در
کتابخانه
بازدید : 1548526تاریخ درج : 1391/03/21
Skip Navigation Links.
شناسه کتاب
Collapse <span class="HFormat">ادامه ی مرحله ی هفتم</span>ادامه ی مرحله ی هفتم
Expand <span class="HFormat">فصل 30: </span>در اثبات وجود زمان و بیان ماهیت آن فصل 30: در اثبات وجود زمان و بیان ماهیت آن
Expand <span class="HFormat">فصل 31: </span>غایت قریب زمان و حركت تدریجی الوجود است فصل 31: غایت قریب زمان و حركت تدریجی الوجود است
Expand <span class="HFormat">فصل 32: </span>قِدم زمان فصل 32: قِدم زمان
Collapse <span class="HFormat">فصل 33: </span>در ربط حادث به قدیم فصل 33: در ربط حادث به قدیم
Expand جلسه پنجاه و هفتم جلسه پنجاه و هفتم
Expand جلسه پنجاه و هشتم جلسه پنجاه و هشتم
Expand جلسه پنجاه و نهم جلسه پنجاه و نهم
Expand جلسه شصتم جلسه شصتم
Expand جلسه شصت و یكم جلسه شصت و یكم
Collapse جلسه شصت و دوم جلسه شصت و دوم
Expand جلسه شصت و سوم جلسه شصت و سوم
Expand جلسه شصت و چهارم جلسه شصت و چهارم
Expand <span class="HFormat">فصل 34: </span>زمان اول و آخر نداردفصل 34: زمان اول و آخر ندارد
Expand <span class="HFormat">مرحله ی هشتم</span>مرحله ی هشتم
Expand <span class="HFormat">مرحله ی نهم</span>مرحله ی نهم
پدیدآورنده : استاد شهید مرتضی مطهری
پدیدآورنده : استاد شهید مرتضی مطهری
پدیدآورنده : استاد شهید مرتضی مطهری
پدیدآورنده : استاد شهید مرتضی مطهری
پدیدآورنده : استاد شهید مرتضی مطهری
پدیدآورنده : استاد شهید مرتضی مطهری
پدیدآورنده : استاد شهید مرتضی مطهری
پدیدآورنده : استاد شهید مرتضی مطهری
پدیدآورنده : استاد شهید مرتضی مطهری
 
در باب جسم طبیعی و جسم تعلیمی گفتیم در خارج فرقی میان این دو نیست و هردو یك چیزند، منتها این یك چیز دو اعتبار دارد. اگر جسم را به طور مطلق اعتبار كنیم و بگوییم «جوهر قابل ابعاد سه گانه» بدون آنكه تعین خاصی برایش در نظر بگیریم [1]، این می شود تعریف جسم طبیعی. ولی در عالم خارج جسم طبیعی مطلق كه نه متناهی باشد نه نامتناهی و در متناهی هم نه یك متر در یك متر در یك متر باشد و نه بیشتر و نه كمتر، وجود ندارد، بلكه همیشه مطلق با مقید وجود دارد.

(البته به حكم برهانِ امتناع عدم تناهی ابعاد، غیرمتناهی وجود ندارد. ) پس آنچه در خارج وجود دارد جسم طبیعی با تعین خاص است. حال اگر جسم طبیعی را با تعین
مجموعه آثار شهید مطهری . ج12، ص: 200
خاصش [2]اعتبار كنیم می شود جسم تعلیمی.
ایشان می گوید: نسبت حركت جوهری و زمان [مانند] نسبت جسم طبیعی و جسم تعلیمی است. اگر جوهر را مبهم و مطلق اعتبار كنیم و مرتبه خاصش را اعتبار نكنیم می شود جوهر، و اگر آن را با تعین مرتبه اش اعتبار كنیم می شود زمان. آنوقت اینجاست كه آن حرف معروفش را می گوید، كه «فللطبیعة امتدادان» ؛ یعنی پس طبیعت دارای دو بُعد است: یكی بعد مكانی كه خودش به سه قسم طول و عرض و عمق تقسیم می شود، و دیگری بعد زمانی. اینجا تصریح می كند كه زمان بعد چهارم است.
پس گاهی جوهر را مطلق از چهار بعدش اعتبار می كنیم و گاهی متعین؛ اگر جوهر را از نظر سه بعد [مكانی ] متعین اعتبار كنیم می شود جسم تعلیمی، و اگر آن را از نظر بعد زمانی متعین اعتبار كنیم می شود زمان. پس زمان جز كشش جوهری وجود اشیاء چیز دیگری نیست. هر جوهری از جمله جسم خود ما، همان طور كه در متن واقع دارای طول و عرض و عمق است، دارای یك كشش زمانی هم هست؛ یعنی مثلا این وجود ما كه در امروز هست و دیروز و پریروز هم بوده، به امتداد دیروز و پریروز تا اول وجودش، و به امتداد فردا و پس فردا تا آخر وجودش، كشش دارد، و این كشش جزء و عین جوهر ماست. اگر در اینجا می گوییم «جزء جوهر ماست» به آن معنا نیست كه جوهر ما از اجزائی تركیب شده است كه این كشش هم یكی از آنهاست، بلكه به این معناست كه از جوهر ما انتزاع می شود؛ همان طور كه ابعاد سه گانه طول و عرض و عمق هم اجزائی نیستند كه [جوهر] از آنها تركیب شده باشد، بلكه از آن انتزاع می شوند. پس این ابعاد عین فرمول وجود ما هستند و [با جوهر ما] اعتبارا فرق می كنند؛ یعنی اگر این ابعاد و امتدادات را مبهم اعتبار كنیم می شود جوهر، و اگر متعین اعتبار كنیم یكی از آنها می شود زمان و دیگری می شود مكان.
مجموعه آثار شهید مطهری . ج12، ص: 201

[1] - . یعنی بدون اینكه در نظر بگیریم متناهی است یا نامتناهی، و اگر متناهی است ابعادش چقدر است.
[2] - . یعنی تعینی كه در خارج وجود دارد.
کليه حقوق برای پايگاه شهید مطهری محفوظ است