در
کتابخانه
بازدید : 1630435تاریخ درج : 1391/03/21
پدیدآورنده : استاد شهید مرتضی مطهری
پدیدآورنده : استاد شهید مرتضی مطهری
پدیدآورنده : استاد شهید مرتضی مطهری
پدیدآورنده : استاد شهید مرتضی مطهری
پدیدآورنده : استاد شهید مرتضی مطهری
پدیدآورنده : استاد شهید مرتضی مطهری
پدیدآورنده : استاد شهید مرتضی مطهری
پدیدآورنده : استاد شهید مرتضی مطهری
پدیدآورنده : استاد شهید مرتضی مطهری
 
حال كه این مطلب معلوم شد، می آییم سراغ عالم آخرت. هر كسی به هر كمالی كه باید برسد در دنیا باید برسد، دیگر در عالم آخرت جای كسب و پیش رفتن نیست. آن كسی كه به بهشت رفته است لذت بردن چشم او [حدی ندارد. ] آنجا دیگر مسئله محدودیت نیست كه مثلاً اگر چشم ما بخواهد اشیاء را ببیند گوشمان عقب می ماند، دلمان عقب می ماند، فكرمان عقب می ماند، چون دیگر همه به فعلیت رسیده اند در حدی كه [تلاش كرده اند. ] آنجا دنیای عمل و تكامل نیست و دنیای فعلیت محض است. اگر دنیای عمل و تكامل می بود آنجا هم تكلیفی برای انسان برقرار می كردند. آنجا چشم هر چه بیشتر بتواند ببیند كمال است، گوش هر چه بیشتر بتواند بشنود كمال است، ذائقه هر چه بیشتر بتواند لذت ببرد كمال است، امر جنسی هر اندازه كه بیشتر بتواند [اعمال شود] كمال است. آنجا [فعالیت زیاد] اینها نقص نیست و صحبتِ این نیست كه به حق دیگران تجاوز می شود. آنجا هر كسی حقش آنقدر [است كه نهایت ندارد، ] دنیا نیست كه محدودیت باشد و بخواهند تقسیم كنند كه به تو این قدر می رسد و از این بیشتر نمی رسد، مثل اینكه می گویند ثروت دنیا یك ثروت محدودی است، باید تقسیم كنند كه به همه برسد. در سوره نحل می خوانیم: لَهُمْ فِیها ما یَشاؤُنَ [1]*آنجا به اراده افراد بستگی دارد، عالم لایتناهی است: وَ جَنَّةٍ عَرْضُهَا اَلسَّماواتُ وَ اَلْأَرْضُ [2]پهنای بهشت از تمام آسمانها و زمین بیشتر است. برای یك نفر آنچه بخواهد هست، چرا آنجا [استفاده زیاد از این مواهب ] نقص باشد؟ بله، ممكن است برخی افراد كه غیر از دیدن و شنیدن و مانند آن از چیز دیگر لذت نمی برند بگویند خدا ما را به بهشت ببرد، دیگر آنجا لم بدهیم و هر كاری بكنیم. ولی آدمی كه جز لم دادن چیزی سرش نشود اساسا به بهشت نمی رود. آدمی كه از عالم معنا خبری ندارد و یك حیوان از دنیا رفته است، او اصلاً به بهشت نمی رود، حداكثر این است كه به جهنم نرود اگر خیلی آدم خوبی باشد.
در سوره لا اُقْسِمُ قبل از این سوره خواندیم [3]كه: كَلاّ بَلْ تُحِبُّونَ اَلْعاجِلَةَ. `وَ تَذَرُونَ اَلْآخِرَةَ [4].

شما فقط دنیا و نه آخرت را دوست دارید (محدودیت) یعنی از آخرت اطلاع ندارید و به آن وارد نیستید. این است گناه بزرگ. ای انسان آیا دیدِ تو باید محدود به دنیا باشد؟ ! و حب و خواستت
مجموعه آثار شهید مطهری . ج28، ص: 210
محدود به دنیا باشد؟ ! بینشت محدود به دنیا باشد؟ ! چه تعبیر عجیبی امیرالمؤمنین دارند: انما الدنیا منتهی بصر الاعمی [5]دنیا نهایتِ شعاع دید آدم كور است. چشمت بینا باشد، دنیا را ببین و این بینشت دیوار دنیا را سوراخ كند، لانهایت را ببین. آیا خواستت منحصر به دنیا باشد و فقط دنیا را بخواهی؟ ذلِكَ مَبْلَغُهُمْ مِنَ اَلْعِلْمِ [6]حد فهمشان این است. كَلاّ بَلْ تُحِبُّونَ اَلْعاجِلَةَ. `وَ تَذَرُونَ اَلْآخِرَةَ.

