در
مشارکت کنید
برای ارسال سوال کلیک کنید
 
پرسش:
هویت صنفی روحانیت در اسلام چگونه است؟
پاسخ:

 

 

بررسی این موضوع در میان برخی ادیان و پیروان آنان حاکی از وجود طبقه خاصی به نام روحانی با موقعیت و امتیازات خاص اجتماعی و طبقاتی است به عنوان نمونه «ویل دورانت در تاریخ تمدن» در خصوص وجود چنین طبقه ای در میان یهودیان می گوید: «... در میان یهودیان دستگاه روحانیت دستگاه بسته ای بود و جز فرزندان لاوی کسی نمی توانست در این طبقه وارد شود. این طبقه حق میراث بردن نداشتند ولی از پرداخت مالیات و باج و انواع دیگر عوارض معاف بودند...» [1] وی همچنین در فراز دیگری از این کتاب به بحث روحانیت در میان برهمائیان می پردازد: «قانون مائو به پادشاه اخطار می کند که هرگز از برهمن مالیات نگیرد... قدرت برهمن بر پایه انحصار دانش قرار دارد. برهمن ها, متولی و مفسران سنت و کارشناسان آیات و خطاناپذیرند.. بر طبق قوانین برهمن اگر یک نفر غیر آنان نوشته های مقدس را تلاوت می کرد زبانش قطع می گردید و اگر مطالبی از آن را از بر می نمود باید پیکرش به دو پاره شود... اگر برهمن مرتکب جنایت می شد نباید کشته می شد... برهمن نباید خارج از فرقه خود با کسی ازدواج کند.» [2] نکته ای که در این میان باید توجه داشت آن است که چه بسا این امتیازات و حقوق و حدود انحصاری به اصل ادیان فوق ارتباطی نداشته باشد بلکه شاید به خواست برخی روحانیون جاه طلب چنین مقرراتی در میان آنان وضع گردیده باشد.

اما آن چه مسلم است در اسلام هیچ گاه چنین امتیاز طبقاتی یا نژادی برای روحانیون مقرر نگردیده و هیچگونه انحصار علمی برای گروهی خاص به رسمیت شناخته نشده است.

شهید مطهری با طرح این مبحث ضمن تبیین جایگاه و وظایف عالمان دینی در اسلام آن وظایف را در انحصار گروه، قوم یا نژاد خاصی قرار نمی دهد. [3] وی همچنین معتقد است در اسلام برای علمای دین هیچ امتیاز و استثناء خاصی نسبت به بقیه مردم وجود ندارد هر حکمی که برای سایر مردم وضع شده باشد یک عالم دینی نیز مکلف به انجام آن است. و در فرازی دیگر تأکید می کند حق فهم و تفسیر و تخصص در متون دینی هم منحصر به طبقه معینی نیست بلکه شرط آن داشتن علم و صلاحیت فنی لازم است. [4]

 

[1] - ویل دورانت، تاریخ تمدن، ترجمه احمد آرام، تهران، انتشارات انقلاب اسلامی، 1367، ج1، ص466.

[2] - همان، ص695ـ697.

[3] - شهروئی، داوود، حوزه و روحانیت از دیدگاه شهید مطهری، انتشارات پارسایان، 1379، ص65.

[4] - همان، ص70ـ71.


مرکز مطالعات و پاسخگویی به شبهات ،
کليه حقوق برای پايگاه شهید مطهری محفوظ است