوص به خود داشته باشند. فقط مزایای اكتسابی می تواند وضع آنها را نسبت به
مجموعه آثار شهید مطهری . ج19، ص: 161
یكدیگر معین كند.
فرضیه ی «تشابه حقوق زن و مرد در حقوق خانوادگی» كه به غلط نام «تساوی
حقوق» به آن داده اند، مبتنی بر همین فرض است. طبق این فرضیه زن و مرد با
استعدادها و احتیاجات مشابه و با سندهای حقوقی مشابهی كه از طبیعت در دست
دارند در زندگی خانوادگی شركت می كنند. پس باید حقوق خانوادگی بر اساس
یكسانی و همانندی و تشابه تنظیم شود.
فرض دیگر این است كه خیر، حقوق طبیعی اولیه ی آنها نیز متفاوت است. شوهر
بودن از آن جهت كه شوهر بودن است وظایف و حقوق خاصی را ایجاب می كند و زن
بودن از آن جهت كه زن بودن است وظایف و حقوق دیگری ایجاب می كند. همچنین
است پدر یا مادر بودن و فرزند بودن، و به هر حال اجتماع خانوادگی با سایر شركتها و
همكاریهای اجتماعی متفاوت است. فرضیه ی «عدم تشابه حقوق خانوادگی زن و مرد»
كه اسلام آن را پذیرفته مبتنی بر این اصل است.
حالا كدامیك از دو فرض بالا درست است و از چه راه می توانیم درستی یكی از
این دو فرض را بفهمیم؟