شكست طرحهاى براندازى نظام جمهورى اسلامى با استفاده از محاصر اقتصادى و سیاسى كه از سوى آمریكا در جهان پیگیرى مىشد و شكست این كشور در عملیات صحراى طبس پس از اشغال لانه جاسوسى آمریكا[1]، و ناكامى در تجزیه كردستان، هیئت حاكمه این كشور را در سال 1359 به سمت تجرب راه حلّ نظامى تمام عیار سوق مىداد. شرایط آن روز جهان موازنه قدرت بین شرق و غرب بود كه مانع از اقدام یكجانبه آمریكا مىگردید. از سوى دیگر افكار عمومى جهانیان كه با فعالیتهاى امام خمینى در فرانسه و حوادث پس از انقلاب، با مسائل ایران و مظلومیت و حقانیت این ملت آشنا شده بود، نوعى همدلى با مردم ایران داشت و از این جهت شرایط براى توجیه لشكركشى مستقیم آمریكا فراهم نبود و شرایط سیاسى و وضعیت متزلزل رژِیمهاى حاكم بر حاشیه خلیج فارس نیز اجازه چنین اقدامى را نمىداد. انتخاب عراق به عنوان آغازگر جنگ، انتخابى بسیار حسابشده بود. این كشور متحد شوروى و بلوك شرق شناخته مىشد و درگیر شدن عراق با ایران بطور طبیعى شوروى[2] و كمونیستها [3]را در حمایت از صدام در كنار آمریكا و اروپا قرار مىداد و تنشهاى احتمالى را منتفى مىساخت. عراق دومین كشور از لحاظ نیرو و تجهیزات نظامى در منطقه، و كشورى نفت خیز بود و در صورت لزوم مىتوانست تا مدتها با ثروت ملى خود و كمك دولتهاى مرتجع عربى بدون تحمیل هزینهاى مستقیم بر آمریكا و بدون نیاز به حضور سربازان آمریكایى و اروپایى جنگ علیه ایران را اداره كند، هر چند كه در پیشبینىهاى اوّلیه آمریكا و صدام جنگ دراز مدت مطرح نبود و قرار بر این بود كه در روزهاى اوّلى هجوم عراق، تكلیف ایران و انقلاب یكسره شود.
روحیه قدرتطلبى صدام و خصومتهاى مرزى گذشت دو كشور نیز شرایطى ایدهآل براى آمریكا پدید مىآورد تا به صدام براى تجاوز و اشغال نظامى ایران چراغ سبز داده و فرمان عملیات صادر كنند. اگر در سالهاى نبرد، دنیا دلایل و اسناد ارائه شده از سوى ایران را بر اثبات این مدعا كه آمریكا همسو با اروپا و شوروى عامل اصلى جنگ بودهاند، نمىپذیرفت؛ بعدها در جریان جنگ نفت كه آمریكا رو در روى صدام قرار گرفت، اعترافات و اسناد منتشر شده پردهها را بالا زد و حقایق كتمان شده را آشكار ساخت.
به هر حال ارتش عراق در روز 31 شهریور 1359 تجاوز گسترد نظامى خویش را در طول 1280 كیلومتر مرز مشترك از شمالىترین نقط مرز مشترك با ایران تا بندر خرمشهر و آبادان در جنوب ایران آغاز كرد. همزمان هواپیماهاى نظامى عراق فرودگاه تهران و مناطق دیگر را (در ساعت 2 بعد از ظهر آن روز) بمباران كردند. ماشین جنگى صدام كه از مدتها قبل به كمك دولت فرانسه و كارتلهاى اسلحهسازى آمریكایى و انگلیسى و تجهیزات نظامى روسیه آماده این تجاوز شده بود به سرعت كیلومترها در خاك ایران پیشروى كرد و مناطقى وسیع از پنج استان ایران را اشغال كرد. مقاومتهاى جانانه مرزنشینان در مراحل اوّلیه جنگ به علت عدم اطلاع و آمادگى قبلى و نداشتن تجهیزات و نیروى نظمى با قساوت بعثیها در هم شكسته شد. شهرها و روستاهاى موجود در مناطق اشغالى به سرعت تخريب و به تلّى از خاك بدل شدند و صدها هزار تن از خانه و كاشانه خود آواره گردیدند...
