در
کتابخانه
بازدید : 880397تاریخ درج : 1391/03/21
Skip Navigation Links.
شناسه کتاب
Expand <span class="HFormat">بخش اوّل: بحثهای ایرادشده در جمع دبیران تعلیمات دینی</span>بخش اوّل: بحثهای ایرادشده در جمع دبیران تعلیمات دینی
Collapse <span class="HFormat">بخش دوّم: بحثهای انجمن اسلامی پزشكان</span>بخش دوّم: بحثهای انجمن اسلامی پزشكان
Expand پرورش جسم و پرورش استعداد عقلانی پرورش جسم و پرورش استعداد عقلانی
Expand تاریخچه «تعقل از نظر مسلمین» تاریخچه «تعقل از نظر مسلمین»
Collapse عوامل تربیت (1) : تقویت اراده- عبادت عوامل تربیت (1) : تقویت اراده- عبادت
Expand عوامل تربیت (2) : محبت، تقویت حس حقیقت جویی، مراقبه و محاسبه عوامل تربیت (2) : محبت، تقویت حس حقیقت جویی، مراقبه و محاسبه
Expand عوامل تربیت (3) : تفكر، محبت اولیاء، ازدواج، جهادعوامل تربیت (3) : تفكر، محبت اولیاء، ازدواج، جهاد
Expand عوامل تربیت (4) : كارعوامل تربیت (4) : كار
پدیدآورنده : استاد شهید مرتضی مطهری
پدیدآورنده : استاد شهید مرتضی مطهری
پدیدآورنده : استاد شهید مرتضی مطهری
پدیدآورنده : استاد شهید مرتضی مطهری
پدیدآورنده : استاد شهید مرتضی مطهری
پدیدآورنده : استاد شهید مرتضی مطهری
پدیدآورنده : استاد شهید مرتضی مطهری
پدیدآورنده : استاد شهید مرتضی مطهری
پدیدآورنده : استاد شهید مرتضی مطهری
 
- همان طور كه جناب آقای مطهری فرمودند، برخی ایراد می گیرند كه عبادت یا به طمع بهشت است و یا به خاطر ترس از جهنم. عبادت یك معنای بالاتری دارد كه نماز و روزه و استغفار و سایر اعمال عبادی برای رسیدن به آن معناست. عبادت یعنی تبعیت از آن سیر تكاملی كه خدا و جهان هستی برای هر موجودی معین كرده تا كمال خود را بیابد، و شامل همه موجودات هم می شود: یُسَبِّحُ لِلّهِ ما فِی اَلسَّماواتِ وَ ما فِی اَلْأَرْضِ [1]*، وَ ما خَلَقْتُ اَلْجِنَّ وَ اَلْإِنْسَ إِلاّ لِیَعْبُدُونِ [2]. خدا احتیاجی به این نماز و روزه ندارد.