بعد فرمود: وُجُوهٌ یَوْمَئِذٍ ناضِرَةٌ. `إِلی رَبِّها ناظِرَةٌ [7]. بهشتیها چهره هایی خرّم دارند، تنها و تنها خدای خود را می بینند و بس. آنجا گفتیم مفسرین این سؤال را طرح كرده اند: یعنی چه كه مردم در بهشت جز خدا چیزی را نمی بینند؟ پس این همه نعمتهای بهشتی، درختهای بهشتی، حور العین ها، وِلْدانٌ مُخَلَّدُونَ ، سیبها، گلابیها و آن نعمتهایی را كه اصلاً ما نمی توانیم تصور كنیم نمی بینند، فقط خدا را می بینند؟ ! مفسرین جواب داده اند: كسی به آنجا می رسد كه به توحید رسیده است، همه چیزی می بیند ولی در همه چیز خدا را می بیند. آن كسی كه در آنجا سر و كارش با حور العین است او یك حیوان نیست كه غیر از حیوانیت نفهمد، در حور العین هم خدا را می بیند، دروِلْدانٌ مُخَلَّدُونَ هم خدا را می بیند، در آن سیب و گلابی هم خدا را می بیند؛ آنچه كه علی در دنیا می دید و می گفت: ما رأیت شیئا الا و رأیت الله قبله و بعده و معه با هرچه بر خورد كردم قبل از اینكه خود او را ببینم خدای او را دیدم و با او خدای او را دیدم و بعد از او خدای او را دیدم. آنجا كه پرده از جلو چشمها برداشته می شود (لِمَنِ اَلْمُلْكُ اَلْیَوْمَ لِلّهِ اَلْواحِدِ اَلْقَهّارِ) [8]حقیقت را آنچنان كه هست احساس می كنند. بهشتیِ آنجا به هر چه نگاه كند، به هر جمالی، به هر جمال جسمانی، به همان همسر خودش كه در آنجا نگاه می كند و از دیدن آن همسر لذت می برد، آن حالتی را دارد كه یك عارف كامل در دنیا با دیدن هر چیزی خدا را می بیند و لذت می برد. اشتباه است كه ما خیال كنیم كه در آخرت خوردن یعنی چه، نوشیدن یعنی چه، اینها حیوانیت است! اینها در دنیا از آن جهت حیوانیت شمرده می شود كه تندروی و افراط در این امور سبب غفلت از خدا و نرسیدن به هر كمال انسانی می شود. و لهذا در دنیا هم افرادی وقتی كه به آن نهایت درجه كمال برسند، برای آنها لذتهای دنیایی همان حالتی را دارد كه اهل بهشت در آخرت دارند، یعنی یك «آن» غفلت پیدا نمی كنند.

پیغمبر برای اینكه خود را لحظه ای از آن عالم منصرف كند- كه انصراف او هم انصراف به معنایی كه در ما هست نیست، یعنی آن یك نوع توحید است و این یك نوع توحید دیگر- پی درپی به زانوی عایشه می زند و می گوید: كَلِّمینی یا حُمَیْرا كمی حرف بزن كه من بتوانم به این طرف توجه
مجموعه آثار شهید مطهری . ج28، ص: 211
پیدا كنم.

[1] - . نحل/31.
[2] - . آل عمران/133.
[3] - . مطلبی بسیار عالی بود، در آیات این سوره هم بعد می خوانیم.
[4] - . قیامة/20 و 21.
[5] - . نهج البلاغه، خطبه 131.
[6] - . نجم/30.
[7] - . قیامة/22 و 23.
[8] - . غافر/16.
کليه حقوق برای پايگاه شهید مطهری محفوظ است