شوال 1380 ق. فرا رسید و بیماری بر پیكر مرجع جهان اسلام، پنجه افكند. در چنین روزهایی گروهی از ارادتمندان به عیادتش شتافتند. استاد، كه بسیار اندوه گین مینمود، سربلند كرد و گفت: عمر ما گذشت. ما رفتیم و نتوانستیم چیزی برای خود از پیش بفرستیم و عمل با ارزشی انجام دهیم.!!
یكی از حاضران گفت: آقا، شما دیگر چرا؟ بحمدالله این همه آثار نیك از خود بر جای نهادهاید؛ شاگردان پرهیزگار ، كتابهای پرارزش. مسجدها و كتابخانهها ساختهایدو....ما باید چنین سخنی بر زبان برانیم.
فقیه پارسای شیعه فرمود: خَلِّصِ العَمَل فَانَّ الناقِدَ بصیر بصیر. [1]
سرانجام در سیزدهم شوال 1380 هـ.ق برابر با دهم فروردین 1340 هـ.ش، برای همیشه چشم از جهان فرو بست . حاضرانی كه در كنار بالین آن حضرت نشسته بودند میگویند : آن مرد بزرگ خطاب به پزشكان و اطرافیان كه مشغول تلاش بودند، چنین فرمودند :
«مرگ است ، مرگ ... رها كنید ... یا الله ، لااله الا الله ...» و پس از سه مرتبه تكرار، این جمله ، دیدگان پر فروغ و حق بینش آهسته به روی هم قرار گرفت ، لبها بسته شد ، قلب آرام گرفت ، پیكر عزیز و شریفش بیحركت گردید ، دفتر حیات عاریت بسته شد و خورشید درخشان عمر، غروب كرد ، روح پاك او ، با فراغت بال و سرشار از عظمت قدم به دنیای جاوید گذاشت تا در جوار قرب كردگار و ائمه معصومین آرام گیرد ... .
برگ گل در دست نسیم
پیكر مطهر ایشان بعد از خروج از منزل بر روی دست مردم قرار گرفت و چون برگ گلی در دست نسیم ، به این سوی و آن سوی حركت میكرد . بیشتر مردم سیاه پوش بودند ، بعضی به سر و صورت خود گل مالیده و عدهای به سر خود و دیگران كاه میریختند ، تابوت كه با پارچه سیاه و روپوش سبزی پوشیده شده و عمامه آیتالله در جلوی عماری بر روی آن قرار داده شده بود ، به روی دستان مردم در حركت بود . با نظر آیت الله بهبهانی ، حجت الاسلام آقا محمد حسن طباطبائی بر پیكر مطهر پدر ارجمند خویش ، نماز خواندند .
چهل روز در سوگ آفتاب
پیكر فقیه سترگ در میان اندوه هزاران نفر و با تشییع و تجلیلی كه تا آن روز كمتر سابقه داشت ، در بالاسر حرم حضرت معصومه(س) جنب در ورودی مسجد اعظم به خاك سپرده شد . به همین مناسبت تمام شهرهای ایران تعطیل شدند .
سفرا و نمایندگان كشورهای اسلامی ابراز همدردی كردند ، حتی كشورهای شوروی ، آمریكا و انگلیس مجبور شدند پرچمهای سفارتخانهها و كنسولگریهای خود را به عنوان عزا نیمه افراشته نگه دارند [2]
[1] - مجله نور علم، ص 98ـ99.
[2] -دوانی ، علی ، مفاخر اسلام ، ج 12 ، ص 532 .