در
مشارکت کنید
برای ارسال پایان نامه کلیک کنید
عنوان انگليسي:
عنوان عربي:
نويسنده:
لیاقت علی کشمیری
استاد راهنما:
ابوالفضل کیاشمشکی
مقطع:
کارشناسی
استاد مشاور:
محمدرضا کاشفی
رشته گرايش:
فلسفه و کلام
استاد ناظر:
دانشگاه:
عالی امام خمینی (ره)
تاريخ دفاع:
1383
واحد:
منبع:
چکيده:


مسأله خاتمیت، از مسایلی است که به نص قرآن کریم از ضروریات دین اسلام است. تفسیر و تبیین های مختلفی درباره فلسفه ختم نبوت ارایه شده، که در این زمینه، پژوهش حاضر به بررسی و تبیین دیدگاه استاد مطهری و اقبال لاهوری پرداخته است. از نظر شهید مطهری، پیامبر خاتم کسی است که همه مراتب را طی کرده و بعد از او پیغمبر دیگری نخواهد آمد، زیرا آنچه لازم بود تا از طریق وحی به بشر برسد، نازل گردیده، و نیازی نیست که پیغمبر دیگری مبعوث شود. استاد مطهری، با استناد به وجود رابطه معکوس میان هدایت غریزی و هدایت عقلی، آن را دلیلی بر عدم بلوغ عقلی و علمی بشر در دوره قبل از خاتمیت میداند، و معتقد است که بشر در دوره خاتمیت، به مرحله ای از بلوغ عقلی و عملی دست یافته که میتواند کلیات وحی را حفظ نماید. ولی از نظر اقبال لاهوری، عقل استقرائی و علم، جایگزین وحی است، و وحی مرتبط و متناسب با مقوله غریزه میباشد. از سوی دیگر، درباره لزوم اصل اجتهاد، استاد مطهری به سنت و احادیث متعددی استناد نموده و آن را اثبات میکند، اما اقبال، اصل اجتهاد در سنت را تنها از حدیثی از معاذ بن حبل استنباط می کند. شهید مطهری با استناد به آیات قرآن و سخنان امیرالمؤمنین در نهجالبلاغه، صفات و ویژگی-های برجسته و مثبتی را برای علمای دین بیان نموده، و آنان را منسوب به یک طبقه و نژاد نمیداند. او منابع اجتهاد دین خاتم را کتاب، سنت، اجماع و عقل میداند؛ در حالی که اقبال لاهوری معتقد به روش تجربی مشترکی برای عموم بشر بوده، و علما را منسوب به نژاد یا طبقه خاص دانسته است. او بزرگ ترین منبع اسلامی را قرآن میداند، و از عقل و قیاس طبق عقاید اهل سنت استفاده می کند. استاد مطهری یکی از علل جاودانگی دین خاتم را مسأله ولایت میداند، که از پیامبر به امام معصوم منتقل میشود؛ ولی اقبال با وجود آن که به اهل بیت پیامبر(ع) عشق میورزد، به ولایت اثباتی عام اعتقادی ندارد

کلمات کليدي:
کليه حقوق برای پايگاه شهید مطهری محفوظ است