پخش خبر آغاز جنگ عراق علیه ایران با همه اهمیتش با سكوت مرگبار تمامى مجامع بینالمللى و قدرتهاى مطرح جهان همراه بود. این سكوت معنى دار، و خصومت كینه توزان همان قدرتها با جمهورى اسلامى ایران، و واقعیتهاى موجود در داخل كشور، و توان گسترده نظامى بكار گرفته شده از سوى بعثیها، شرایطى بس دشوار براى تصمیمگیرى پدید مىآورد. ایران در مقابل عمل انجام شده قرار گرفته بود و دو راه بیشتر در پیش روى نبود: یا تصمیم به مقاومت در جنگى نابرابر با ابعاد و دورنمایى به حسب ظاهر تیره و مبهم و یا تسلیم شدن در برابر خواستهاى آمریكا و پناه بردن به او براى واداشتن صدام به عقب نشینى، و در نهایت دست كشیدن از انقلاب و اسلام.
اما این شرایط با همه دشواریهایش كوچكتر از آن بودند كه امام خمینى را در تشخیص وظیفه دچار دغدغه و تردید سازند. او به «كم من فئة قلیلة غلبت فئة كثیرة باذن الله، و الله مع الصابرین» [4] ایمان شهودى داشت و مقامات معنوى «فناى فى الله» را سالها قبل از آنكه زمام هدایت امّت را بدست گیرد طى كرده بود. او «اسفار اربعه» هجرت انسانهاى كامل را، از لحاظ نظرى چندین دوره تدریس كرده بود و در عمل نیز خود، این سفرها را بكمال پیموده بود. امام خمینى احكام جهاد و دفاع را در متن رسال عملیه خویش بهعنوان تكالیف تخطىناپذیر الهى آورده بود. اگر كسى با گذشته زندگى وسیر تكامل شخصیت امام آشنایى داشته باشد از قبل میتواند حدس بزند كه او كدام مسیر را در این دوراهى و با چه دورنمایى انتخاب خواهد كرد.
نخستین واكنش هاى امام خمینى و اوّلین پیام ها و سخنرانی هاى او در رابطه با تجاوز ارتش عراق از لحاظ شناخت شخصیت وى و نوع فرماندهى او بسیار جالب توجه است كه در اینجا مجال بازگویى ظرافتها و ویژگیهاى آن نیست. امام بىدرنگ فرمان مقاومت صادر كرد. در اوّلین تحلیل هایش طى سخنانى آمریكا را عامل اصلى جنگ و حامى و تحریك كننده صدام خواند. و با صراحت به مردم اطمینان داد كه اگر براى خدا به دفع تجاوز دشمن به عنوان یك تكلیف شرعى بپاخیزید شكست دشمن قطعى است هر چند كه همه عوامل ظاهرى خلاف آن را ثابت كنند. فرداى روز نخست تجاوز عراق، امام خمینى طى پیامى به ملت ایران خطوط اصلى نحو ادار امور جنگ و امور كشور در شرایط جنگى را در هفت بند كوتاه ولى بسیار دقیق وجامع ترسیم نمود و متعاقب آن طى چند پیام به ملت و ارتش عراق اتمام حجت كرد و از آن پس نظارت و هدایت امر دشوار دفاع طولانى و 8 ساله ملت را با مدیریتى كم نظیر آغاز كرد.
در اوّلین روزهاى جنگ، دهها هزار تن از نیروهاى مردمى و داوطلب با پیامهاى امام خمینى براى كمك به نیروهاى نظامى عازم جبههها شدند و در نخستین مرحله، پيشروى دشمن با جانبازى رزمندگان اسلام متوقف گردید. نبرد، بسیار نابرابر و باور نكردنى بود. امام خمینى مثل همیشه تكیهگاهش خدا و مردم خداجو بود. او با یك سلسله سخنرانیها و پیامهاى متوالى مردم را آماده نبردى سخت و طولانى مدت كرد. حضرت امام بر طبق آیات قرآنى معتقد به وجوب دفاع تا رفع تجاوز و تنبیه متجاوز بود. او چند روز پس از شروع به جنگ خطاب به سفراى كشورهاى اسلامى مقیم ایران فرمود: «ما مدافع اسلام هستیم و مدافع اسلام با جان و مال و عزیزان خودش دفاع مىكند و هرگز نخواهد نشست.» «4» امام در این دیدار و همچنین با نوشتن نامها و پیامهایى به سران كشورهاى اسلامى از آنان خواست، حتى اگر آنان صدام بىدین را مسلمان مىانگارند به حكم آى قرآن گردن نهند كه بر طبق آن طوایف و ممالك اسلامى باید با كشور یاغى و متجاوز تا مرحله بازگشت به حكم خدا و ترك تجاوز به مقاتله برخیزند[5]
[1] - www.irdc.ir/fa/content/4824/default.aspx
[2] - اتحاد جماهیر شوروی سوسیالیستی یا اتحاد شوروی یا بطور خلاصه شوروی، كشوری بود متشكل از روسیه و چندین جمهوری متحد، كه از زمان تأسیس در ۱۹۲۲ تا زمان انحلال در ۱۹۹۱ بخش بزرگی از شرق اروپا و شمال آسیا را در برمیگرفت و پهناورترین كشور جهان شناخته میشد.
