گفتیم اینكه در قانون خلقت، مرد مظهر نیاز و طلب و خواستاری و زن مظهر
مطلوبیت و پاسخگویی آفریده شده است، بهترین ضامن حیثیت و احترام زن و
جبران كننده ی ضعف جسمانی او در مقابل نیرومندی جسمانی مرد است و هم بهترین
عامل حفظ تعادل و توازن زندگی مشترك آنهاست. این نوعی امتیاز طبیعی است كه به
زن داده شده و نوعی تكلیف طبیعی است كه به دوش مرد گذاشته شده است.
قوانینی كه بشر وضع می كند و به عبارت دیگر تدابیر قانونی كه به كار می برد، باید
این امتیاز را برای زن و این تكلیف را برای مرد حفظ كند. قوانین مبنی بر یكسان بودن
زن و مرد از لحاظ وظیفه و ادب خواستاری، بر زیان زن و منافع و حیثیت و احترام
اوست و تعادل را به ظاهر به نفع مرد و در واقع به زیان هر دو بهم می زند.
از این رو موادی كه از طرف نویسنده ی «چهل پیشنهاد» مبنی بر شركت دادن زن به
وظیفه ی خواستگاری پیشنهاد شده، هیچ گونه ارزشی ندارد و بر زیان جامعه ی بشری
است.