[1] . شرح مختصر زندگانى مؤلّف شهید
استاد شهید آیة اللّه مطهرى در 13 بهمن 1298 هجرى شمسى مطابق با 12 جمادى الاولاى 1338 هجرى قمرى در قریه فریمان- كه اكنون تبدیل به بخش شده است- واقع در 75 كیلومترى شهر مقدّس مشهد در یك خانواده اصیل روحانى چشم به جهان مىگشاید. پس از طىّ دوران طفولیّت به مكتبخانه رفته و به فراگیرى دروس ابتدایى مىپردازد. در سن دوازده سالگى به حوزه علمیّه مشهد عزیمت نموده و به تحصیل مقدّمات علوم اسلامى اشتغال مىورزد. در سال 1316 علیرغم مبارزه شدید رضاخان با روحانیّت و علیرغم مخالفت دوستان و نزدیكان، براى تكمیل تحصیلات خود عازم حوزه علمیّه قم مىشود در حالى كه به تازگى مؤسس گرانقدر آن آیة اللّه العظمى حاج شیخ عبد الكریم حائرى یزدى دیده از جهان فرو بسته و ریاست حوزه را سه تن از مدرّسان بزرگ آن، آیات عظام سید محمّد حجّت، سید صدر الدین صدر و سید محمّد تقى خوانسارى به عهده گرفتهاند.
در دوره اقامت پانزده ساله خود در قم از محضر مرحوم آیة اللّه العظمى بروجردى (در فقه و اصول) و حضرت امام خمینى (به مدت دوازده سال در فلسفه ملّا صدرا و عرفان و اخلاق و اصول) و مرحوم علّامه سیّد محمد حسین طباطبائى (در فلسفه: الهیّات شفاى بوعلى و دروس دیگر) بهره مىگیرد. قبل از هجرت آیة الله العظمى بروجردى به قم نیز استاد شهید گاهى به بروجرد مىرفته و از محضر ایشان استفاده مىكرده است. مؤلّف شهید مدتى نیز از محضر مرحوم آیة اللّه حاج میرزا على آقا شیرازى در اخلاق و عرفان بهرههاى معنوى فراوان برده است. از اساتید دیگر استاد مطهرى مىتوان از مرحوم آیة اللّه سیّد محمّد حجّت (در اصول) و مرحوم آیة اللّه سید محمّد محقّق داماد (در فقه) نام برد. وى در مدت اقامت خود در قم علاوه بر تحصیل علم، در امور اجتماعى و سیاسى نیز مشاركت داشته و از جمله با فدائیان اسلام در ارتباط بوده است.
در سال 1331 در حالى كه از مدرّسین معروف و از امیدهاى آینده حوزه به شمار مىرود به تهران مهاجرت مىكند. در تهران به تدریس در مدرسه مروى و تألیف و سخنرانیهاى تحقیقى مىپردازد. در سال 1334 اولین جلسه تفسیر انجمن اسلامى دانشجویان توسط استاد مطهرى تشكیل مىگردد. در همان سال، تدریس خود در دانشكده الهیّات و معارف اسلامى دانشگاه تهران را آغاز مىكند. در سالهاى 1337 و 1338 كه انجمن اسلامى پزشكان تشكیل مىشود استاد مطهرى از سخنرانان اصلى این انجمن است و در طول سالهاى 1340 تا 1350 سخنران منحصر به فرد این انجمن مىباشد كه بحثهاى مهمّى از ایشان به یادگار مانده است.
از سال 1341 كه نهضت امام خمینى آغاز مىشود استاد مطهّرى به طور فعّال در كنار امام بوده است به طورى كه مىتوان سازماندهى قیام پانزده خرداد در تهران و هماهنگى آن با رهبرى امام را مرهون تلاشهاى او و یارانش دانست. در ساعت 1 بعد از نیمه شب روز چهارشنبه پانزده خرداد 1342 به دنبال یك سخنرانى مهیج علیه شخص شاه به وسیله پلیس دستگیر شده و به زندان موقت شهربانى منتقل مىشود و به همراه تعدادى از روحانیون تهران زندانى مىگردد. پس از 43 روز به دنبال مهاجرت علماى شهرستانها به تهران و فشار مردم، به همراه سایر روحانیون از زندان آزاد مىشود.
پس از تشكیل هیئتهاى مؤتلفه اسلامى، استاد مطهرى از سوى امام خمینى همراه چند تن دیگر از شخصیتهاى روحانى عهدهدار رهبرى این هیئتها مىگردد. پس از ترور حسنعلى منصور نخست وزیر وقت توسط شهید محمد بخارایى كادر رهبرى هیئتهاى مؤتلفه شناسایى و دستگیر مىشود ولى از آنجا كه قاضىیى كه پرونده این گروه تحت نظر او بود مدتى در قم نزد استاد تحصیل كرده بود به ایشان پیغام مىفرستد كه حق استادى را بجا آوردیم و بدین ترتیب استاد شهید از مهلكه جان سالم بدر مىبرد.
