پرسش:
اسلام چگونه می تواند با منابعی که از گذشته مانده است، جوابگوی مسائل امروز باشد؟
پاسخ:
با توجه به استعداد پایان ناپذیر منابع اسلامی، مخصوصاً قرآن کریم، برای تحقیق و کشف و استنباط
"اجتهاد یا تفقّه، در دوره خاتمیّت وظیفه بسیار حسّاس و اساسی بر عهده دارد و از شرایط امکان جاوید ماندن اسلام است. اجتهاد را به حق نیروی محرّکه اسلام خوانده اند. ابن سینا فیلسوف بزرگ اسلامی با روشن بینی خاصّی این مسأله را طرح می کند، می گوید:
«کلّیّات اسلامی، ثابت و لا یتغیّر و محدود است و امّا حوادث و مسائل، نامحدود و متغیّر است و هر زمانی مقتضیات مخصوص خود و مسائل مخصوص خود دارد. به همین جهت ضرورت دارد که در هر عصر و زمانی گروهی متخصّص و عالم به کلّیّات اسلامی و عارف به مسائل و پیشامدهای زمان، عهده دار اجتهاد و استنباط حکم مسائل جدید از کلّیّات اسلامی بوده باشند.»[1]
علمای اسلام در دوره های درخشان تمدّن اسلامی- که جامعه ای بسیط و بدوی به سرعت رو به گسترش و توسعه گذاشت، آسیا و قسمت هایی از اروپا و افریقا را در بر گرفت و بر ملّتها و نژادهای گوناگون که هر کدام سابقه و فرهنگ خاصّی داشتند حکومت کرد و هزارها مسأله نو و جدید به وجود آورد- به خوبی از عهده وظیفه ای که به آنها محوّل شده بود بر آمدند و اعجاب جهانیان را بر انگیختند. علمای اسلام ثابت کردند که منابع اسلامی اگر مقرون به حسن تشخیص و حسن استنباط باشد قادر است با یک اجتماع متحوّل و متکامل پیش برود و آن را راهنمایی کند؛ ثابت کردند که حقوق اسلامی زنده است و قابلیّت دارد با مقتضیات ناشی از پیشرفت زمان، هماهنگی کند و به احتیاجات هر عصری پاسخ بگوید." [2]
[2] - مجموعه آثار استاد شهید مطهری، ج3، ص: 198 و 199
،