نام این كشور به روسی: Союз Советских Социалистических Республик (تلفظ: سویوز سُوتسكیح سوسیالیستی چِسكیح رسپوبلیك) است كه با مخفف CCCP (تلفظ: اساساساِر) نمایش داده میشود. نام انگلیسی و بینالمللی آن Union of Soviet Socialist Republics یا بطور خلاصه Soviet Union است كه با مخفف USSR نگاشته میشود.
اتحاد جماهیر شوروی حاصل انقلاب ۱۹۱۷ روسیه بود و روسیه بخش بزرگتر آن را تشكیل میداد. پس از پایان جنگ جهانی دوم در سال ۱۹۴۵ و درطی دورهای كه به جنگ سرد موسوم است، شوروی و آمریكا ابرقدرتهای جهانی به شمار میرفتند، و بر تمام مسایل جهانی مانند سیاستهای اقتصادی، روابط بینالمللی، تحركات نظامی، روابط فرهنگی، پیشرفت دانش به خصوص در فنآوری فضایی تاثیر داشتند. در این كشور تمام قدرت سیاسی و اداری در دست تنها حزب مجاز، حزب كمونیست اتحاد شوروی بود.
[3] - كمونیسم از ریشهء لاتینی (یونانی ) كمونیس به معنای اشتراكی گرفته شده است .( داریوش آشوری , دانشنامهء سیاسی , ص 261.) اصطلاح كمون و كومون به معنای اشتراكی در قرن نوزدهم نخستین بار در فرانسه توسط به كاررفت و اصطلاح كه در بر گیرندهء یك نوع طرز تفكر و ایدئولوژی خاص است , در سال 1841به كار برده شد. چاپ سال 1953كمونیسم را چنین تعریف می كند: .(داریوش آشوری , دانشنامهء سیاسی , ص 262.)در بیانیهء بیست و دومین كنكرهء حزب كمونیست شوروی در 1961كمونیست چنین تعریف شده است :. شعار اساسی و مهم كمونیسم عبارت است از: الغای مالكیت خصوصی ; 2 از هر كس به قدر توانایی اش و به هركس به قدر نیازش . سوسیالیسم , شكل ابتدایی كونیسم است و حكم جاده صاف كن یا بولدوزر را برای كمونیسم دارد. شعار اصلی آن ـ نه نیازش ـ می باشد.ماركس و انگلس برای نطام كمونیستی دو مصداق (دو تصوّر تخیّلی ) از دو جامعهء ابتدایی و پیشرفته را بیان كرده اند: 1 كمون ابتدایی : مراد از آن , از دیدگاه آنان , نظام اقتصادی جامعه های ابتدایی است كه منابع اقتصادی مانندزمین , ابزار صید و شكار, كشت و شخم , قایق و... به تمامی جامعه تعلق داشته باشد, نه به افراد و خانواده ها ; یعنی مالكیت خصوصی .2 كمونیسم جدید یا نهایی , یعنی جامعهء بی طبقه ای كه بر اساس مالكیت اشتراكیِ وسایل تولید, استوار باشد.عنوان كمونیست یا كمونیسم امروزه بیشتر برای ایدئولوژی مبتنی بر كه هر واقعیت دیگری غیر از محسوسات و مادیات را منتفی و مردود می داند, به كار می رود. به بیان دیگر: كمونیست امروزه با.گفتنی است كه از لحاظ تاریخی كمونیسم , پیشنه ای پیش تر از پیدایش ماركسیسم دارد و افرادی چون : رابرت آون , ماركس , انگلس و لنین ,, مصرف كنندگان این واژه بودند.ماركس و انگلس در سال 1848 را به عنوان مرامنامهء جامعهء كمونیست ها منتشرساختند. مانیفیست كمونیست , در واقع نوعی تنزل و عقب نشینی محسوب می شود; زیرا از عنوان به معنای مكتب یا ایدئولوژی عامی كه همانند مخاطب آن همهء انسان ها باشد و منافع جامعهء بشریت را مدّ نظرداشته باشد, دست كشیده است , چون مانیفیست یعنی با با اندیشهء كمونیستی در عرض احزاب دیگر كارگری تدوین نموده اند. در مانیفیست آمده است : (دانشنامهء سیاسی , ص 262.)
[4] - سوره بقره آیه 249 ، ترجمه: كسانى كه به دیدار خداوند یقین داشتند، گفتند: «بسا گروهى اندك كه بر گروهى بسیار، به اذن خدا پیروز شدند، و خداوند با شكیبایان است.».
[5] - فصل نامه حضور ج 8 ص 371.( با اندكی تصرف ).