در
کتابخانه
بازدید : 1548477تاریخ درج : 1391/03/21
پدیدآورنده : استاد شهید مرتضی مطهری
پدیدآورنده : استاد شهید مرتضی مطهری
پدیدآورنده : استاد شهید مرتضی مطهری
پدیدآورنده : استاد شهید مرتضی مطهری
پدیدآورنده : استاد شهید مرتضی مطهری
پدیدآورنده : استاد شهید مرتضی مطهری
پدیدآورنده : استاد شهید مرتضی مطهری
پدیدآورنده : استاد شهید مرتضی مطهری
پدیدآورنده : استاد شهید مرتضی مطهری
 
در راه اول می گویند حدوث زمانی به این معنا كه یك شی ء حادث بشود بدون آن كه هیچ سابقه زمانی یا مادی برایش باشد، این كه شی ء از لاشی ء مطلق شروع بشود یك امر ناممكن و محال است بلكه طبق اصل «كل حادث مسبوق بقوة و مادة تحملها» و به تعبیر دیگر «كل حادث مسبوق بمادة و مدة» هر حادثی استعداد وجودش قبل از خودش وجود داشته و نیز ماده ای كه حامل استعداد اوست قبل از این وجود داشته و قهرا زمانی قبل از زمان حدوثش هم وجود داشته. این را یك اصل كلی می دانند و به هیچ حادثی (كل عالم یا جزئی از آن) كه مسبوق به یك قوه قبلی یعنی استعداد قبلی نباشد و ماده ای كه حامل آن استعداد است و زمانی كه آن ماده و آن قوه در آن زمان واقع باشند، به چنین حادثی قائل نیستند. از این جهت است كه می گویند از طرف گذشته هر چه كه ما به جلو برویم باز به حادثی قبل از حادثی و حادثی قبل از حادثی می رسیم.
مجموعه آثار شهید مطهری . ج12، ص: 117
متكلمین روی نظریه ای كه در باب مناط احتیاج به علت دارند كه می گویند اگر شی ء زمانا حادث نباشد پس مستغنی و بی نیاز از علت است و این مساوی است با انكار واجب الوجود، به شدت با این نظریه فلاسفه مخالف اند، منتها فلاسفه قبل از ملاصدرا ابعاض و اجزاء عالم را تقسیم می كردند به قدیم ها و حادث ها، می گفتند اعراض حادثند زمانا واقعا، صور عالم كون یا صور طبیعت [1]حادثند زمانا واقعا، نفوس نباتیه و حیوانیه و انسانیه حادثند، صور جمادیه حادثند، ولی ماده ای كه این صور را قبول می كند قدیم است زمانا؛ همچنان كه در عالم افلاك نه تنها ماده افلاك را قدیم می دانستند، صور آنجا را هم كه عبارت باشد [از نفوس افلاك [2]] قدیم می دانستند. پس به عقیده فلاسفه، عالم طبیعت دارای اجزائی حادث و اجزائی قدیم است. بعد كه نظریه حركت جوهریه پیدا شد، طبق این نظریه همه آن اموری هم كه قدیم فرض می شد- مانند ماده [عالم طبیعت ] یا ماده فلك یا صورت فلك- حدوث زمانی پیدا می كنند چون اصلاً ثبات در عالم نیست و نقطه مقابل ثبات حدوث تدریجی است. حدوث تدریجی همیشه در عالم هست. پس عالم همیشه و دائما در حال حدوث است، نه مطابق آنچه كه متكلمین گفته اند عالم در یك «آن» حادث شده و بعد ثابت باقی مانده است و نه آنچنان كه فلاسفه قبل می گفتند بعضی از عالم قدیم اند و بعضی از عالم در یك «آن» حادث می شوند و باقی می مانند، بلكه اصلاً بقایی و ثباتی در عالم نیست، عالم یك حدوث دائم است.
ولی این نظریه هم كه قائل است به اینكه عالم حدوث دائم است، برای خودِ این حدوث دائم ابتدا قائل نیست، نمی خواهد بگوید این حدوث دائم در یك «آن» شروع شده و ادامه پیدا كرده است، می خواهد بگوید هر چه كه ما جلو برویم، پی در پی به حدوث قبل از حدوث و به حدوث قبل از حدوث می رسیم ولی هیچ وقت، نه در گذشته و نه در آینده و نه در حال، به یك قدیم نمی رسیم.

[1] - . عالم كون یعنی عالم طبیعت، به عقیده آنها مادون فلك.
[2] - . [افتادگی از نوار است. ]
کليه حقوق برای پايگاه شهید مطهری محفوظ است