در
پدیدآورنده : استاد شهید مرتضی مطهری
پدیدآورنده : استاد شهید مرتضی مطهری
پدیدآورنده : استاد شهید مرتضی مطهری
پدیدآورنده : استاد شهید مرتضی مطهری
پدیدآورنده : استاد شهید مرتضی مطهری
پدیدآورنده : استاد شهید مرتضی مطهری
پدیدآورنده : استاد شهید مرتضی مطهری
پدیدآورنده : استاد شهید مرتضی مطهری
پدیدآورنده : استاد شهید مرتضی مطهری
 
فرق است میان اتمام و اكمال. پس دین را، هم اكمال كردم و هم اتمام كردم. اتمام در جایی گفته می شود كه یك ساخته ای ناقص است به معنی اینكه بعضی از اجزائش هنوز ناتمام است. مثلاً اگر یك ساختمان را بسازند، قبل از آنكه همه ی كارها تمام بشود كه بتوان از آن استفاده كرد، مثل اینكه سقفش مانده باشد یا درهایش را هنوز كار نگذاشته باشند، به آن «ناتمام» می گویند. اما مسئله ی اكمال چیز دیگری است:

مجموعه آثار شهید مطهری . ج25، ص: 189
یك شی ء ممكن است پیكره اش درست و تمام باشد اما از باب اینكه روح ندارد و آن واقعیتش و آثاری كه منتظَر است بر آن مترتب بشود مترتب نمی شود می گویند كامل نیست. مثلاً اگر بگویند كمال علم به عمل است معنایش این نیست كه تا عمل نیامده است علم یك جزئش ناقص است؛ خیر، علم علم است، علم با علم تمام می شود ولی علم با عمل كامل می شود، یعنی آن آثاری كه از علم باید گرفت با عمل گرفته می شود. اِنَّ كَمالَ الْعِلْمِ بِالْعَمَلِ وَ كَمالَ الْعَمَلِ بِالنِّیَّةِ وَ كَمالَ النِّیَّةِ بِالْاِخْلاص كمال علم به عمل است، كمال عمل به نیت است و كمال نیت به اخلاص است. نیت جزء عمل نیست ولی اگر نیتی همراه عمل نباشد بی اثر است. اخلاص هم جزء نیت نیست ولی اگر اخلاص نباشد نیت اثر ندارد.
اَلْیَوْمَ اَكْمَلْتُ لَكُمْ دینَكُمْ وَ اَتْمَمْتُ عَلَیْكُمْ نِعْمَتی. این دستور [یعنی نصب علی علیه السلام به امامت ] به اعتبار اینكه یك جزء از اجزاء دین و یك دستور از دستورهای دین است پس نعمت ناتمام بود، تمام شد. باز این دستور به اعتبار اینكه اگر نبود همه ی دستورهای دیگر ناكامل بود، كمال همه ی آنها به این است. این است كه ما می گوییم روح دین ولایت و امامت است. اگر انسان ولایت و امامت نداشته باشد اعمالش حكم یك پیكر بدون روح را پیدا می كند.
حال می پردازیم به آن جمله ای كه در قسمت پیشین بود كه وعده دادم آن را توضیح بدهم. فرمود: اَلْیَوْمَ یَئِسَ الَّذینَ كَفَروا مِنْ دینِكُمْ فَلا تَخْشَوْهُمْ وَ اخْشَوْنِ امروز كافران از دین شما مأیوس شدند، از آنها نگران نباشید و نترسید، از من نگران باشید و بترسید. این جمله را مفسرین مخصوصاً [صاحب ] تفسیر المیزان خوب معنی كرده و توضیح داده اند كه معنی جمله ی «از آنها بر دینتان نترسید از من بر دینتان بترسید» چیست. مقدمه ای باید عرض بكنم تا مطلب روشن بشود و ضمناً آن سؤال تاریخی هم حل بشود و آن این است:
کليه حقوق برای پايگاه شهید مطهری محفوظ است