همچنین می فرمود:
بُعِثْتُ عَلَی الشَّریعَةِ السَّمْحَةِ السَّهْلَةِ
[1].
خدا مرا بر شریعت و دینی مبعوث كرده است كه باسماحت (باگذشت) و
آسان است.
مجموعه آثار شهید مطهری . ج16، ص: 161
دین اسلام سماحت دارد. به یك انسان می گویند «سماحة» یعنی انسان
باگذشت، ولی «دین باگذشت است» یعنی چه؟ مگر دین هم می تواند باگذشت
باشد؟ دین هم باگذشت است ولی اصولی دارد. چطور؟ دینی كه به شما می گوید
وضو بگیر، همین دین به شما می گوید اگر زخم یا بیماریی در بدن تو هست و خوف
ضرر داری، بیم ضرر داری- نمی گوید یقین به ضرر داری- تیمم كن، وضو نگیر.
این معنی اش سماحت این دین است؛ یعنی یك دینِ یك دنده ی لجوج بی گذشت
نیست، در جایش گذشت دارد. یا می گوید روزه واجب است. واقعاً اگر انسان بدون
عذر روزه ای را بخورد گناه مرتكب شده است. ولی همین دین می بینیم در جای
خودش گذشت زیادی نشان می دهد: «
یُرِیدُ اَللّهُ بِكُمُ اَلْیُسْرَ وَ لا یُرِیدُ بِكُمُ اَلْعُسْرَ» . در
مورد روزه است؛ مسافر هستی، در مسافرت روزه گرفتن برای تو سخت است، روزه
نگیر، بعد قضایش را بگیر: «
یُرِیدُ اَللّهُ بِكُمُ اَلْیُسْرَ» . مریض هستی: «
وَ مَنْ كانَ مَرِیضاً أَوْ
عَلی سَفَرٍ فَعِدَّةٌ مِنْ أَیّامٍ أُخَرَ یُرِیدُ اَللّهُ بِكُمُ اَلْیُسْرَ وَ لا یُرِیدُ بِكُمُ اَلْعُسْرَ» [2]، یعنی دینی است
باسماحت و باگذشت. حتی وقتی خوف ضرر داری (لازم نیست صددرصد یقین
داشته باشی) [همین طور است ] و ممكن است این خوف از گفته ی یك طبیب فاسق یا
كافر در دل تو پیدا بشود، ولی به هر حال این خوف و نگرانی در قلب تو پیدا شده
است. و حدیث داریم كه لازم نیست این خوف و نگرانی برای دیگران پیدا بشود و
دیگران خائف باشند، «اِنَّ
اَلْإِنْسانُ عَلی نَفْسِهِ بَصِیرَةٌ» [3]. اگر تو خودت در قلب خودت
احساس می كنی كه خوف داری كه نكند این روزه بیماری تو را تشدید كند، همین
كافی است و لازم نیست از كس دیگر بپرسی. حتی برای یك پیرمرد یا پیرزن یا
یك زن مُقرِب (یعنی زن حامله ای كه نزدیك وضع حمل اوست) لزومی نیست كه
خوف ضرر باشد. یك پیرمرد یا پیرزن ممكن است خوف ضرر هم نداشته باشد ولی
[چون ] به حد پیری و فرتوتی رسیده [روزه بر او واجب نیست ] . این، سماحت و
گذشت است.
مرحوم آیت اللّه حاج شیخ عبد الكریم حائری (اعلی اللّه مقامه) در آخر عمر كه
پیرمرد بود و روزه برایش سخت بود، روزه می گرفت. به ایشان گفته بودند: چرا شما
مجموعه آثار شهید مطهری . ج16، ص: 162
روزه می گیرید؟ شما خودتان در رساله نوشته اید و فتوای خودتان است كه بر شیخ
و شیخه روزه واجب نیست. آیا فتوایتان عوض شده یا هنوز خودتان را شیخ (یعنی
پیر) حساب نمی كنید؟ گفت: نه، فتوایم تغییر نكرده، خودم هم می دانم پیرم. پس
چرا افطار نمی كنید؟ گفت: آن رگ عوامی ام نمی گذارد.
پیغمبر فرمود: «بُعِثْتُ عَلَی الشَّریعَةِ السَّمْحَةِ السَّهْلَة» خدا مرا بر شریعت و دینی
باگذشت، و در موارد خودش سهل و آسان مبعوث كرده است؛ دینی است عملی،
دین غیر عملی نیست. اتفاقاً از نظر آنهایی كه از بیرون دارند نگاه می كنند، یكی از
چیزهایی كه به موجب آن اسلام همه را جذب می كند همین سهولت و سماحت این
دین است. پیغمبر فرمود یك نفر مبلّغ باید مبلّغ سماحت و سهولت این دین باشد،
كاری كند كه مردم به امر دین تشویق و ترغیب بشوند.
[1] [در
كافی ، ج /5ص 494 چنین آمده است: «لَمْ یُرْسِلْنِیَ اللّهُ بِالرَّهْبانِیَّةِ وَ لكِنْ بَعَثَنی بِالْحَنیفِیَّةِ السَّهْلَةِ
السَّمْحَةِ» . ]
[3] [انسان بر نفس خود آگاه است. در قرآن (قیامة/14) آمده است:
«بَلِ اَلْإِنْسانُ عَلی نَفْسِهِ بَصِیرَةٌ» . ]