در
کتابخانه
بازدید : 1548678تاریخ درج : 1391/03/21
Skip Navigation Links.
Expand شناسه کتابشناسه کتاب
Expand <span class="HFormat">مرحله ی نهم</span>مرحله ی نهم
Collapse <span class="HFormat">ادامه ی مرحله ی هفتم</span>ادامه ی مرحله ی هفتم
Expand <span class="HFormat">فصل 30: </span>در اثبات وجود زمان و بیان ماهیت آن فصل 30: در اثبات وجود زمان و بیان ماهیت آن
Collapse <span class="HFormat">فصل 31: </span>غایت قریب زمان و حركت تدریجی الوجود است فصل 31: غایت قریب زمان و حركت تدریجی الوجود است
Expand <span class="HFormat">فصل 32: </span>قِدم زمان فصل 32: قِدم زمان
Expand <span class="HFormat">فصل 33: </span>در ربط حادث به قدیم فصل 33: در ربط حادث به قدیم
Expand <span class="HFormat">فصل 34: </span>زمان اول و آخر نداردفصل 34: زمان اول و آخر ندارد
Expand <span class="HFormat">مرحله ی هشتم</span>مرحله ی هشتم
پدیدآورنده : استاد شهید مرتضی مطهری
پدیدآورنده : استاد شهید مرتضی مطهری
پدیدآورنده : استاد شهید مرتضی مطهری
پدیدآورنده : استاد شهید مرتضی مطهری
پدیدآورنده : استاد شهید مرتضی مطهری
پدیدآورنده : استاد شهید مرتضی مطهری
پدیدآورنده : استاد شهید مرتضی مطهری
پدیدآورنده : استاد شهید مرتضی مطهری
پدیدآورنده : استاد شهید مرتضی مطهری
 
بعد شیخ مطلب دیگری گفته است كه فلك در حركت خودش دائما از وضعی به وضعی خارج می شود، چون آنا فآنا تغییر وضع می دهد. تمام این وضعها و أین ها [1] برای فلك طبیعی است. فرض كنید یك وضع فلك این است كه در حالی است كه خورشید در نصف النهار سمنان قرار گرفته است. حالت دیگرش این است كه در نصف النهار قم قرار می گیرد، حالت دیگرش این است كه در نصف النهار قزوین قرار
مجموعه آثار شهید مطهری . ج12، ص: 82
می گیرد. كدام یك از این وضعهای مختلف برایش طبیعی است كدام یك غیر طبیعی و به منزله قسری؟ چون از وضعی به وضع دیگر خارج می شود، شیخ می گوید تمام اینها وضع طبیعی است. مرحوم آخوند اینجا می گوید امكان ندارد كه وضعهای مختلف برای یك طبیعت ثابت لایتغیر همه طبیعی باشد مگر اینكه خود طبیعت متغیر باشد كه طبیعت در هر مرتبه ای از خودش یك وضع داشته باشد و آن وضع برایش طبیعی باشد و الاّ وضعهای مختلف برای طبیعت ثابت امكان ندارد همه طبیعی باشد؛ باید یكی را طبیعی بگیریم باقی را غیر طبیعی، و آن هم ترجیح بلامرجّح است. هیچ یك از این اوضاع ترجیحی ندارد كه بگوییم اگر تمام فلك و ستارگان و فلك البروج این وضع خاص را نسبت به زمین یا نسبت به خودشان [2] داشته باشند طبیعی است. هیچ یك از این وضعها را نمی توانیم طبیعی بدانیم و بقیه را غیر طبیعی. خود شیخ هم تمام این وضعها را طبیعی می داند. مرحوم آخوند می گوید چطور می شود همه وضعهای مختلف و متعدد، برای یك امر ثابت طبیعی باشد؟ حرف شما آن وقت می تواند درست باشد كه خود طبیعت ثابت نباشد، در سیلان باشد كه در هر مرتبه ای خودش غیر از خودش است و در هر مرتبه ای می تواند یك وضع برای او طبیعی باشد.
پس مرحوم آخوند در نقل كلمات شیخ در واقع دنبال حرفهای خودش می رود و از این بحث كه غایات برای زمان تدریجیّ الوجود است، فعلاً باز می ماند.
شیخ در ادامه، تعبیراتی دارد كه چون معلوم است مقصودش اینها نیست حاجی در حاشیه اینها را توجیه و تأویل می كند. ابتدا حرفی را می زند ولی سایر حرفهایش مطلب را روشن می كند. حرفی می زند غیر از آنچه كه مرحوم آخوند می خواهند از این حرف استنباط كنند و غیر آنچه كه ما گفتیم و غیر آنچه كه عنوان این مطلب است. می گوید غرضِ در حركت، خود طبیعت نوعی حركت نیست بلكه غرض از هر مرتبه ای از حركت یك مرتبه دیگر از حركت است [3].
مجموعه آثار شهید مطهری . ج12، ص: 83

[1] - . گو اینكه تعبیر «أین ها» به قول حاجی درست نیست چون اینجا یك أین بیشتر نیست. خود شیخ هم قائل است كه در باب فلك حركت أینی نیست، حركت وضعی است.
[2] - . چون وضع افلاك نسبت به یكدیگر تغییر می كند.
[3] - . [استاد این جمله را ابتدا به مناسبت جمله «الغرض فی الحركة. . . » در متن اسفار می فرمایند و شرحی بحث می كنند، اما در ادامه متن خوانی وقتی به عبارت «غایه الطبیعة الجزئیة شخص جزئی كالشخص الذی یتكوّن بعده» می رسند، می فرمایند آنچه گفته شد مربوط به این عبارت است. لذا تعبیراتی كه به كار رفته بیشتر متناسب با عبارت اول است. همچنین آنجا كه به حواشی حاجی اشاره می كنند، حواشی مربوط به هر دو عبارت مورد نظر بوده است. ]
کليه حقوق برای پايگاه شهید مطهری محفوظ است