پس از تبعید امام خمینى به خارج از كشور مسؤولیت استاد مطهرى و یارانش سنگینتر مىشود. در این زمان وى به تألیف كتاب در موضوعات مورد نیاز جامعه و ایراد سخنرانى در دانشگاهها، انجمن اسلامى پزشكان، مسجد هدایت، مسجد جامع نارمك و غیره ادامه مىدهد. به طور كلى استاد شهید كه به یك نهضت اسلامى معتقد بود نه به هر نهضتى، براى اسلامى كردن محتواى نهضت تلاشهاى ایدئولوژیك بسیارى نمود و با كجرویها و انحرافات مبارزه سرسختانه كرد. در سال 1346 به كمك چند تن از دوستان اقدام به تأسیس حسینیه ارشاد نمود به طورى كه مىتوان او را بنیانگذار آن مؤسسه دانست. ولى پس از مدتى به علت تكروى و كارهاى خودسرانه و بدون مشورت یكى از اعضاى هیئت مدیره و ممانعت او از اجراى طرحهاى استاد و از جمله ایجاد یك شوراى روحانى كه كارهاى علمى و تبلیغى حسینیّه زیر نظر آن شورا باشد سرانجام در سال 1349علیرغم زحمات زیادى كه براى آن مؤسسه كشیده بود و علیرغم امید زیادى كه به آینده آن بسته بود، در حالى كه در آن چند سال خون دل زیادى خورده بود از عضویّت هیئت مدیره آن مؤسسه استعفا داد و آن را ترك گفت.
در سال 1348 به خاطر صدور اعلامیّهاى با امضاى ایشان و حضرت علامه طباطبائى و آیة اللّه حاج سید ابو الفضل مجتهد زنجانى مبنى بر جمع اعانه براى كمك به آوارگان فلسطینى و اعلام آن طىّ یك سخنرانى در حسینیّه ارشاد، دستگیر شد و مدت كوتاهى در زندانى تك سلّولى بسر برد. از سال 1349 تا 1351 برنامههاى تبلیغى مسجد الجواد را زیر نظر داشت و غالبا خود سخنران اصلى بود تا اینكه آن مسجد و به دنبال آن حسینیّه ارشاد تعطیل گردید و بار دیگر استاد مطهرى دستگیر و مدتى در بازداشت قرار گرفت. پس از آن استاد شهید سخنرانیهاى خود را در مسجد جاوید و مسجد ارك و غیره ایراد مىكرد. بعد از مدتى مسجد جاوید نیز تعطیل گردید. در حدود سال 1353 ممنوع المنبر گردید و این ممنوعیّت تا پیروزى انقلاب اسلامى ادامه داشت.
از مهمترین خدمات استاد مطهرى در طول حیات پربركتش ارائه ایدئولوژى اصیل اسلامى از طریق درس و سخنرانى و تألیف كتاب است. این امر خصوصا در سالهاى 1351 تا 1357 به خاطر افزایش تبلیغات گروههاى چپ و پدید آمدن گروههاى مسلمان چپ زده و ظهور پدیده التقاط به اوج خود مىرسد. گذشته از حضرت امام، استاد مطهرى اولین شخصیتى است كه به خطر سران سازمان موسوم به «مجاهدین خلق ایران» پى مىبرد و دیگران را از همكارى با این سازمان باز مىدارد و حتى تغییر ایدئولوژى آنها را پیشبینى مىنماید. در این سالها استاد شهید به توصیه حضرت امام مبنى بر تدریس در حوزه علمیّه قم هفتهاى دو روز به قم عزیمت نموده و درسهاى مهمّى در آن حوزه القا مىنماید، و همزمان در تهران نیز درسهایى در منزل و غیره تدریس مىكند. در سال 1355 به دنبال یك درگیرى با یك استاد كمونیست دانشكده الهیات! زودتر از موعد مقرّر بازنشسته مىشود. همچنین در این سالها استاد شهید با همكارى تنى چند از شخصیتهاى روحانى، «جامعه روحانیّت مبارز تهران» را بنیان مىگذارد بدان امید كه روحانیّت شهرستانها نیز به تدریج چنین سازمانى پیدا كند.
گرچه ارتباط استاد مطهرى با امام خمینى پس از تبعید ایشان از ایران به وسیله نامه و غیره استمرار داشته است ولى در سال 1355 موفق گردید مسافرتى به نجف اشرف نموده و ضمن دیدار با امام خمینى درباره مسائل مهم نهضت و حوزههاى علمیّه با ایشان مشورت نماید. پس از شهادت آیة اللّه سیّد مصطفى خمینى و آغاز دوره جدید نهضت اسلامى، استاد مطهرى به طور تمام وقت در خدمت نهضت قرارمىگیرد و در تمام مراحل آن نقشى اساسى ایفا مىنماید.
در دوران اقامت حضرت امام در پاریس، سفرى به آن دیار نموده و در مورد مسائل مهم انقلاب با ایشان گفتگو مىكند و در همین سفر امام خمینى ایشان را مسؤول تشكیل شوراى انقلاب اسلامى مىنماید. هنگام بازگشت امام خمینى به ایران مسؤولیّت كمیته
استقبال از امام را شخصا به عهده مىگیرد و تا پیروزى انقلاب اسلامى و پس از آن همواره در كنار رهبر عظیم الشأن انقلاب اسلامى و مشاورى دلسوز و مورد اعتماد براى ایشان بود، تا اینكه در ساعت بیست و دو و بیست دقیقه سه شنبه یازدهم اردیبهشت ماه سال 1358 در تاریكى شب در حالى كه از یكى از جلسات فكرى سیاسى بیرون آمده بود با گلوله گروه نادان و جنایتكار فرقان كه به مغزش اصابت نمود به شهادت مىرسد و امام و امّت اسلام در حالى كه امیدها به آن بزرگمرد بسته بودند در ماتمى عظیم فرو مىروند. سلام و درود خدا بر روح پاك و مطهّرش.
منبع: مجموعهآثاراستادشهیدمطهرى، مقدمهج1، ص: 9 تا ص: 12