او موجودات را خلق كرده برای اینكه هر موجودی راه تكاملی خود را طی كند و به هدف خلقت برسد. . .
استاد: بیان آقای مهندس تاج را من فقط یك توضیح می دهم و در عین حال یك تكمیلی هم برای آن لازم است. اینجا سه مطلب هست. یك مسئله همان است كه در قرآن مطرح شده در باب عبادت تكوینی كه قرآن هر كاری را كه هر موجودی (در هر جایی و در هر درجه ای كه هست) انجام می دهد، تسبیح و عبادت می نامد، و
مجموعه آثار شهید مطهری . ج22، ص: 906
آن بر اساس این است كه همه موجودات به سوی كمال می روند و كمال مطلقْ خداوند است؛ یعنی همه چیز به سوی خداوند در حركت است. این یك بحث است كه از بحث ما بیرون است.
بعد می آییم سراغ عبادت انسان، یعنی كارهای اختیاری انسان. مطلبی كه ایشان می خواستند بگویند، مطلب درستی است و آن این است كه فقها این را مطرح كرده اند كه هر عملی، اگر انسان آن عمل را به داعی یعنی به انگیزه رضای خدا انجام بدهد، می شود عبادت؛ البته عملی كه پیكره اش هم صلاحیت داشته باشد. یعنی هر عملی كه فی حدذاته عمل خوبی باشد و مصلحت باشد، اگر انسان آن را برای خدا انجام بدهد و انگیزه اش در آن كار خدا باشد، عبادت است. بنابراین ممكن است خوابیدن انسان هم عبادت بشود. گفته اند اگر كسی زندگی اش را آنچنان تنظیم كند كه هر كارش در جا و در وقت واقع بشود، خودش را هم آنچنان تربیت كند كه واقعا اعمالش را برای خدا انجام دهد، او شبانه روز در عبادت است: خوابش عبادت است، بیداری اش عبادت است، غذا خوردنش عبادت است، راه رفتنش عبادت است، لباس پوشیدنش عبادت است، همه كارهایش عبادت است چون فرض این است كه همه را برای خدا انجام می دهد. این مطلب درستی است، و اینكه انسان باید همیشه در حال عبادت باشد معنایش همین است. به این معنا یك لحظه هم نباید باشد كه انسان در حال عبادت نباشد. ولی اشتباه نشود؛ این یك وقت سبب نشود كه ما خیال بكنیم چون هركاری كه مصلحت باشد اگر برای خدا انجام بدهیم عبادت است، پس من در مطب خودم هستم، فرض این است كه كارم را برای خدا انجام می دهم و عبادت می كنم، پس نیازی به آن عبادت كه روحش ذكر خدا و خلوت با خدا و فراموش كردن غیر خدا و انقطاع از غیر خداست نیست. نه، آن عبادت در جای خودش به هر حال لازم است. اگر آن نباشد، این صورت نمی گیرد، و آن یعنی كاری كه محض عبادت است و هیچ مصلحتی غیر از عبادت ندارد.
ما در اسلام دوجور كار داریم: یك كار را اصطلاحا می گویند عبادت محض، یعنی كاری كه مصلحتی غیر از عبادت ندارد، مثل نماز. یك كارهای دیگر داریم كه مصلحتهای زندگی است و ما می توانیم آنها را به صورت عبادت درآوریم و باید هم درآوریم. پس مطلبی كه جنابعالی فرمودید كه هر كار وقتی كه در راه رضای خدا و برای خدا باشد عبادت است، مطلب درستی است ولی به شرط اینكه اشتباه نشود
مجموعه آثار شهید مطهری . ج22، ص: 907
كه پس این بی نیازكننده ماست از آن عبادتی كه اصلاً كارش فقط این است كه انسان توجه به خدا دارد و استغفار می كند. نه، این، انسان را از آن بی نیاز نمی كند. پیغمبر هم هیچ وقت خودش را از آن بی نیاز نمی دانست، امیرالمؤمنین هم خودش را از آن بی نیاز نمی دانست و هیچ انسانی از آن بی نیاز نمی شود.
- آیا انسان در كارها به هرحال تحت تأثیر یك میل نیست؟ وقتی انسان كاری را انجام می دهد، یا به خاطر حفظ آبروست یا به خاطر مصلحت خود و یا به خاطر دستور دین كه اگر آن را انجام ندهد در خود احساس ناراحتی می كند. پس به هرحال انسان كار را تحت تأثیر یك كشش و یك نیرو انجام می دهد و اراده مستقل نیست. . .
استاد: بحثی كه ایشان طرح كردند، به مناسبت بحث اراده بود. ما در مسئله اراده فقط از جنبه تربیتی یعنی از این نظر بحث كردیم كه جزء نیروها و استعدادهایی كه در انسان از نظر تربیت باید پرورش پیدا كند اراده است. مسئله اراده وقتی در باب تربیت طرح می شود از یك جنبه روی آن بحث می شود، و در جاهای دیگر از جنبه های دیگر طرح می شود. آنچه شما طرح كردید، از جنبه مسئله جبر و اختیار است كه الآن نمی توانیم آن را طرح كنیم كه اصلاً معنی اختیار چیست؟ حرف اول همین است كه خود اختیار چیست؟ ما این را در جلد دوم اصول فلسفه طرح كرده ایم و در آنجا مسائل نوی طرح نموده ایم كه در كلمات قدمای ما نبوده، در كلمات امروزیها هم ندیده ایم. همچنین ملاك مسئولیت چیست؟ اینكه انسان مسئول است، انسان چگونه باشد می تواند مسئول باشد و چگونه باشد نمی تواند مسئول باشد؟ بعد مسئله وابستگی اراده مطرح می شود كه آیا واقعا وقتی انسان اراده می كند، باز تحت تأثیر جاذبه یك میل است؟ یا اینكه نقش اراده این است كه در میان میلهای مختلف و متضاد یكی را برمی گزیند، و حتی گاهی هیچ میلی وجود ندارد، علی رغم همه میلها راهی را انتخاب می كند؛ یعنی میل وجود ندارد و فقط عقل حكم می كند. ما نگفتیم اراده از شئون عقل است، عرض كردیم اراده وابسته به عقل است آن طور كه میل وابسته به طبیعت است؛ یعنی میل قوّه مجریه طبیعت است، اراده قوّه مجریه عقل، نه اینكه اراده عین عقل باشد. اراده نیروی دیگری
مجموعه آثار شهید مطهری . ج22، ص: 908
است در انسان. ای بسا صاحب عقل های خیلی قوی و نیرومند كه اراده شان ضعیف است، و ای بسا صاحب اراده های بسیار قوی كه عقلشان ضعیف است. اینها دو قوّه است، منتها كار اراده این است كه طرحهای عقل را اجرا می كند. گاهی عقل انسان به یك چیزی حكم می كند كه در حال حاضر هیچ گونه میلی نسبت به آن وجود ندارد؛ یعنی تمایلات، همه در جهت عكس است. میل اساسا آینده سرش نمی شود، و این خصوصیت میل است. میل همان است كه در بچه است. بچه وقتی كه یك غذایی را می خواهد، الآن می خواهد و وقتی به او می گویند حالا این را نخور تا حالت خوب شود، بعدها زیادش را می خوری، چون فكرش را ندارد، لج می كند كه نه، من همین الآن باید بخورم.
میل به زمان حال تعلق می گیرد؛ یعنی اشتهای غذای چهل سال دیگر اكنون وجود ندارد، آن اشتهایی كه وجود دارد متعلق به زمان حال است. ولی عقل می گوید: رُبَّ اَكْلَةٍ مَنَعَتْ مِنْ اَكَلاتٍ. این یك خوردن مانع صد تا خوردن دیگر در آینده می شود. با اینكه الآن میلی نسبت به آن وجود ندارد ولی فكر می كند، ترجیح می دهد و انتخاب می كند.
مسئله دیگر وابسته بودن اراده است به جایی. اصلاً مسئله مهم در جبر و اختیار این است كه آیا اراده خودش به جایی بسته هست یا نیست؟ [3]. . .
مجموعه آثار شهید مطهری . ج22، ص: 909

[1] - . جمعه/1
[2] - . ذاریات/56
[3] - . [بقیه مطلب روی نوار ضبط نشده است. ]
کليه حقوق برای پايگاه شهید مطهری محفوظ است