در
مشارکت کنید
برای ارسال سوال کلیک کنید
 
پرسش:
نکات مثبت اندیشه های دکتر شریعتی را بیان نمایید؟
پاسخ:

درباره مرحوم دکتر شریعتی سخنان موافق و مخالف بسیار گفته شده است. برخی سعی کرده اند او را به وهابیگری و حتی ساواک منتسب نمایند. در این مختصر سعی می شود اندیشه ها و تفکرات وی که بر اساس جهان بینی توحیدی و ایدئولوژی اسلامی است مورد مطالعه و بررسی قرار گیرد، امّا انتقادات و اعتراض هایی که به آراء و نظریات او وارد شده پاسخ مستقلی می طلبد.

1. جهان بینی توحیدی:شریعتی پس از اثبات بطلان مکاتب مادی به ویژه مارکسیسم که نخستین و مهم ترین خطر برای انحراف اذهان جوانان ایرانی بود و با زدودن آن از اندیشه ها، به معرفی مکتب اسلام و در واقع، افشاندن بذر توحیدی در افکار تحصیل کردگان و روشن فکران ایرانی پرداخت.

نخستین گام وی در شناساندن اسلام، معرفی یک جهان بینی توحیدی است که درباره ی آن می گوید: «جهان بینی توحیدی من عبارت است از تلقی همه جهان به صورت وحدت، نه تقسیم آن به دنیا و آخرت، طبیعت و ماورای طبیعت، روح و جسم». [1]

و یا گفته است: «خیلی ها به توحید معتقدند اما فقط به عنوان یک نظریه «فلسفی خدا یکی است». اما من آن را به عنوان یک جهان بینی می فهمم چنان که شرک را هم از همین زاویه می بینم یعنی تلقی جهان به عنوان یک مجموعه ی ناهماهنگ پر از تفرقه، عدم تجانس و دارای قطب های مستقل ناهمساز و حرکت های متناظر. جهان بینی توحیدی نفی همه ی این اختلاف ها است اعم از اختلاف طبقاتی، اجتماعی، اقتصادی و نژادی.» [2]

2. انسان شناسی:شریعتی بر پایه تعلیمات قرآن، انسان را موجودی دو قطبی می بیند که یک قطب آن از خاک (حمأ مسنون) است و قطب دیگرش روح خدایی که در او دمیده شده است و عنصر متعالی وجود او را تشکیل می دهد. درون انسان پیوسته جولانگاه پیکار این دو قطب است. در نتیجه، انسان موجودی ایستا نیست بلکه موجودی است پویا و در حال تحول دائمی و حرکت مستمر به سوی عنصر متعالی خویش یعنی روح خدایی. و مذهب به معنی راه و مسیر این حرکت است. راهی که از لجن تا خدا امتداد می یابد و انسان را از زندگی لجنی، جمود جهلی و خوی ابلیسی به سوی تعالی و خدا گونگی می برد. [3]

3. ایدئولوژی تشیع:بر اساس این جهان بینی و انسان شناسی که شریعتی ارائه می دهد، ایدئولوژی تشیع پدید می آید که مسیر انسان را برای رسیدن به یک جامعه ایده آل توحیدی مشخص می کند.

ایدئولوژی تشیع بر دو اصل استوار است: اصل امامت و اصل عدل. شریعتی در بسیاری از آثار و سخنرانی های خود از جمله در رساله ی «شیعه یک حزب تمام» بر این دو اصل تأکید دارد.

«اساساً شیعه یک حزب تمام است. حزبی با تمام خصوصیات و ابعادی که قرآن می گوید و با همه ی ویژگی ها و مشخصات، که در تلقی روشنفکر امروز سنگر نجات انسان هاست ... حزبی است که هم تحقق عینی آن «حزب الله» است که قرآن از آن سخن می گوید و هم پاسخگویی نیاز این نسل مسئول و روشنفکر در آگاهی دادن و حرکت بخشیدن به توده های متحجر جامعه در رهبری مبارزه ی طبقاتی آن ها ... و تحقق آرمان های طبقات محروم» و «امت یا جامعه یک جامعه ی در حال حرکت است. جامعه ای عازم یک هدف، در یک راه و در یک جهت.» [4]

به اعتقاد شریعتی، اسلام به ویژه تشیع علوی بر خلاف تصور بسیاری از روشنفکران غیر مذهبی، یک آیین محافظه کار و تقدیرگرا نیست بلکه در اصل یک ایدئولوژی انقلابی است که تمام جنبه های زندگی به ویژه سیاست را در بر می گیرد و به مؤمنین راستین می آموزد که با تمام اشکال ستم و استعمار مبارزه کنند. [5]

