در
مشارکت کنید
برای ارسال سوال کلیک کنید
 
پرسش:
بین اصالت وجود و جعل وجود چه فرقی است؟
پاسخ:

استاد شهید مطهری می فرماید: این دو بحث در واقع ملازم و دست در گردن یکدیگر هستند و تفکیک این ها چندان صحیح نیست. به این معنی که این ها دو بحث است، ولی یکی کافی است برای دیگری، مدعا یک مدعا نیست ولی یکی که ثابت شد کافی است که دیگری هم اثبات شود؛ یعنی ما اگر وجود را امر حقیقی بدانیم چاره ای نداریم از این که بگوییم علت که معلوم را ایجاد می کند وجود به او می دهد. ما وقتی می گوییم علت معلول را افاضه می کند یعنی علت حقیقت بخش معلول است. حقیقت چیست؟ وجود، پس وجود به او می دهد. اما اگر گفتیم وجود یک معنای انتزاعی ذهنی است و ماهیت اصیل است و حقیقت شیء همان ماهیت او است، معلوم است که علت هم همان ماهیت معلول را به او می دهد. علت آن چیزی را می دهد که واقعاً اصیل است. معنی ندارد که علت در عالم عین یک امر اعتباری را بدهد. اعتباری که مربوط به عالم ذهن است. بنابراین فرض اگر الف را علت بگیریم و ب را معلول، اگر الف ، ب را می دهد، ذات ب را می دهد. وقتی که ذات ب را داد، وجود برای این ب انتزاع می شود. [1]

مرحوم آملی می فرماید: مسئله اصالت وجود با اصالت وجود در جعل مغایر است، گرچه این دو بحث تلازم در صدق دارند؛ زیرا کسی که به اصالت وجود قائل است، به مجعول بودن وجود نیز معتقد است و کسی که می گوید مجعول بالإصاله وجود است، به اصالت وجود نیز معتقد است. علت تغایر این دو بحث این است که ممکن است کسی به اصالت وجود معتقد باشد، یعنی بگوید آنچه در خارج حقیقت دارد وجود است نه ماهیت ولی به اصالت جعل وجود عقیده نداشته باشد، چرا که اصلاً به جعل قایل نباشد بلکه بگوید عالَم بر حسب اتفاق موجود شده و جاعلی در کار نیست تا گفته شود فلان چیز جعل شده است، وجود یا ماهیت؟ نیز بحث اصالت وجود در مورد خدا هست چون عین وجود است ولی در مورد خدا جعل مطرح نمی باشد، چرا که جاعل ندارد، بلکه خالق مخلوقات است. [2]

 



[1]   - مرتضی مطهری، شرح منظومه مبسوط، ج 2، ص 422.

[2] - محمد تقی آملی، دررالفوائد (شرح منظومه سبزواری)، ج1، ص 185.

،
کليه حقوق برای پايگاه شهید مطهری محفوظ است