آنوقت مرحوم آخوند كه به حركت جوهریه قائل شد معنای حرفش این شد كه هیچ
قدیم زمانی در عالم نداریم و در عین اینكه قدیم زمانی نداریم سلسله حادثات
مجموعه آثار شهید مطهری . ج12، ص: 217
لایتناهی است
[1]. او حرف فلاسفه را از این جهت تأیید كرد كه زمان اول و آخر ندارد
و فیض الهی چه از ناحیه ابتدا و چه از ناحیه انتها انقطاع ندارد، ولی گفت در عین
حال هیچ قدیمی هم نداریم. چرا؟ می گوید برای اینكه وقتی همه چیز تحت قانون
حركت است و حركت هم عین حدوث است پس روی هر واقعیتی دست بگذاریم،
حادث است.
ممكن است شما بگویید مجموع عالم چطور؟ آیا مجموع عالم حادث است یا
قدیم؟ می گوید: مجموعْ امر اعتباری است؛ مجموع خودش واقعیتی نیست بلكه
مجموع عالم یك امر اعتباری است و بحث ما در مورد حقایق و واقعیات است. اگر
بپرسید: سلسله چطور؟ آیا متناهی است یا غیرمتناهی؟ می گوید سلسله غیر از
آحاد و اجزاء چیزی نیست، سلسله به عنوان یك واحد در مقابل اجزاءْ واقعیت
ندارد، بلكه یك اعتبار است. بله سلسله غیرمتناهی است، اما سلسله چیزی نیست؛
آن كه وجود دارد اجزاء سلسله است و از اجزاءْ «سلسله» انتزاع می شود؛ سلسله
وجودی غیر از وجود اجزاء ندارد.
اگر بپرسید: خود زمان چطور؟ آیا خود زمان قدیم است؟ می گوید: زمان مقدار
حركت است
[2]و حركت عین حدوث و تجدد است. حال اگر بگوییم «زمان قدیم
است» معنایش این است كه حدوث و تجدد لایزال است، نه اینكه یك قدیمی داریم
كه همیشه وجود داشته است؛ چون هر جزء زمان را كه در نظر بگیرید، حادث است،
و كل زمان هم یك وجود ثابت در همه زمان ندارد؛ اصلا معنی ندارد بگوییم «كل
زمان در همه زمان وجود دارد» ، بلكه هر مرتبه از زمان خودش عین زمان بودن
است و هر مرتبه را كه در نظر بگیریم، حادث است.
این است كه ایشان می گوید: ما می گوییم فیض لاینقطع است، إن تعدّوا نعمة اللّه
لاتحصوها، خداوند متعال قدیم الاحسان است، همیشه احسان داشته است و همیشه
احسان خواهد داشت، و در عین حال كوچكترین امری كه بر آن امرْ «قدیم زمانی»
صدق كند وجود ندارد، و هو غریب.
این مطلبی بود كه در بین اصل مبحث بیان شد. تا اینجا آنچه كه مربوط به اصل
مجموعه آثار شهید مطهری . ج12، ص: 218
مطلب بود همان برهانی بود كه گفته اند زمان نمی تواند حادث زمانی باشد زیرا از
حدوثش قدمش لازم می آید.
[1] - . اینكه اینجا در عبارت می گوید «و هو غریب» مقصودش این است كه اینكه قدیم زمانی وجود نداشته باشد ولی در عین حال سلسله حادثات لایتناهی باشد، امری عجیب است.
[2] - . یعنی زمان عین حركت است كه برایش اعتبار تقدر و تعین شده است.