4. اصالت عقل و اجتهاد:هر ایدئولوژی و هر نهضت انقلابی اگر بخواهد همیشه در حال پویایی و حرکت و پیشرفت باشد، باید با زمان حرکت کند و خوشبختانه در مذهب تشیع، نهاد اجتهاد و استدلال عقلی با توجه به همین ضرورت پدید آمده است. البته می دانیم که در فقه شیعه، عقل یکی از ارکان چهارگانه ی استنباط احکام شرع است. از این رو شریعتی برای تضمین تداوم نهضت، به امر اجتهاد اهمیت فوق العاده قایل است. شریعتی اجتهاد را که عامل بزرگ حرکت و حیات و نوسازی همیشگی روح و نظام عملی و حقوقی اسلام در طی ادوار متغیر و متحول زمان است، نمونه بارزی از روح پویا و واقع نگر اسلام معرفی می کند. [6]

و نیز می گوید: «به نظر من در اسلام به عنوان ایدئولوژی، بزرگ ترین عاملی که نشان می دهد جامعه از نظر علمی می تواند همیشه به خودش حالت تهاجمی بدهد، مسأله اجتهاد است ...» [7]

5. اندیشه و سخنان شریعتی درباره زنان:سخنان شریعتی درباره ی زنان و خطاب به زنان را در دو نکته ی مهم باید بررسی کرد:

1. نخست، آن که وی الگوهای مبتذل زنان غربی و پیروی زنان ایران از آنان را به شدّت رد کرده، مورد اعتراض قرار می دهد.

2. دوم، آن که با شیوه ی کهنه ی جدا کردن زنان از جامعه و ممانعت آنان از رشد و تربیت و محروم کردن آن ها از حقوق انسانی خودشان نیز مخالف است. در نتیجه شریعتی خواستار تحصیل علم، کسب تخصص و شرکت فعال زنان در کارهای اجتماعی و سیاسی بر اساس تعلیمات اسلام و پیروی از زنان عالی قدر تاریخ تشیع است.

شریعتی در کتاب «فاطمه، فاطمه است» موقعیت و مقام والای زن را در تفکر اسلامی مشخص کرده، آنان را به باز پس گرفتن حقوق و احترام پایمال شده ی خود، از طریق رهنمودهای اسلام و در مسیر ایدئولوژی تشیع فرا می خواند و می نویسد: «به جرم زن بودن و احیاناً به نام دینداری از تحصیل و کسب کمال محرومشان می کنند با آن که در تاریخ اسلام زنانی که به درجه اجتهاد رسیده، حوزه ی درسی داشتند و کتب بسیار مفید علمی و اخلاقی تألیف نمودند بسیارند.» [8]

به طور خلاصه، اندیشه های انقلابی دکتر شریعتی را برای حمایت دانشگاهیان از نهضت اسلامی، به ترتیب زیر می توان عنوان نمود.

1. شریعتی نخست با تحلیل و ارزیابی مکاتب فکری، مادی و ایدئولوژی های الحادی و نشان دادن انحراف ها و خطاهای آن مکاتب، عدم قابلیت و کارایی آن ها را برای نجاب خلق های تحت ستم، روشن ساخت.

2. وی با ارائه افقی وسیع و روشن از یک جهان بینی و ایدئولوژی فراگیر و کارآمد بر اساس تعلیمات اسلام، توجه روشنفکران و عناصر آگاه و آرمان جوی جامعه را به اصالت انقلابی مکتب تشیع معطوف داشت و نشان داد که تشیع رادیکال تنها راه و ایدئولوژی جامعه و کارآمد و مؤثر برای نجات توده های تحت ستم و برقراری یک نظام مبتنی بر قسط و عدل حقیقی است.

3. در انتقاد از نظام ظالمانه ی موجود و متبلور کردن ستمکاری ها و ناهنجاری های جامعه، شریعتی از طریق سخنرانی ها و نوشته های خود اساس و بنیاد حکومت دیکتاتوری و شرایط ظالمانه ی آن را مورد نقد قرار داد و با ایجاد ادراک ذهنی از مظالم موجود در میان نسل جوان دانشگاهی نارضائی و زمینه ی انقلاب را پدید آورد.


[1] - شریعتی، علی، مجموعه آثار، (اسلام شناسی، ج 1)، انتشارات قلم، چاپ سوم، 1375، ج16، ص35.

[2] - همان، ص36ـ35.

[3] - همان، ص50ـ41.

[4] - شریعتی، علی، شیعه یک حزب تمام، همان، ص9.

[5] - همان، ص1ـ35.

[6] - همان، اقتصاد، قسط توحیدی و اجتهاد یا انقلاب دائمی، ص72.

[7] - همان، اسلام شناسی، ص452.

[8] - همان، فاطمه، فاطمه است، ص106.


مرکز مطالعات و پاسخگویی به شبهات ،
کليه حقوق برای پايگاه شهید مطهری محفوظ است