همان طور كه قبلا عرض كردیم، به عقیده ما ماده و صورت جز در پرتو حركت قابل
فرض نیست؛ یعنی اگر جوهرها را ساكن تلقی كنیم تصور ماده و صورت خیلی
مشكل است و قائل شدن به سكون، مساوی است با اینكه برای ماده در مقابل
صورت شخصیتی قائل شویم كه در این صورت قهرا ماده ماده نخواهد بود. و لهذا ما
گفته ایم «خود همین تحول ماده و صورت دلیل بر حركت جوهریه است» و این
همان برهانی است كه مرحوم آخوند نیز در بعضی كلماتش می گوید، و آقای
طباطبایی هم تكیه گاهشان بیشتر همین برهان است. و این بالاخره برمی گردد به
اینكه اصلا ماده و صورت جز به صورت امور طولی و حركتی قابل فرض نیست.