خورشید دین هرگز غروب نمی كند قبل از آنكه وارد صحبت شوم این عید سعید را كه روز مبعث خاتم الانبیاء است، روز توحید است و به همین جهت روز آزادی بشر است، روز رستاخیز جهان انسانی است، روز عقل و علم است، به همه ی حضّار محترم تبریك عرض می كنم.

عرض كردم كه روز توحید و روز آزادی است. آری، بدون شك اسلام منادی توحید در جهان است. فریاد «لا اله الاّ اللّه» را، فریاد اینكه جز خدا چیز دیگری شایسته ی پرستش و عبادت، خضوع و كرنش نیست و بشر جز در پیشگاه حق در پیشگاه هیچ موجودی اعمّ از مجرّد و مادّی نباید خضوع نماید، این فریاد را اسلام بر آورد:

این آیه همان آیه ای است كه رسول اكرم به عنوان بخشنامه به نام سران جهان آن روز فرستاد.

روز عقل و علم است. راستی آیا عجیب نیست مردی امّی و درس نخوانده و در سرزمین امّیّت، برای اوّلین بار كه مبعوث می شود و انقلاب روحی و معنوی پیدا می كند، انقلابی كه اتّصال به غیب و ملكوت جهان دارد؛ با این جمله ها با بشریّت مواجه می شود:

نویسنده ی كتاب محمّد پیغمبری كه از نو باید شناخت در كتاب خود می گوید: من واقعاً به همه ی مسلمانان جهان تبریك می گویم كه پیغمبر آنها با اینكه در سرزمین امّیّت مبعوث شد سخن خود را با علم و سواد و معلومات و دفتر و كتاب و قلم شروع كرد.

عرض كردم این روز روز رستاخیز انسانیّت است؛ زیرا در این روز تنها او برانگیخته و مبعوث نشد، او برانگیخته و مبعوث شد و از مبعوث شدن او جهانی برانگیخته و مبعوث شد، دنیایی بپاخاست، انقلابی عظیم و همه جانبه بپاشد؛ انقلابی كه در آن واحد در دو جبهه بود، در دو جبهه ی متخالف و متضاد، هم برونی و هم درونی، هم اخلاقی و هم اجتماعی، هم معنوی و هم دنیایی. می دانیم كه انقلابات مقدّس

اجتماعی منتهای هنرشان این است كه در طبقه ی محروم و مظلوم روح حیاتی بدمند و آنها را به قیام در برابر طبقه ی استثمارگر وادار كنند. ماهیّت انقلاب اسلامی تنها این نبود كه طبقه ای را به جان طبقه ی دیگر بیندازد.

البته این كار را كرد، این روح را دمید و مردم را به قیام در برابر ظلم وادار كرد، امّا كارش تنها این نبود؛ كاری بالاتر و انقلابی عظیم تر نیز بپاكرد كه جز از او و كسانی از طراز او یعنی پیغمبران، ساخته نیست. انقلاب درونی ایجاد كرد، یعنی بشر را حتی علیه تبهكاریهای خودش به قیام واداشت. این خصوصیّت منحصراً از مذهب است كه قادر است آدمی را علیه تبهكاری و جنایتكاری شخص خودش به قیام وادارد كه از خود حساب بكشد، خود را ملامت كند و خود را به پای محكمه ی عدل و انصاف بكشد.

برویم دنبال مطلب اصلی خودمان. عنوان این سخنرانی چنانكه می دانید این است: «خورشید دین هرگز غروب كردنی نیست» . باید بگویم همین مجلس امشب ما در این محل و در این كانون، گواه صادقی است بر اینكه خورشید دین غروب نمی كند و روز به روز در آسمان انسانیّت ظاهرتر می شود.

شما می بینید كه اسلام پس از چهارده قرن در مثل این كانون كه كانون دانش است، یك مركز فرهنگی است، تجلّی می كند و كانونهایی نظیر این كانون را كه مسلّماً نه اوّلین آنها خواهد بود و نه آخرینشان، فتح می كند. این چه چیزی است؟ این چه نیرویی است؟ این چه قدرتی است؟ آیا این قدرت غروب كردنی است؟ تمام شدنی است، یا نه؟

---