در
مشارکت کنید
برای ارسال سوال کلیک کنید
 
پرسش:
آیا درسی به عنوان مغلطه در دروس حوزوی وجود دارد؟ در صورت وجود لطفا درباره محتوای آن توضیح دهید.
پاسخ:

مغالطه نام یک درس حوزوی نیست، بلکه یکی از مسائل علم منطق است، آنان که درس منطق می خوانند با این مبحث هم آشنا می شوند، این بحث از بحثهای تخصصی منطقی است و برای فهم آن نیاز به فراگیری مقدماتی در این باب وجود دارد ولی سعی می شود تا جایی که امکان دارد توضیحی به زبان ساده برای آشنایی اجمالی شما بدهیم و برای اطلاع کافی و دقیق باید به کتب منطقی رجوع کنید.

مغالطه به استدلال و قیاس باطل برای دگرگون نشان دادن حقایق گفته می شود. مغالطه گو کسی است که از روی استدلال نادرست به یک نتیجه ای دست یافته و آن نتیجه را در دیگر نتیجه گیری ها به عنوان یک استدلال نادرست بکار می گیرد.

انسانها که قیاس می کنند و استدلال قیاسی می آورند هدفهای مختلفی دارند اگر هدف انسان از آوردن یک استدلال اشتباه کاری باشد آن استدلال « مغالطه» یا « سفسطه» نامیده می شود .

دانستن فن مغالطه نظیر شناختن آفات و میکروب های مضره و سمومات است که از آن جهت لازم است تا انسان از آنها احتراز جوید، و یا اگر کسی خواست او را فریب داده و مسموم کند فریب نخورد، و یا اگر کسی مسموم شده باشد بتواند او را معالجه کند.

دانستن و شناختن انواع مغالطه ها برای این است که انسان شخصا احتراز جوید و آگاهی یابد تا دیگران او را از راه نفریبند و یا گرفتاران مغالطه را نجات دهند.

منطقیین سیزده نوع مغالطه ذکر کردهاند. ما در اینجا نمی توانیم بطور تفصیل همه آنها را ذکر کنیم منتها به بعضی از اقسام آن اشاره میکنیم.

مغالطه بطور کلی بر دو قسم است یا لفظی است و یا معنوی.

مغالطه لفظی آن است که منشأ مغالطه لفظ باشد. مانند اینکه لفظ مشترکی که دارای دو معنای مختلف است حد وسط قیاس قرار دهند، در صغرای قیاس یک معنا را در نظر بگیرند و در کبری قیاس معنای دیگر را، و قهرا آنچه مکرر شده فقط لفظ است نه معنا، و نتیجه های که گرفته میشود قهرا غلط است.

مثلا می دانیم که لفظ « شیر» در فارسی مشترک است میان « مایع» سفید و آشامیدنی که از پستان حیوانات دوشیده می شود، و میان حیوان درنده معروف جنگلی. حال اگر کسی بگوید:

مایعی که در پستان حیوان ها وجود دارد شیر است.

و شیر درنده و خونخوار است.

پس مایعی که در پستان ها موجود است درنده و خوانخوار است.

« مغالطه» است. یا اینکه از باب مجاز و استعاره به یک انسان قوی گفته می شود فلانی فیل است. حال اگر کسی قیاسی به این صورت تشکیل دهد.

زید فیل است.

هر فیلی عاج دارد.

پس زید عاج دارد.

اینهم مغالطه است.

مغالطه معنوی آن است که به لفظ مربوط نیست، بلکه به معنا مربوط است.

« در هر قیاس اگر مقدمات معلوم است نتیجه خودبخود معلوم است و نیازی به قیاس نیست، و اگر مقدمات مجهول است قیاس نمی تواند آنها را معلوم کند، پس بهر حال قیاس بی فایده است».

مغالطه اینجاست که می گوید اگر مقدمات معلوم باشد نتیجه خواه ناخواه معلوم است.

در صورتی که معلوم بودن مقدمات موجب معلوم شدن قهری نتیجه نیست، معلوم بودن مقدمات بعلاوه اقتران آن معلومات با یکدیگر، سبب معلوم شدن نتیجه می گردد، آنهم نه هر اقترانی، بلکه اقتران به شکل خاص که منطق عهدهدار بیان آن است. پس این مغالطه از اینجا پیدا شد که یک مطلب نادرست با ماسک یک مطلب درست در قیاس بالا جای گرفته است.

شناختن انواع مغالطه ها، و تطبیق آنها به موارد که از چه نوع مغالطه های است ضروری و لازم است. می توان گفت قیاس مغالطه بیشتر از قیاس صحیح در کلمات متفلسفان وجود دارد. از این رو شناختن انواع مغالطه ها و تطبیق آنها بموارد که از چه نوع مغالطه های است ضروری و لازم است. [1]



[1] - برگرفته از کتاب آشنائی با علوم اسلامی1 (منطق ، فلسفه)- شهید مرتضی مطهری- درس شانزدهم : صناعات خمس

 


پرسش : 18815، h،
کليه حقوق برای پايگاه شهید مطهری محفوظ است